خاطره هایی از مولانا عبدالعزیز

فهرست کتاب

شنا

شنا

٩۶- مولانا بعد از آنکه در زاهدان مستقر شدند، بارها به زادگاه خود سرباز می‌رفتند، در آنجا در رودخانۀ سرباز که دارای آب بسیار زلال و خوبی هست، آب‌تنی می‌کردند. یک بار که با جمعی از علما از زاهدان به سرباز تشریف برده بودند، در رودخانه مشغول آب‌تنی شدند، یکی از روحانیون که بلد نبود شنا کند به قسمت عمیق آب رفت و فکر می‌کرد می‌تواند با تکان‌دادن دست‌ها خود را بالای آب نگه دارد، اما نتوانست برگردد و نزدیک بود غرق شود که مولانا او را از آب درآوردند.

مولانا بعداً فرمودند: هرفرد مسلمان خصوصاً علما باید شنا و تیراندازی را بلد باشند، کسی که ضعیف باشد و نتواند شنا کند و اسلحه به دست گیرد، چطور برای کار مهم‌ترین قدرت پیدا می‌کند، ملای قوم باید از خود قوم قوی‌تر باشد، همانطوری که پیامبر جاز همه یارانش قوی‌تر بودند.