اجماع اهل تفسیر
حافظ ابن کثیر در تفسیر این آیه از چندین نفر از مفسرین نقل کرده که گفتهاند این آیه درباره ابوبکر صدیقسنازل شده است، حتی بعضی اجماع مفسرین را در این باره نقل کرده و گفته بدون شک ابوبکر هم در مفهوم این آیه داخل است و هم شایستهترین فرد امت است که میتواند مصداق اول عموم آیه کریمه قرار گیرد.
زیرا لفظ آیات لفظ عموم است و صدیقساز همه امت پیشگامتر و در داشتن صفات مذکوره در آیات و دیگر صفات حمیده از همه سابقه دار تراست زیرا ایشان صدیق و پرهیزگار و خوش اخلاق و شجاع و سخاوتمند بود و در خرج کردن مالش در راه اطاعت الله و نصرت و یاری رسول اللهصبسیار دست بازی داشت، چقدر پولهای بی شماری در راه کسب رضای پروردگارش خرج کرد، کسی نبود که بر ایشان منت و احسانی داشته باشد بلکه ایشان بود که حتی بر سرداران و روسای قبایل احسان میکرد.
لذا به عروه ابن مسعود که سردار قبیله ثقیف بود در روز صلح حدیبه فرمود:
«امْصُصْ بَظْرَ اللاَّتِ، أَنَحْنُ نَفِرُّ عَنْهُ وَنَدَعُهُ فَقَالَ مَنْ ذَا قَالُوا أَبُو بَكْرٍ . قَالَ أَمَا وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لَوْلاَ يَدٌ كَانَتْ لَكَ عِنْدِى لَمْ أَجْزِكَ بِهَا لأَجَبْتُكَ» [۳].
[۳] روایت از بخاری است.