مناظره امام جعفر صادق با یک رافضی

فهرست کتاب

موضع ایشان در قبال شیخین: صدیق و عمر فاروقب

موضع ایشان در قبال شیخین: صدیق و عمر فاروقب

حضرت ابوبکر صدیق که از دو جهت پدر بزرگ ایشان است، و هر دوی آنان حضرت صدیق و حضرت فاروق وزرای جدش حضرت محمدصهستند ایشان هر دو بزرگوار را دوست می‌داشت و احترام می‌کرد و از آنان به خوبی یاد می‌نمود، و کسانی را که با ایشان بغض و کینه می‌داشت بد می‌دید و با آنان بغض می‌ورزید، لذا با رافضه بخاطر موضع خصمانه‌ای که با صدیق و فاروقبداشتند بشدت بغض می‌ورزیده و راه آشتی را با آنان مسدود می‌دیدند.

*عبدالجبار بن عباس همدانی می‌گوید:

هنگامی که می‌خواستیم از مدینه کوچ کنیم جعفر بن محمد نزد ما آمد و فرمود: ان‌شاء الله شما از نیکان شهرتان هستید، به آنان از طرف من بگویید:

«من زعم أنی إمام معصوم مفترض الطاعة فأنا بريء منه ومن زعم أنی أبرأ من أبي بوبكر و عمر فأنا بريء منه».

«هر کسی معتقد باشد که من امام معصوم و واجب الاطاعت هستم من از او بیزارم و هر کس معتقد باشد که من از ابوبکر و عمر بیزاری می‌جویم من از او بیزارم».

*ابن ابو عمرعدنی از جعفر بن محمد صادق از پدرشان روایت می‌کند که فرمودند:

«آل ابيبكر كانوا يُدعون علی عهد رسول الله آل رسول الله ج». «در زمان رسول خداصمردم اهل بیت ابوبکر را نیز اهل بیت رسول اللهصمی‌خواندند».

*زهیر بن معاویه می‌گوید: پدرم به جعفر بن محمد گفت:

من همسایه‌ای دارم که مدعی است شما از ابوبکر و عمر بیزاری می‌جویی؟!:

امام صادق فرمودند:

«برئ الله من جارك».

«خداوند بیزار باد از همسایه‌ات».

«والله أنی لأرجوا ان ينفعني الله بقرابتی من أبی بكر و لقد اشتكيت شكاية فأوصيت إلي خالی عبدالرحمن بن القاسم».

«بخدا سوگند من امیدوارم خداوند بخاطر قرابتم با ابوبکر به من نفعی برساند، وقتی من مریض شدم دایی‌ام عبدالرحمن بن قاسم را وصی خودم قرار دادم».

*محمد بن فضیل از سالم بن ابی حفص روایت می‌کند که فرمودند:

از ابوجعفر و پسرش(امام صادق و امام باقرإ) درباره ابوبکر و عمر پرسیدم فرمود:

«يا سالم تولهما و ابرا من عدوهما فإنهما كانا امامی هدي».

«ای سالم! با آن دو دوستی کن و از دشمنان‌شان بیزار باش، زیرا که آن دو امام هدایت بودند».

سپس امام صادق فرمودند:

«ياسالم، أيسب الرجل جده؟ أبوبكر جدی، لانالتنى شفاعة محمد يوم القيامة إن لم أكن أتولاهما و أبرأ من عدوهما».

«ای سالم! آیا کسی پدربزرگش را دشنام می‌دهد؟! أبوبکر پدر بزرگ من است، شفاعت محمدصدر قیامت نصیبم نشود اگر آن‌ها را دوست نداشته باشم و از دشمنشان بیزار نباشم».

این سخنان را امام صادق در حضور پدر بزرگوارش امام محمد باقر فرمود: و ایشان- با سکوتشان تأیید کردند- و چیزی نگفتند.

*حفص بن غیاث شاگرد امام صادق می‌فرماید:

از جعفر بن محمد شنیدم که می‌‌فرمودند:

«ما أرجو من شفاعة على شيئا إلا و أنا أرجوا من شفاعة أبى بكر مثله، لقد ولدنى مرتين».

«من همانقدری که امیدوار شفاعت علی هستم به شفاعت ابوبکر نیز همان اندازه امیدوارم، ابوبکر از دوجهت جد من است».

*شاگرد دیگر ایشان عمرو بن قیس الملائى می‌فرماید:

از جعفر بن محمد شنیدم که می‌فرمودند:

«بريء الله ممن تبرأ من ابيبكر وعمر».

«خداوند بیزار باد از کسی که از ابوبکر و عمر بیزاری بجوید».

*و امام دارقطنی با سندش از حسان بن سدیر روایت می‌کند که فرمود:

هنگامی که از جعفر بن محمد درباره ابوبکر و عمر پرسیده شد شنیدم که فرمودند:

«انك تسألنی عن رجلين قد اكلا من ثمار الجنة».

««تو از من درباره آن دو مردی می‌‌پرسی که مدت‌ها پیش از میوه بهشت خورده‌اند».

سبحان الله! خوشا به سعادت آنان و بدا به حال کسانی که به دروغ ادعا می‌کنند دوستار اهل بیت‌اند.

این نصوص از امام جعفر صادق/درباره محبت شیخین و مودت با آنان صریح و آشکار است، و مقام و منزلت ایشان را نزد خداوند بالا می‌برد و ایشان را به خداوند نزدیک می‌کند کما اینکه دلالت صریح و آشکار بر بغض و عداوت و نفرین و انزجار ایشان از دشمنان صحابه بخصوص آن بزرگواران و فرهیختگان دارد.

مهم‌تر از همه اینکه خود امام صادق برای آن دو خلیفه راشد، صدیق اکبر و فاروق اعظم دو یار و مونس و غمخوار حضرت فخر رسل و تاج انبیاء و رسولان و افضل پیامبران و فرشتگان و دو خادم و مخلص اسلام و قرآن و دین خاتمبمژده بهشتی بودن می‌دهد.