شجاعت همراه استقامت
۶۵- روزی در مجلس مولانا بحث از حقگویی و شجاعت به میان آمد و همه افراد خواهان ابراز احساسات و قاطعیت بودند و به برخورد شدید و صریح تأکید داشتند.
مولانا عبدالعزیز که از شجاعترین افراد جامعۀ بلوچستان بودند و تجربه و شناخت زیادی در نحوۀ برخورد با حکومتها و شیوۀ مقابله با منکرات داشتند، به افراد حاضر در جلسه چنین فرمودند: شما که خود را نترس و شجاع میدانید این نکته را بگویم: که حقگویی و صراحت لهجه، بسیار خوب و پسندیده است، اما اگر سخن شما سبب شود که پس از گفتن آن پشیمان شوید و عذر بخواهید همان بهتر که از اول آن را نگویید.
آنگاه نامهی یکی از علمای منطقه را که توسط دولت در استان دیگری تبعید شده بود، بیرون آورده و فرمودند: اگر حق گویی مانند حقگویی صاحب این نامه باشد که پس از چند روز تبعید پشیمان شده می نویسد به کودکانم رحم کنید، بهتر آن است که چیزی نگویید، اگر دلتان برای زن و بچههایتان تنگ میشود و از کار خود پشیمان میشوید، همان بهتر که از اول چیزی نگویید، شما اگر پس از بیان حق و ابراز احساسات توان تحمل نتایج آن را نداشته باشید، در واقع راه را بر آیندگان میبندید و با کار خود آنان را مرعوب میکنید.