پاسخ به یک اشکال از اقوال اهل بیت
ممکن است این اشکال به ذهن کسی خطور کند که حضرت رسول اکرم صدرمیان کل صحابه ش، امامت علی را اعلام نکرده باشند بلکه به چند تن از یاران مخصوص خویش و اهل بیت، درباره امامت و یا وصایت علی سراهنمائیها کرده باشند. (نویسندگان شیعی در کتب خود چنین مینویسند.) باید دانست که به این اشکال، خود علی سو عبدالله بن عباس سدر حیات خویش بطور واضح پاسخ دادهاند. برای اینکه عبدالله بن سباء و گروهش، در آن زمان نیز خرافاتی از قبیل اینکه: علی سوصی رسول الله ص است، و او را به اموری وصیت کرده که دیگران از آن بی خبرند، در میان مسلمانان شایع کرده بودند. الله تعالی بر اهل بیت نبوی، رحمتهای بیکران نازل فرماید که آنان بلافاصله پرده از خرافات برداشتند و با بانگ رسا اعلام کردند که اینها حرفهای بیسر و ته و به دور از حقیقت هستند. ما در این مورد فقط ۳ روایت میآوریم:
۱- «عن أبي جحيفة سقال: سَأَلْتُ عَلِيًّاس هَلْ عِنْدَكُمْ شَىْءٌ مَا لَيْسَ فِى الْقُرْآنِ وَقَالَ مَرَّةً مَا لَيْسَ عِنْدَ النَّاسِ فَقَالَ وَالَّذِى فَلَقَ الْحَبَّ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ مَا عِنْدَنَا إِلاَّ مَا فِى الْقُرْآنِ ، إِلاَّ فَهْمًا يُعْطَى رَجُلٌ فِى كِتَابِهِ ، وَمَا فِى الصَّحِيفَةِ . قُلْتُ وَمَا فِى الصَّحِيفَةِ قَالَ الْعَقْلُ، وَفِكَاكُ الأَسِيرِ، وَأَنْ لاَ يُقْتَلَ مُسْلِمٌ بِكَافِرٍ». «از ابو جحیفه سروایت است که من از علی سپرسیدم: آیا نزد شما چیزی هست که در قرآن وجود نداشته باشد؟ فرمود: قسم به آن ذاتی که دانه را شکافت و جان را آفرید، نزد ما چیزی علاوه بر آنکه در قرآن نوشته شده وجود ندارد مگر اینکه کسی درک و فهمی موهبی در کتاب الله داشته باشد و آنچه در صحیفه نوشته شده. عرض کردم: در صحیفه چه نوشته شده؟ حضرت علی سفرمودند؟ دیه، آزادی زندانیان، احکام قتل نکردن مسلمان در برابر کافر و غیره» [۶۷].
۲- «عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ، قَالَ: سُئِلَ عَلِيٌّ س: هَلْ خَصَّكُمْ رَسُولُ اللَّهِ جبِشَيْءٍ ؟ فَقَالَ: مَا خَصَّنَا رَسُولُ اللَّهِ جبِشَيْءٍ لَمْ يَعُمَّ بِهِ النَّاسَ إِلَّا مَا فِي قِرَابِ سَيْفِي، فَأَخْرَجَ صَحِيفَةً فِيهَا: لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ذَبَحَ لِغَيْرِ اللَّهِ ، وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ غَيَّرَ مَنَارَ ، وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ لَعَنَ وَالِدَهُ، وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ آوَى مُحْدِثًا». «از حضرت ابو طفیل سروایت است که از حضرت علی سپرسیده شد: آیا رسول الله صچیزی مخصوص، به شما دادهاند؟ فرمود: ایشان به ما چیز مخصوصی که به عموم مردم نداده باشند ندادند جز آنچه در نیام شمشیرم است. سپس صحیفهای [۶۸]از آن بیرون آورد که نوشته بود: لعنت خداست بر کسی که برای غیر الله ذبح کند و لعنت خداست بر آن شخصی که نشانههای زمین را بدزدد - مطابق با روایت دیگر بر آن شخصی که نشانههای زمین را تغییر دهد - و خدا لعنت کندکسی را که به والدینش را لعنت فرستد و لعنت خدا بر آن کسی که مجرمی را پناه دهد» [۶۹].
۳- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ جعَبْدًا مَأْمُورًا مَا اخْتَصَّنَا دُونَ النَّاسِ بِشَىْءٍ إِلاَّ بِثَلاَثٍ أَمَرَنَا أَنْ نُسْبِغَ الْوُضُوءَ وَأَنْ لاَ نَأْكُلَ الصَّدَقَةَ وَأَنْ لاَ نُنْزِىَ حِمَارًا عَلَى فَرَسٍ». «از حضرت عبدالله بن عباس بروایت است که رسول الله صبندهای بودند مأمور؛ به ایشان دستور داده شده بود (تمام احکام دین را به مردم ابلاغ نمایند) که در هیچ چیزی نسبت به عموم مردم قائل به خصوصیت ما (اهل بیت) نشوند مگر در سه مورد:(۱) به ما دستور داده شد که بطور کامل و به نحو احسن وضو بگیریم (۲). مال صدقه نخوریم (۳). خر را (برای جفتگیری) بر اسب ماده سوار نکنیم» [۷۰].
[۶۷] بخارى به حواله مشکوة، مرقات المفاتيح ۷: ۵۶ تا ۵۷ [۶۸] درباره این صحیفه نیز (صحیفه علی س) شیعیان، حرفهای عجیب و بیسر و تهی مشهور کردهاند. (مثلاً: قرآن در آن با ترتیب نزولی اصل خود نوشته شده بود) در حالیکه این صحیفه علی س مجموعهای از احادیث نبوی ص بود. چنانکه «الصحيفة الصادق» عبدالله بن عمرو بن العاص ب، «صحیفه جابر» جابر بن عبدالله س «الصحيفة الصحيحة» ابوهریرهس، مجموعههایی از احادیث نبوی بودند و در حضرت علیس فدیه، قصاص، حقوق ذمیان، ولاء و معاهدات درج شده بود. طبق رأی برخی از محققین، علی س در این صحیفه خویش، دستور مدینه و خطبه حجة الوداع را هم محفوظ نگه داشته بود. شش جا در صحیح بخاری ذکر صحیفه علی س به میان آمده است و در هر جا وضاحت شده که این، مجموعهای از احادیث نبوی بود. مثلاً الفاظ روایت کتاب الجهاد ۱/۴۵۱ این است: «ما عندنا شئ إلا كتاب الله وهذه الصحيفة عن النبي ص». یعنی: «پیش ما هیچی نیست جز کتاب الله (قرآن) و صحیفهای که از رسول اکرم صمنقول است». جهت تفصیل مراجعه کنید. کتابت حدیث در عهد رسالت و عهد صحابه از مفتی محمد رفیع عثمانی (مد ظله العالی) از ص ۷۷ تا ۷۹ طبع کراچی، مقدمه صحیفه همام بن منبه از جناب دکتر حمید الله ص ۴۰ طبع حیدرآباد دکن. [۶۹] صحیح مسلم به حواله مرقات شرح مشکوة: ۸/۱۱۲ [۷۰] ترمذی، نسائی به حواله مرقات شرح مشکوة: ۷/۳۲۳