خاطره هایی از مولانا عبدالعزیز

فهرست کتاب

بی‌نیازی

بی‌نیازی

٩۵- یکی از پولداران شهر زاهدان مدتی بود که از مدرسه دوری کرده و رابطه خود را با مدرسه دینی قطع کرده بود، برخی علما این موضوع را خدمت مولانا عرض کرده و نگرانی خود را ابراز کردند و گفتند: دیگر علما را مهمانی نمی‌کند، مولانا با خنده فرمودند: من که کبابش را نخوردم که از قطع‌ارتباط او ناراحت شوم، شما که کباب او را خوردید، بروید و مشکلتان را حل کنید!!.