معاشرت خوب با غیر مسلمانان
۳۳- سیکها اهل هندوستان هستند و بسیاری از آنها از قدیم ساکن شهر زاهدان میباشند، اوائل انقلاب زمزمههایی شنیده میشد که نسبت به اخراج آنها از ایران و باز گرداندنشان به هندوستان برنامههایی در دست اقدام هست، جمعی از آنها به نزد مولانا آمدند و نگرانی خود را از این شایعات ابراز کردند و خواهان آن شدند که از حق آنها دفاع نمایند.
جناب مولانا که همواره حامل حقوق اقلیتها و همه شهروندان بودند، موضوع شایعه اخراج سیکها را با مسؤولین ذیربط در میان گذاشتند و پرسیدند: صحت دارد یا خیر؟ مسؤولان مربوطه جواب داده بودند، بحثی به میان آمده و قرار هست در آینده تصمیمگیری شود.
مولانا در مورد حضور آنها در شهر که ضرری به کشور اسلامی ندارند و با توجه به سابقۀ طولانی آنها در شهر و همزیستی مسالمتآمیز با مردم و نقشی که در رشد اقتصاد بازار داشتهاند، خواهان حمایت از آنها شدند.
برخورد خوب مولانا با آنها و حمایت از حق و حقوقشان سبب خوشحالی آنها شد و بسیار به ایشان احترام میگذاشتند، بعد از وفات مولانا دهها نفر از بزرگان آنها به منزل ایشان آمدند و چنان گریه میکردند که گویا نزدیکترین فرد خانواده خود را از دست دادهاند. این صحنه شعر عرفی را در ذهن تداعی میکرد که:
چنان با نیک و بدخو کن که بعد از مردنت عرفی
مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند