اندیشه نو - پیرامون اختلافات مذهبی

فهرست کتاب

حدیث الموالات

حدیث الموالات

چون در روایات حدیث در بخش دیگر خطبه غدیر، همین لفظ «موالات» بار‌ها آمده است, قسمت دیگر خطبه غدیر را با عنوان «حدیث الـموالات» آغاز می‌کنیم. پیش از آنکه توجه خوانندگان را به نکات اهم موجود در حدیث موالات جلب کنیم مناسب است تمام الفاظ مذکور در روایات، یکجا جمع گردد تا پی بردن به مفهوم آن آسان شود. این را هم به خاطر داشته باشید درباره بعضی از کلمات که در آینده خواهند آمد در روایات تصریح شده که به خطبه غدیر، موبوط می‌شوند و درباره برخی دیگر تصریح نشده که به خطبه غدیر، متعلق می‌شود یا نمی‌شود اما چون اهل تشیع، از این نوع کلمات نیز استدلال می‌کند اینها نیز در اینجا آورده می‌شود تا موقف و موضع شیعه کاملاً مشخص گردد.

۱- «إِنَّ عَلِيًّا مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ وَهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي» [۶۵]. (ترمذی و نسائی بدون ذکر غدیر خم).

۲- «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلَيٌّ مَوْلاهُ». [ترمذى].

۳- «أَلَسْتُ أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ. قَالُوا بَلَى. قَالَ: فَهَذَا وَلِىُّ مَنْ أَنَا مَوْلاَهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ اللَّهُمَّ عَادِ مَنْ عَادَاهُ». (ابن ماجه).

۴- «مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ». (نسائى).

۵- «إن الله مولاي وأنا ولي كل مؤمن ثم أخذ بيد على فقال: من كنت وليه فهذا وليه، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه». (نسائى).

ترجمه روایات بالا:

۱- «همانا علی از من است و من از علی هستم و او بعد [۶۶]از من (ولی) و محبوب هر مؤمن است». [ترمذی و نسائی].

۲- «هر که را من محبوب و (مولی) او باشم علی محبوب (مولای) اوست». [ترمذی].

۳- آیا من برای مؤمنین بیشتر از جانهایشان، محبوب (اولی) نیستم؟ عرض کردند: بله یا رسول الله! ایشان فرمودند: آیا من برای هر فرد مؤمن بیشتر از جانش محبوب (اولی) نیستم؟ حاضرین عرض کردند: بله! ایشان فرمودند: هر کس را من محبوب (مولی) باشم علی محبوب (مولی) اوست. ای الله! هر که با علی محبت (موالات) کند تو با او محبت (موالات) بفرما و ای الله! هر که از علی نفرت (معاداة) کند تو از او نفرت (معاداة) کن». [ابن ماجه].

۴- «هر کس را من محبوب (ولی) او باشم علی محبوب (ولی) اوست». [نسائی].

۵- «بدون تردید الله محبوب (مولای) من است و من محبوب (مولای) هر مؤمن هستم. سپس دست علی سرا گرفته فرمودند: هر که را من (ولی) او باشم علی محبوب (ولی) اوست. ای الله! هر که با علی محبت (موالات) کند با او محبت (موالات) فرما و هر که از علی نفرت (معاداة) داشته باشد تو نیز از او نفرت(معاداة) داشته باش». [نسائی].

در تمام این روایات، پنج لفظ بار‌ها استعمال شده است: ۱- ولی ۲- مولی ۳- اولی، ترجمه این هر سه لفظ، می‌تواندمحبوب، دوست، و یاور و مددکار باشد. ۴- موالات: ترجمه این کلمه محبت نیز می‌تواند باشد دوستی نیز. ۵- معاداة: ترجمه‌اش دشمنی و نفرت می‌تواند باشد.

[۶۵] «قال الترمذي: هَذَا حَدِيثٌ غَرِيبٌ لاَ نَعْرِفُهُ إِلاَّ مِنْ حَدِيثِ جَعْفَرِ بْنِ سُلَيْمَانَ و قال عبدالرحمن الـمباركفوري في شرح الترمذي: فان مداره (اي استدلال الشيعة) على صحة زياده لفظ بعدي وكونها صحيحة محفوظة قابلة للاحتجاج، والأمر ليس كذلك فإنها قد تفرد بها جعفر بن سليمان وهو شيعى بل هو غال في التشيع، كان إذا ذكر معاوية شتمه وإذا ذكر عليا قعد يبكي… فإذا هو رافضي مثل العمار… و اما كونه شيعيا فهو بالاتفاق… والظاهر أن زيادة بعدي في هذا الحديث من وهم هذين الشيعين ويؤيده أن الإمام احمد روي في مسنده هذا الحديث من عدة طرق ليست محفوظة بل هي مردودة… و قال الحافظ ابن تيمية في منهاج السنة: و كذلك قوله: هو ولي كل مومن بعدي كذب على رسول الله جبل هو في حياته وبعد مماته ولي كل مومن، وليه في الـمحيا والـممات فالولاية التى هي ضد العداوة لا تخص بزمان وأما الولاية التي هي الإمارة فيقال فيها والي كل مؤمن بعدي كما يقال في صلاة الجنازة إذا اجتمع الولي والوالي قدم الوالي في قول الأكثر وقيل: يقدم الولي، وقول القائل على ولي كل مومن بعدي كلام يمتنع نسبته إلي النبيجفإنه إن أراد الـموالات لم يحتج أن يقول بعدى وإن أراد الإمارة كان ينبغي أن يقول وآل على ولي كل مومن». انتهى – تحفة الأحوذي بشرح جامع الترمذي ج ۴ ص ۳۲۵، ۳۲۷ – طبع بیروت. [۶۶] در این روایت لفظ «بعد از من» اضافه یک شیعه غالی است. امام ترمذی /بعد از بیان روایت، این راوی شیعه را معرفی کرده است. (ترمذی ۵/۲۹۶ طبع دار الفکر بیروت) و نیز امام ابن تیمیه /و دیگر تمام شراح حدیث اضافه این لفظ «بعد از من» را غلط و تصرف راوی شیعه قرار می‌دهند. بنابراین، الفاظ ابتدایی این روایت با توجه به روایات دیگر درست هم باشد باز هم در این روایت، اضافه «بعد از من» نزد محدثین درست نیست. (به حاشیه عربی گذشته نگاه کنید که در آن دلایل نیز مذکور است) بنده به عرض می‌رساندم که این اضافه درست باشد یا نه اما از این حدیث استدلال شیعه بر عقیده امامت و خلافت بلافصل علی اصلاً به هیچ نحوی درست نیست. چنانکه به خوانندگان ان شاء الله واضح خواهد شد. محمود عفی الله عنه.