شهادت یا وفات حضرت
و اما بحث آخر ما در مورد افسانهی ساختگی شهادت فاطمهی زهرا لمیباشد. قبلاً در مورد وفات فاطمهی زهرا لو اجماع مؤرّخان در مورد وفات ایشان در سوم رمضان با مرگ طبیعی میباشد. در ذیل بیبنیادی این افسانه را ثابت خواهیم کرد. آنان میگویند: خانهی فاطمه را به آتش کشید، و بر پهلوی مبارک آن معصومه ضربتی محکم وارد کرد که موجب سقط حمل شد و...شیخ عبدالعزیز محدث دهلوی: در تحفه اینگونه پاسخ میدهد: این قصه سراسر واهی و بهتان و افتراست و هیچ اصلی ندارد، لهذا اکثر امامیه به این قصه قایل نیستند و میگویند حضرت عمر سقصد سوختن خانهی زهرا را داشته است, اما آن را عملی نکرد.
جواب: قصد و نیت جزو امور قلبی است که غیر از خدای متعال کسی دیگر از آن اطلاع ندارد، و اگر هدف ایشان از قصد کردن، تخویف و تهدید زبانی باشد و گفتن اینکه خانه را خواهم سوخت، حقیقتش این است که این تهدید و تخویف برای کسانی بود که خانهی زهرا را ملجأ و پناه هر خیانتکاری دانسته و به آن حکم حرم مکه معظمه داده در آنجا جمع شدند و منظورشان ایجاد فتنه و فساد و بر هم زدن خلافت خلیفهی اول و برگزاری مشورتهای فتنهانگیز بود که خود حضرت زهرا لنیز به این رفت و آمدها و نشست و برخاستها راضی نبود، اما به سبب کمال حُسن خُلق بیپرده به آنان نمیگفت که به خانهی من نیایید. وقتی عمربن خطاب لبه این فتنه پی برد آن جماعت را تهدید نمود که خانه را بر شما آتش میزنم. به کار بردن لفظ آتش زدن برای این تهدید مبنی بر استنباط دقیق از حدیث پیامبر صاست که آن حضرت صنیز در مورد کسانی که در نماز جماعت شرکت نمیکردند فرمود: اگر این کارشان را ترک نکنند، من خانهها را بر آنان آتش خواهم زد. و چون ابوبکر صدیق سنیز امام منصوب پیامبر صبرای نمازها میباشد، ترک اقتدا به چنین امامی و فاصله گرفتن از جماعت مسلمانان همین وعید را در پی دارد که دقیقاً مشابه عملکرد پیامبرصاست.در روز فتح مکه به اطلاع پیامبرصرساندند: «ابن خطل» که یکی از شاعران کفار بود، و بارها با هجو پیامبر و توهین به رسول الله صدر اشعارش روی خود را سیاه کرده بود، به کعبهی معظمه پناه برده و خود را در پشت پردههای کعبه مخفی کرده بود، از رسول خدا صسؤال کردند که با او چه کار کنیم، آیا چون به کعبه پناه برده رهایش سازیم؟ پیامبر صفرمود: او را همانجا بکشید و امانش ندهید.وقتی چنین رو سیاهانی در خانهی خدا، کعبهی معظمه پناه ندارند، چرا در خانهی زهرا پناه داشته باشند؟! و حضرت زهرا چرا از سزا دادن اشرار فساد پیشه مکدّر گردد که «تخلقوا بأخلاق الله» شیوه آن پاک طینت بود. با وجود این از روی اخبار صحیحه ثابت است که حضرت زهرا لنیز آنان را از این اجتماع در منزلش منع نموده بود. نکتهی دیگر اینکه قول عمر سدر اینجا بسیار کمتر از فعل حضرت علی ساست که چون بعد از شهادت عثمان سخلافت به آن جناب رسید، عدهای به مخالفت او از مدینه خارج شده و به مکه نزد ام المؤمنین رفتند و نهایتاً به خاطر خونخواهی عثمان سدر مقابل هم قرار گرفتند و حضرت امیر سآنان را کشتند، در حالی که در امان امالمؤمنین عایشه بودند. این نشان میدهد که در وقت ایجاد فتنه و شعلهور شدن آتش جنگ و فساد، رعایت برخی مصالح کرده نمیشود، آن هم به خاطر امر مهمتر و ضروریتری [۱۱۰].
[۱۱۰] تحفة اثنا عشرية: ج ۲، ص ۵۹۳ ـ ۵۹۰.