خاطره هایی از مولانا عبدالعزیز

فهرست کتاب

مشورت با جوان‌ترها

مشورت با جوان‌ترها

٩۰- مولانا جهت شرکت در جلسه‌ای در تهران دعوت بود، قبل از حضور در جلسه با تعداد زیادی از علما و تحصیل‌کردگان مشورت کردند، یکی از علما می‌گوید: من در خانه نبودم که مولانا تماس گرفته بود، بعد از اطلاع از تماس مولانا به منزل ایشان رفتم تا ببینم چه امری داشتند، در اتاق‌پذیرایی تشریف داشتند، عرض کردم: خانه تماس گرفته بودید، آمدم ببینم چه امری داشتید، مولانا فرمودند: می‌خواستم در مورد جلسه‌ای که دعوت شدم و موضوعات جلسه و موارد دیگر با شما مشورت کنم، و خیلی خودمان مدت زمانی گفتگو کردیم، بعد از جلسه از اینکه مولانا افراد کم سن و سال و جوانی را مثل ما که موقعیت اجتماعی چندانی ندارند، هم ارزش قایل هستند و اهل مشورت می‌دانند، خیلی متأثر شدم و اشک از چشمانم سرازیر شد!.