کتب لغت
لفظ ولی باشد یا مولی یا اولی، هر سه از ولایت گرفته شدهاند. معنای ولایت در زبان عربی، قرب، تعلق و ارتباط بین دو چیز است خواه آن قرب و تعلق به اعتبار مکان باشد یا به اعتبار نسبت یا به اعتبار دین [۷۱]. معنای ولی در زبان عربی: یاور، دوست، محب و محبوب است. جمعش اولیاء است. (مانند ولی الله، اولیاء الله و غیره). لفظ ولی در قرآن مجید برای الله تعالی نیز بکار رفته است:
﴿ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾[البقرة: ۲۵۷]. «الله دوست مردمانی که ایمان آوردهاند است». و برای مؤمنین نیز استعمال شده و بطرف الله تعالی مضاف شده است.
﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ ٦٢﴾[یونس: ۶۲]. «آگاه! دوستان الله را نه ترسی هست و نه غمگین میشوند». و همین لفظ در حق مؤمنین بکار رفته در حالی که به طرف مؤمنین دیگر نسبت داده شده است:
﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖ﴾[التوبة: ۷۱]. «مردان و زنان با ایمان یاور ودوست همدیگرند». لفظ «مولی» به سبب کثرت معانی، در احادیث مختلف به معانی مختلف استعمال شده است.
علامه ابن الاثیر جزری در کتاب لغت مشهور خود «النهایة في غريب الحديث» مینویسد:
«وهو اسم يقع علي جماعة كثيره فهو الرب، والـمالك، والسيد والـمنعم، والـمعتق، والناصر، والـمحب، والتابع، والجار، وابن العم، والحليف، والعقيد، الصهر، والعبد، والـمعتق، والـمنعم عليه وأكثرها قد جاءت في الحديث فيضاف كل واحد إلى ما يقتضيه الحديث الوارد فيه … و منه الحديث «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلَيٌّ مَوْلاهُ» يحمل على أكثر الأسماء الـمذكورة». «و این لفظ «مولی» اسمی است که بر بسیاری از معانی اطلاق میشود.پس معنای مولی: پروردگار، مالک، سردار، محسن، آزاد کننده، یاور، محبت کننده، فرمانبردار، همسایه، پسر عمو، عهد کننده، عقد کننده، داماد، غلام، غلام آزاد شده و احسان شونده, میآید. بیشتر این معانی در احادیث بکار رفته است. و مطابق با مقتضای هر حدیث، معنای مرادی آن معلوم میشود. همین لفظ در حدیث «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلَيٌّ مَوْلاهُ» هم استعمال شده است و این لفظ را در اینجا میتوان بر بیشتر معانی مذکور حمل کرد» [۷۲].
[۷۱] مفردات القرآن راغب: ص ۵۵۵ عربی طبع نورمحمد کراچی [۷۲] النهاية في غريب الحديث والاثر: ۵: ۲۲۸ مطبوعه موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان قم - ایران