تاریخ دعوت
مترسک سازی در تاریخ بشر عمر طولانی دارد برای حمایت و دفاع از باورهای اجتماعی که چه بسا ممکن است نقطه مقابل دین باشند حامیان و وارثان این باورها هر نواندیش و اصلاح طلبی را مارک و چسب میزنند و از او مترسکی میسازند که خودیها هم جرأت نزدیکشدن به او را نداشته باشند، قرآن کریم پراست از این نمونهها، داستانهای پیامبران † که خداوند آنها را احسن القصص خوانده از این بر چسبها و تهمتها فراوان دارد قوم و امت هر پیامبری وقتی خواستند در راه دعوت توحید سنگ اندازی کنند تهمتهای جور و واجوری به آن پیامبر الهی چسباندند، سلطه جویی، قدرت طلبی، جن زدگی، سحر، شاعری، فقر، سادگی، دیوانگی، وغیره تهمتهای رایجی بوده که در هر عصر و زمان پیامبران الهی را به آن نسبت میدادند، خودشان میدانستند که این تهمتها بیپایه است اما از آنجاییکه تصمیم داشتند از خرافات و مزخرفات و موهومات ضد عقل و ضد فطرت در جامعه که در تاریکی جهل و گمراهی و نبود هادی رشد کرده بود دفاع کنند لذا تهمت و افتراء میساختند و سعی میکردند که مردم را وهم زده کرده و از اطراف داعی و هادی دور کنند به گمان اینکه برای همیشه خواهند توانست جلو فکر و اندیشه را بگیرند، و جامعه را در انحراف و جهل نگه دارند.