خاطره هایی از مولانا عبدالعزیز

فهرست کتاب

دلسوزی برای عموم مسلمانان

دلسوزی برای عموم مسلمانان

۶٧- مولانا برای معالجه قلب به تهران سفر کرده، در منزل یکی از علمای منطقه که در تهران سکونت داشت، به سر می‌بردند. نیمه‌های شب برحسب معمول برای عبادت و راز و نیاز با خالق یکتا بلند شده و شروع به ادای نماز تهجد و پس از آن تلاوت قرآن و دعا و نیایش نمودند. ایشان از مشکلات جهان اسلام و مسلمانان به شدت ناراحت و نگران بودند و برای حل مشکلات عموم مسلمین خیلی دعا می‌کردند.

میزبان مولانا که نگران سلامت ایشان بود و آمده بود، حال ایشان را بپرسد، مشاهده نمود مولانا از شدت دعا و گریه و زاری ضعف کرده‌اند، لذا به ایشان عرض کرد: این قدر به خودتان فشار نیاورید که برای قلب‌تان ضرر دارد. مولانا خطاب به او فرمودند: فلانی! هرچه برای اسلام و مسلمانان دعا می‌کنم اجابت نمی‌شوند، نمی‌دانم چه کار کنم، شما بگو: من چه کار کنم که دعاهای مرا خداوند قبول کند؟ ایشان عرض کرد: مولانا شما خودتان را ناراحت نکنید. ان شاء الله دعاهای شما دیر یا زود حتماً در حق اسلام و مسلمین قبول خواهد شد.