مناظره امام جعفر صادق با یک رافضی

فهرست کتاب

بخش دوم: متن مناظرۀ امام جعفر صادق با یک رافضی

بخش دوم: متن مناظرۀ امام جعفر صادق با یک رافضی

پروردگارا کمک کن

شیخ فقیه ابوالقاسم عبدالرحمن بن محمد بن سعید انصارى بخارى در حالیکه من در سال ۴۳۵ ﻫ در مکه مکرمه -که خداوند حفاظتش کند- بر او مى‌خواندم برایم حدیث ﮔفت:

فرمود: ابومحمد عبدالله بن مسافر به من خبرداده، فرمود: ابوبکر بن خلف بن عمر بن خلف الهمدانى به من خبر داده فرمود: ابوالحسن احمد بن محمد بن بازمه به من حدیث ﮔفت، فرمود: ابو الحسن بن على الطنافسی به من حدیث ﮔفت: فرمود: خلف بن محمد القطوانى به من حدیث ﮔفت، فرمود: على ابن صالح به من حدیث ﮔفت، فرمود: مردى از رافضه نزد جعفر بن محمد صادق÷آمد و گفت:

السلام عليكم ورحمة الله وبركاته،حضرت جواب سلامش را داد، مرد ﮔفت:

۱- یابن رسول الله بعد از رسول خداصبهترین مردم کیست؟ جعفر صادق/فرمود: ابوبکر صدیقسﮔفت: دلیل این امر ﭼیست؟ فرمود: ارشاد خداوندأ: ﴿إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ إِذۡ أَخۡرَجَهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَيۡهِ وَأَيَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا[التوبة: ۴۰].

«اگر او (پیامبر) را یاری نکنید در حقیقت خداوند هنگامی به او یاری کرد که کافران در حالی که یکی از دو تن بود (از مکه) بیرونش کردند هگامی که در غار بودند آنگاه که به یار خود می‌گفت:: نگران مباش بی گمان خداوند با ماست پس خداوند آرامشش را بر او نازل کرد و او را با سپاهیانی که آن‌ها را نمی‌دیدند».

پس چه کسى بهتر از آن دو نفرى است که خداوند سومشان است؟ و آیا غیر از پیامبرصکسى از ابوبکر بهتر هست؟!.

۲- رافضى ﮔفت: على ابن ابى طالب÷بدون نگرانی و ناراحتى بر رختخواب رسول اللهصخوابید امام صادق فرمودند: ابوبکر نیز بدون نگرانى و ناراحتى با پیامبرصهمراه بود.

۳- مرد ﮔفت: خداوند برخلاف ﮔفته تو می‌فرماید! امام صادق فرمود: چه فرموده است؟ ﮔفت: خداوند می‌فرماید:

﴿إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَا«آنگاه که به یار خود می‌گفت: نگران مباش بی گمان خداوند با ماست».

مگر این ترس و ناراحتى نبود؟

امام صادق فرمودند: خیر زیرا غمگینی غیر از جزع فزع است غمگینى ابوبکر از این بود که مبادا پیامبرصشهید شود و کسى به دین خدا نگراید، پس غمگینى بر دین خدا و بر پیامبر خدا بود، غمگینى‌اش درباره خودش نبود بدلیل اینکه بیش از صد مرتبه مار پایش را زد اف نگفت!.

۴- رافضى گفت: خداوند متعال مى‌فرماید:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥[المائدة: ۵۵].

«جز این نیست که ولی شما خداوند و رسولش و مومنانی هستند که نماز بر پای می‌دارند و آنان در اوج فروتنی زکات می‌پردازند».

این درباره على بن ابى‌طالب نازل شده هنگامى که انگشترش را در حال رکوع صدقه کرد، فرمود:

«الحمدلله الذي جعلها فيّ وفي أهل بيتي». «خدا را سپاس که این افتخار را در من و در اهل بیتم قرار داد».

امام صادق فرمودند: آیه‌اى‌ که بیش از این آیه در همین سوره است از این آیه مهمتر است خداوند متعال مى‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ[المائدة: ۵۴].

«ای مومنان هر کس از شما که از دینش بر گردد بداند که خداوند گروهی را در میان خواهد آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز او را دوست می‌دارند».

بعد از رسول خداصارتداد صورت گرفت، عرب‌ها - صحرانشینان- بعد از رسول خداصمرتد شدند و کفار در نهاوند گرد آمدند و گفتند مردى که مسلمانان بوسیله او پیروز مى‌شدند مرده است تاجائیکه عمرسفرمود:

حالا نماز را از آن‌ها بپذیر و زکات را به خودشان واگذارکن فرمود: اگر ریسمانى را از من باز دارند که به رسول اللهصمى‌داده‌اند بخاطر ندادن آن ریسمان با آنان خواهم جنگید و اگر به تعداد سنگ‌ها وخار و درخت و جن انس علیه من نیرو جمع شود به تنهایى با همه آنان خواهم جنگید، این آیه در فضیلت ابوبکر است.

۵- رافضى گفت: خداوند متعال مى‌فرماید:

﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ[البقرة: ۲٧۴].

«کسانی که در شب و روز پنهان و آشکارا مال‌های خود را انفاق می‌کنند».

درباره على÷نازل شده که چهار دینار داشت یک دینار را شب نفقه کرد، یک دینار را روز نفقه کرد، یک دینار را پنهانى و یک دینار را آشکارا نفقه کرد، لذا این آیه نازل شد.

امام صادق÷فرمود: براى ابوبکر بهتر از این آیه در قرآن وجود دارد، خداوند متعال مى‌فرماید: ﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰ ١این قسم خداوند است ﴿وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ ٢... وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٦ابوبکر ﴿فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ ٧ابوبکر ﴿وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى ١٧ابوبکر ﴿ٱلَّذِي يُؤۡتِي مَالَهُۥ يَتَزَكَّىٰ ١٨ابوبکر ﴿وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ ١٩ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ ٢٠ وَلَسَوۡفَ يَرۡضَىٰ ٢١.

ابوبکر چهل هزار مالش را بر رسول خداصخرج کرد تا اینکه از فقر عبایش را به دورش پیچید، جبریل÷فرود آمد و فرمود:

خداوند على و اعلى سلامت مى‌رساند و مى‌فرماید: از طرف من به ابوبکر سلام برسان، و بگو آیا در این حالت فقر از من راضى هستى یا ناراضى؟ فرمود: آیا از پروردگارم ناراضى مى‌شوم؟! من از پروردگارم راضى‌ام، من از پروردگارم راضى‌ام، من از پروردگارم راضى‌ام، و خداوند وعده داده که او را راضى کند.

۶- رافضى گفت: خداوند متعال مى‌فرماید:

﴿أَجَعَلۡتُمۡ سِقَايَةَ ٱلۡحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ كَمَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَجَٰهَدَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ لَا يَسۡتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٩[التوبة: ۱٩].

«آیا آب دادن به حاجیان و آباد ساختن مسجدالحرام را مانند کار کسی قرار داده اید که به خداوند و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است این‌ها در نزد خداوند یکسان نیستند و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی‌کند».درباره على÷نازل شده است.

امام صادق÷فرمود: ابوبکر نیز چنین فضیلتى در قرآن دارد خداوند متعال مى‌فرماید:

﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ[الحدید: ۱۰].

«کسانی از شما که پیش از فتح مکه انفاق کردند و با کافران جنگیدند با انفاق کنندگان و جهاد گران پس از فتح یکسان نیستند آنان در منزلت از کسانی که پس از فتح انفاق کردند و با کافران جنگیدند بزرگتر و خداوند به هر یک از آنان سر انجام نیک را وعده داده‌است و خداوند از آنچه می‌کنید با خبر است».

ابوبکر اولین کسى بود که مالش را برای رسول خداصدر راه نصرت دین انفاق کرد و اولین کسی بود که جنگید و اولین کسی بود که جهاد کرد، مشرکان آمدند و پیامبرصرا آنقدر زدند که حضرت خون آلود شدند وقتی به ابوبکر خبر رسید سراسیمه در کوچه‌های مکه می‌دوید ومی گفت: هلاکت باد بر شما آیا مردی را مى‌کشید که می‌گوید پروردگارم الله است در حالیکه او از جانب خداوند نزد شما آمده است؟!.

تا اینکه پیامبرصرا رها کردند و شروع به زدن ابوبکر کردند، آنقدر زدند که بینى‌اش در چهره‌اش شناخته نمی‌شد، او اولین کسى بود که در راه خدا جهاد نمود و اولین کسی بود که در کنار رسول خداصجنگید و اولین کسی بود که مالش را در راه خدا خرج کرد، پیامبر خداصفرمودند:

«ما نفعني مال كمال أبي بكر»«هیچ مالی به اندازه مال ابوبکر به من کمک نکرد».

٧- رافضی گفت: علی حتی به اندازۀ چشم بهم زدنی هم به خدا شریک نیاورده است، امام صادق فرمودند: خداوند چنان ستایشی از ابوبکر کرده که او را از هر ستایش دیگری بی نیاز می‌گرداند، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ٣٣[الزمر: ۳۳].

و کسی که دین راستین را آورد «جَاءَ بِالصِّدْقِ محمدج وَصَدَّقَ بِهِ ابوبكر».

همه به پیامبرصگفتند دروغ می‌گویی جز ابوبکر که گفت: «صدقت»راست می‌گویی، لذا این آیه درباره ابوبکر نازل گردید آیه‌ای که خاص درباره تصدیق و باور است پس ابوبکر صدیق پرهیزگار و پاکدامن، راضی شده و از او راضی گردیده، عادل و به صفت عدل موصوف شده و باوفاست.

۸- رافضی گفت: حب علی در کتاب خدا فرض است خداوند متعال می‌فرماید:

﴿قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰ[الشوری: ۲۳].

«بگو: بر رساندن آن مزدی از شما در خواست نمی‌کنم ولی باید در میان خویشاوندان دوستی پیشه کنید و حق خویشاوندی مرا به جای آورید».

امام صادق فرمودند: ابوبکر نیز چنین امتیازی دارد، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠[لحشر: ۱۰].

«و نیز آنان را که پس از اینان آمدند (انصار) می‌گویند: پروردگارا! ما را و آن برادرانمان را که در ایمان آوردن از ما پیشی گرفتند و در دل‌های ما هیچ کینه‌ای در حق کسانی که ایمان آورده‌اند قرار مده پروردگارا تویی بخشنده مهربان».

ابوبکر کسی است که در ایمان سبقت جست، پس استغفار و طلب آمرزش براى او واجب و محبتش فرض و بغض و دشمنی با او کفراست.

٩- رافضی گفت: پیامبرصفرمودند:

«الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَأَبُوهُمَا خَيْرٌ مِنْهُمَا».

«حسن و حسین سردار جوانان بهشتند و پدرشان از آنان بهتر است».

امام صادق فرمودند: ابوبکر در پیشگاه خداوند امتیازی بهتر از این دارد پدرم از جدم از علی بن ابی طالب÷روایت می‌کند که فرمود: خدمت پیامبر خداصبودم هیچکسی دیگر جز من نبود، که دیدم ابوبکر و عمربظاهر شدند پیامبرصفرمودند:

«يا على: هذان سيدا كهول أهل الجنة وشبابهما هذان سيدا كهول أهل الجنة وشبابهما فيما مضى من سالف الدهر في الأولين و مابقي في غابره من الاخرين إلا النبيين والـمرسلين لا تخبرهما يا على ما داما حيين» [۱].

«اى علی ! این دو سردار پیران و جوانان بهشت‌اند از اول دنیا تا آخر دنیا به جز پیامبران و رسولان، اى على! تا زنده هستند به آنان خبر نده».

على مى‌فرماید تا فوت نکردند به هیچکس نگفتم.

۱۰- رافضی گفت: کدمیک افضل است فاطمه دختر رسول اللهصیا عائشه دختر ابوبکر؟.

امام صادق فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحيم «يس والقرآن الحكيم حم و الكتاب الـمبين».

گفت: من از تو می‌پرسم کدامیک افضل است فاطمه دختر پیامبرصیا عائشه دختر ابوبکر تو برایم قرآن می‌خوانی؟!.

امام صادق فرمودند:

عائشه دختر ابوبکر همسر رسول اللهصبا او در بهشت است و فاطمه دختر رسول اللهصسردار زنان بهشت است، کسی که بر همسر رسول اللهصطعن وارد کند خداوند او را لعنت کند و کسی که دختر رسول اللهصرا بد ببیند خداوند او را خوار کند.

۱۱- رافضی گفت: عائشه با اینکه همسر پیامبرصاست با علی جنگیده است؟!.

امام صادق فرمودند: آری هلاکت بر تو باد خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لَكُمۡ أَن تُؤۡذُواْ رَسُولَ ٱللَّهِ[الأحزاب: ۵۳].

«و شما را نسزد که رسول خدا را برنجانید».

۱۲- رافضی گفت: آیا خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و علی در قرآن آمده است؟ فرمود: بله در تورات و انجیل هم آمده است خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَكُمۡ خَلَٰٓئِفَ ٱلۡأَرۡضِ وَرَفَعَ بَعۡضَكُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ[الأنعام: ۱۶۴].

«و او ذاتی است که شما را فرمانروایان زمین و برخی از شما را به مراتبی بر برخی دیگر برتری بخشید».

و مى‌فرماید:

﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٦٢[النمل: ۶۲].

نه بلکه (سوال این است) چه کسی (دعای شخص) درمانده را چون او را بخواند می‌پذیرد وسختی را بر می‌دارد و شما را جانشینان زمین قرار می‌دهد؟! آیا با خداوند معبودی دیگری هست؟! اندکی پند می‌پذیرید.

و مى‌فرماید:

﴿لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ[النور: ۵۵].

«وعده داده‌است که بی شک آنان را در این سر زمین جانشین کند چنانکه کسانی را که پیش از انان بودند جانشین نمود و آن دینشان را که بر ایشان پسندیده است برایشان استوار دارد».

۱۳- رافضی گفت: یابن رسول الله، خلافت آنان در کجای تورات و انجیل است؟ امام صادق فرمود:

﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓابوبکر ﴿أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِعمر بن الخطاب ﴿رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ-عثمان بن عفان ﴿تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا علی ابن أبی‌طالب ﴿سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِأصحاب محمد مصطفیص﴿ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ.

«محمد رسول خداست و کسانی که با اویند بر کافران سخت گیر و در میان خود مهربانند آنان را در حال رکوع و سجده می‌بینی که از خداوند فضل و خشنودی می‌جویند. نشانه درستکاری آنان از اثر سجده در چهره‌هایشان پیداست این وصف آنان در انجیل است مانند کشتی هستند که جوانه‌اش را بر آورد آنگاه آن را تنومند ساخت آنگاه ستبر شد سپس برساقه‌هایش ایستاد کشاورزان را شگفت: زده می‌سازد تا از دیدن آنان کافران را به خشم آورد خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است».

گفت: در تورات و انجیل یعنی چه؟ فرمود: محمد رسول خداصاست و خلفایش ابوبکر و عمر و عثمان و على هستند آنگاه امام برسینه‌اش کوبید و فرمود: هلاکت باد برتو خداوند متعال مى‌فرماید:

﴿كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُۥ فَ‍َٔازَرَهُۥابوبکر ﴿فَٱسۡتَغۡلَظَعمر ﴿فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦعثمان بن عفان ﴿يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَعلى ابن ابى‌طالب ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢااصحاب محمد رسول خداصوش.

هلاکت باد بر تو پدرم از جدم از على ابن ابى‌طالب روایت مى‌کند که رسول خداصفرمودند:

«أنا أول من تنشق الأرض عنه ولا فخر ويعطيني الله من الكرامة مالم يعط نبي قبلي».

«من اولین کسى خواهم بود که زمین از روى او شق مى‌شود فخر نمى‌کنم، و خداوند عزت و کرامتى به من خواهد داد که به هیچ پیامبرى پیش از من نداده است».

سپس ندا مى‌کند که خلفاى بعد از خودت را نزدیک کن، مى‌گویم پروردگارم کیست خلفاء؟ مى‌فرماید: عبدالله به عثمان یعنی ابوبکر صدیق پس اولین کسى که بعد از من زمین از روى او شق مى‌شود ابوبکر است دستور مى‌رسد که جلو خداوند بایستد، با اندک حسابى محاسبه مى‌شود آنگاه دو عباى سبز پوشانده مى‌شود آنگاه دستور می‌رسد که جلو عرش بایستد.

سپس ندا دهنده‌اى ندا مى‌کند عمر بن خطاب کجاست عمر در حالیکه خون از رگ گردنش فواره مى‌کند حاضر مى‌شود مى‌پرسد چه کسى با تو چنین کرده‌اى‌ عمر! عرض می‌کند: غلام مغیره بن شعبه (ابولؤلؤ مجوسی بقول بعضی‌ها باباشجاع الدین!) دستور مى‌رسد که جلو خداوند بایستد! با اندک حسابى محاسبه مى‌شود و دو عباى سبز پوشانده مى‌شود و دستور مى‌رسد که جلو عرش بایستد.

آنگاه عثمان بن عفان آورده مى‌شود در حالیکه خون از گردنش فواره مى‌کند پرسیده مى‌شود چه کسى با تو چنین کرده عرض می‌کند فلانى و فلانى دستور مى‌رسد جلو خدا بایستد! با اندک حسابى محاسبه مى‌شود و دوعباى سبز پوشانده مى‌شود آنگاه دستور مى‌رسد جلو عرش بایستید.

سپس على بن ابى‌طالب فرا خوانده مى‌شود در حالى حاضر مى‌شود که خون از گردنش فواره مى‌کند پرسیده مى‌شود چه کسى باتو چنین کرده مى‌گوید عبدالرحمن بن ملجم، دستور مى‌رسد جلو خداوند بایستد با اندک حسابى محاسبه مى‌شود آنگاه دو عباى سبز پوشانده مى‌شود و دستور مى‌رسد که جلو عرش بایستد.

مرد مى‌گوید یابن رسول الله آیا این در قرآن است؟ مى‌فرماید بله خداوند متعال مى‌فرماید:

﴿وَجِاْيٓءَ بِٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ[الزمر: ۶٩].

«و پیامبران و گواهان آورده می‌شوند و بین آنان به حق حکم می‌شود و آنان ستم نبینند».که مصداق اولشان ابوبکر و عمر و عثمان و على هستند.

رافضى مى‌گوید یابن رسول الله آیا خداوند توبه مرا قبول مى‌کند که تاکنون بین ابوبکر و عمر و عثمان و على تفرقه ایجاد مى‌کردم؟! مى‌فرماید بله دروازه توبه باز است، هرچه مى‌توانى براى آنان دعا کن و اما اگر در حالى بمیرى که با آنان مخالف هستى بر غیر فطرت اسلام مرده‌اى‌ و اعمال حسنه ات همانند اعمال کفار پوچ و بى ارزش است.

مرد توبه کرد و از عقیده‌اش بازگشت و بسوى خداوند رجوع نمود.

تمام شد باحمد و ثنا و ستایش خداوند و درود و سلام بر محمد و آله و أصحاب و ازواج محمد بدست بنده گنهگار و امیدوار بخشش خداوند، خائف و ترسناک از عذاب خداوند:

یوسف بن محمد بن یوسف الهکارى در ماه رجب سال ششصد و شصت و نه. (۶۶٩ قمرى). خداوند رحمت کند برکسى که بر او و والدین و سایر مسلمین درود و رحمت بفرستد.

[۱] ترمذی و ابن ماجه.