دلایل قرآنی:
آیه نخست:
خداوند أمیفرماید: ﴿لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا ١﴾[الفتح: ۱۸]. «خداوند از مؤمنان راضی گردید همان دم که در زیر درخت با تو بیعت کردند. خدا میدانست آنچه را که در درون دلهایشان نهفته بود، لذا اطمینان خاطری به دلهایشان داد، و فتح نزدیکی را پاداششان کرد». جابر بن عبدالله سگفت: ما هزار و چهارصد نفر بودیم [۲]. این آیه بطور آشکار و روشن دلالت میکند بر اینکه خداوند آنان را تزکیه نموده است، تزکیهای که بجز خداوند کسی نمیتواند بر آن آگاه باشد، زیرا این تزکیه، تزکیه باطن و درون، و آنچه در دلهایشان نهفته است میباشد، و بهمین خاطر از آنان راضی شد، و کسی که خداوند از او راضی شود غیر ممکن است که بر کفر بمیرد، چون در این جا ملاک رضایت خدا بر وفات است، زیرا رضایت خدا در رابطه با کسانی است که میداند مسلمان خواهند مرد [۳]. آنچه که این دیدگاه را ثابت میکند: روایتی است که مسلم در صحیح خود آورده که پیامبر فرمودهاند: «لاَ يَدْخُلُ النَّارَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنْ أَصْحَابِ الشَّجَرَةِ أَحَدٌ. الَّذِينَ بَايَعُوا تَحْتَهَا» [۴]. «هیچ فردی از اصحاب شجره که با رسول الله صبیعت کردند به دوزخ داخل نخواهد شد». ابن تیمیه: گفته است، رضا از صفات قدیمی خداوند میباشد و تنها از بندگانی اعلام رضایت میکند که میداند موجبات رضای خدا را فراهم میکنند و خداوند از هر کسی راضی شود، هیچ وقت بر او خشمگین نمیگردد، و خداوند رضایت خود را از هر کس اعلام کرده باشد، بطور یقین آنشخص بهشتی است، و اگر اعلام رضایت خدا بعد از ایمان شخص باشد، این بخاطر ذکر مدح و ستایش او است، و اگر خداوند بداند که بعد از کارهای نیک، فرد دچار کارهای ناشایست میشود جزو آنان بحساب نمیآید [۵].
ابن حزم: میگوید: آنجا که خداوند فرموده: آنچه در دلهایشان هست میداند و از آنان راضی گشته است و آرامش خویش را بر آنان وارد فرموده است، برای هیچ کس درست نیست که دربارهی آن توقف نماید و یا شکی به دل راه دهد [۶].
[۲] صحیح بخاری: کتاب الـمغازی، باب غزوة الحدیبیة، حدیث [۴۱۵۴]، فتح الباری: ۷/۵۰۷ – چاپ ریان. [۳] الصواعق الـمحرقة: ص ۳۱۶. [۴] صحیح مسلم: کتاب فضائل الصحابة، باب من فضائل أصحاب الشجرة: حدیث (۲۴۹۶) صحیح مسلم: ۴/۱۹۴۲. [۵] الصارم الـمسلول: ۵۷۲ – ۵۷۳؛ ناشر: دارالکتب العلمیة تعلیق: محمد محیی الدین عبدالحمید). [۶] الفصل في الـملل والنحل: ۴/۱۴۸.