معنی ولایت در قرآن کریم
کلمه ولایت بیش از بیست مرتبه بدون نسبت در قرآن کریم آمده است، که معنیاش یاری دهنده، حفاظت کننده، سرپرست و غیره است:
در سوره بقره آمده است:
﴿أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ١٠٧﴾[البقرة: ١٠٧].
«آیا ندانستهاى که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن الله است و شما جز او دوست و یاورى ندارید».
و در جایی دیگر از سوره بقره آمده است:
﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِي جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ١٢٠﴾[البقرة: ١٢٠].
«هرگز یهودیان و مسیحیان از تو خشنود نمىشوند، مگر آنکه از دین و ملت آنان پیروى کنى. بگو: هدایت الله هدایت [واقعى] است. و اگر پس از علمی که به تو رسیده است از خواستههاى آنان پیروى کنى. [براى رهایى] از [کیفر] الله هیچ دوست و یاورى ندارى».
گاهی ولایت به مؤمنین نسبت داده شده مثلا:
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِۗ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٢٥٧﴾[البقرة: ٢٥٧].
«الله یاور مؤمنان است، آنان را از تاریکیها به سوى نور بیرون مىآورد و کسانى که کفر ورزیدهاند، یاری کنندگانشان طاغوتاند که آنان را از نور به سوى تاریکیها به در مىبرند. اینان دوزخىاند. آنان در آنجا جاودانه خواهند بود».
﴿إِنَّ أَوۡلَى ٱلنَّاسِ بِإِبۡرَٰهِيمَ لَلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا ٱلنَّبِيُّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۗ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٦٨﴾[آل عمران: ٦٨].
«نزدیکترین مردم به ابراهیم همان کسانىاند که از او پیروى کردند و این پیامبر و کسانى که ایمان آوردهاند. و الله یاور مؤمنان است».
گاهی به ضمیر نسبت داده شده: مثلا در سوره آل عمران:
﴿بَلِ ٱللَّهُ مَوۡلَىٰكُمۡۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلنَّٰصِرِينَ١٥٠﴾[آل عمران: ١٥٠].
«آرى الله یاور شماست و او بهترین یاوران است».
ملاحظه میکنید که در تمام این موارد هیچ جا ولایت به معنی امامت نیست، پس امامت از کجا آمد؟! و انگهی قرآن کریم عربی است، و دستور زبان عربی روشن است، در کجای دستور زبان آمده است که مولاکم یا مولاهم یا مولاه یا ولیکم یا ولیه یا ولیهم و غیره به معنی امام آمده باشد؟!
اگر خداوند میخواست امامتی را مشروع کند با صراحت و قاطعیتی که مشخصه قرآن کریم است میفرمود: «علي امامكم» یا میفرمود: «علي وال علیكم» یا میفرمود: «علي ولي أمركم».
چنین تعبیراتی شایسته این مقام شامخی است که شما به آن معتقدید، اگر امامت علی و فرزندانش ش، اصلی از اصول دین میبود، چرا اسم علی را با صراحت ذکر نکرد؟! چرا صفت امامت را آشکار برایش تعیین ننمود؟! سایر اصول دین و ارکان اسلام را خداوند چقدر فراوان و مکرر و با صراحت بیان نمود، اینجا چرا چنین نکرد؟! پس معلوم است امامتی در کار نبوده است.