خاطره هایی از مولانا عبدالعزیز

فهرست کتاب

سفره بی‌تکلف

سفره بی‌تکلف

٩۴- یکی از اساتید دانشگاه اهل کردستان مدتی در زاهدان تدریس داشت، می‌گوید: مولانا زندگی بسیار ساده و بی‌تکلفی داشت، خانه‌اش همواره پر از مهمانانی بود که از دورترین نقاط بلوچستان در آنجا سکنی می‌گزیدند، روزی پس از نماز عصر به منزل ایشان رفتم، عده‌ای از علمای بلوچستان و مردم عادی در آنجا حضور داشتند. پس از نماز مغرب اجازه خواستم تا مرخص شوم، اما دعوت کردند شام مهمان ایشان باشم، من پذیرفتم. سفرۀ ایشان چنان بی‌تکلف بود که به انسان القاء می‌کرد اینجا منزل اهل دنیا نیست!!.