دشمنی با صحابه ش
دشمنی با اهل سنت امر تازهای نیست بلکه ریشه بسیار طولانی دارد حتی به قرن اول میرسد، یعنی باخود صحابه پیامبرصکه شیعه معتقد است همه آنان از دائره اسلام خارجند! بجزسه نفر که ثقة الاسلام کلینی در کتاب کافی خود آنها را استثناء کرده است چنانکه میفرماید: همه مردم بعد از پیامبرصمرتد شدند بجزسه نفر، مقداد بن اسود، سلمان فارسی و ابوذرغفاری. [روضة الکافی: ۸/۲۴۶]. حال این چه معمایی است, بنا به قول شهید مولانا محمد عمر سربازی آیا این قابل حل میباشد که امروزه در دانشگاهها و حوزههای اسلامی ضریب قبولی حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد میباشد, آنگاه مکتب رسول اللهصفقط ۳ شاگرد را بعد از ۲۳ سال نبوت به جامعه تحویل داده است!!! ؟! یعنی دستاورد پیامبرصدر تمام بیست و سه سال زندگی رسالت و دعوت فقط همین سه نفر بوده است؟ چرا پیامبر عظیم الشان اسلام ص باچنین مشکلی مواجه شدند؟! اگر از یهود بپرسند که در دین شما بهترین افراد پس از پیامبر شما چه کسانی هستند خواهند گفت: یاران حضرت موسی ÷، نصاری خواهند گفت: حواریون حضرت عیسی ÷، ولی اگر از شیعیان بپرسند که بدترین افراد در دین شما پس از پیامبرصچه کسانی هستند؟ خواهند گفت: اصحاب پیامبرصبراستی من از این معما سردر نمیآورم، بزرگترین اصحاب پیامبرصکه در واقع دین را پس از رحلت ایشان نه تنها حفاظت که از آن دفاع کردند و آن را تا اقصی نقاط جهان رساندند، مورد بدترین حملهها قرار گرفتهاند.حتی همسران پیامبر صکه اهل بیت درجه اول ایشان هستند و طبق فرمان الهی مادران ﴿وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡ﴾[الأحزاب: ۶]. از توهین و ناسزا محفوظ نمانده اند، لذا در دعای معروف تشیع که بنام «دعای صنمی قریش» شهرت دارد و درکتب معتبرایشان از قبیل بحار الانوار و مفتاح کفعمی و غیره درج گردیده چنین آمده است «اللهم العن صنمى قريش وجبتيهما وطاغوتيهما وابنتيهما» که منظوراز دوصنم قریش و دو جبّت و دو طاغوت ابوبکر و عمر بپدر زنان پیامبر صو منظور از ابنتبهما عائشه و حفصه -سلام الله علیهم اجمعین- همسران پیامبرصهستند. از حمزه بن محمد طیار نقل شده که فرمود: در مجلس امام صادق ÷بودیم که صحبت از محمد پسر ابوبکر بمیان آمد فرمودند: «خدایش رحمت کند»، روزی خطاب به امیر المؤمنین ÷فرمود: «دستتان را بدهید که با شما بیعت کنم»، پرسیدند: مگر بیعت نکردهای؟ فرمود: چرا بیعت کردهام ولی برای امر دیگری میخواهم بیعت کنم، امیرالمؤمنین دستشان را دراز کردند، محمد دست حضرت امیر را گرفت و فرمود: «أشهد انك امام مفترض طاعته وأن أبي فى النار» «گواهی میدهم که شما امام واجب الاطاعت هستی و پدرم در دوزخ است». [رجال کشی: ص/۶۱]. از شعیب نقل گردیده که امام صادق ÷فرمودند: هیچ خانوادهای نیست مگر اینکه در آنها شخص نجیبی از خودشان وجود دارد، و نجیب ترین شخص از بدترین خانواد، محمد بن ابوبکر است. [رجال کشی: ص/۶۱]. علاوه برآن این واقعیت را حد أقل ما ایرانیان میدانیم که در شهر کاشان زیارتی است که به نام بابا شجاع شهرت دارد و بسیاری از مردم از دور و نزدیک برای دیدن این زیارت میآیند، تقریبا چیزی شبیه قبر سرباز گمنامی است که در بعضی کشورهای غربی وجود دارد این قبرخیالی گویا قبر ابولؤلؤ مجوسی قاتل عمر بن خطاب ساست، بر درو دیواراین زیارت کلماتی از قبیل مرگ بر ابوبکر مرگ بر عمر مرگ بر عثمان را میتوانید مشاهده کنید.
کلینی از امام باقر ÷روایت میکند که فرمودند: شیخین - ابوبکر و عمر ب- در حالی از دنیا رفتند که آنچه با امیرالمؤمنین کرده بودند بیاد نیاوردند و از آن توبه ننمودند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم برآنان باد. [روضة الکافی: ۸/۲۴۶]. و اما عثمان بن عفان که دو دختر پیامبر صرا به همسری گرفته بود، از علی بن یونس بیاضی روایت است که: عثمان نامرد بود که با او بازی میشد. [الصراط الـمستقیم: ۲/۳۰]. اما عائشه لهمسر پیامبر صکه چند آیه از سوره نور در إثبات پاکدامنی ایشان نازل شد، ابن رجب البرسی میگوید: «عائشه چهل دینار از خیانت جمع کرده بود». [مشارف انوار الیقین: ص/۸۶] سؤال اینجاست که اگر خلفای سه گانه دارای چنین صفاتی بودند، پس چرا امیرالمؤمنین ÷با آنان بیعت کرد، و چرا در تمام مدت خلافت آنان به عنوان یک وزیر مشاور با آنان همکاری کرد، آیا از آنان میترسید. آیا این عمل او مخالف دستور الهی نیست؟ ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾[المائدة: ۲]. «و یکدیگر را بر انجام کارهای خیر و پرهیزکاری یاری نمایید، و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یاری ندهید».
آیا این کار حضرت تعاون با اثم و عدوان نیست؟ و چرا دخترش ام کلثوم را به ازدواج عمر سداد در حالی که عمر سچنین بیماریای داشت، یا اینکه امیرالمؤمنین از این بیماری عمر ساطلاع نداشت اما نعمت الله جزائری اطلاع پیدا کرد!؟. فقط اندکی فکر و تأمل لازم است، مسأله بسیای روشن است بشرطیکه کسی بخواهد از عقل کار بگیرد.
کلینی حدیث نقل میکند که: جز شیعیان ما همه مردم نطفه زنا هستند. [روضة الکافي: ۸/۱۳۵] .به همین علت است که علمای تشیع خون و مال سنیها را مباح دانستهاند. از داود ابن فرقد روایت است که گفت خدمت امام صادق ÷عرض کردم که نظر شما در باره کشتن ناصبی چیست؟ فرمودند: حلال الدم است، ولی میترسم به تو ضرری برسانند، اگر بتوانی او را زیر دیوار کنی یا در آب غرق کنی که بر علیه تو گواهی ندهد این کار را بکن. [وسائل الشیعة: ۱۸/۴۶۳، بحار الأنوار: ۲۷/۲۳۱].
خلاصه این بخش را با مطلبی جامع و مهم از نعمت الله جزائری درباره حکم نواصب بپایان میبرم، که میگوید: آنها به اجماع علمای شیعه امامی کافر و نجس هستند و از یهود و نصاری بدترند، از علامات ناصبی این است که غیر علی را در امامت بر او مقدم دارد. [الأنوار النعمانیة: ص/۲۰۶-۲۰۷].