رمضان ماه نیایش
دهاتی حیران و پریشان با دلهره به پیامبر اکرم جنزدیک شد. سخنی که گلویش را میفشرد را به آرامی میجوید. از یک سو میترسید سؤالش بیجا باشد و از سوی دیگر امید داشت آن جوابی را بیابد که آرزو دارد. دل به دریا زده پرسید: یا رسول الله! چه کسی در روز قیامت از مردم بازجویی میکند؟ آن حضرت جفرمودند: الله عز وجل. روستائی که گویا آرزویش برآورده شده بود از فرط شادی چون غنچه تازه شگفته داد کشید: سوگند به خدا که رستگار شدم؛ پس خدایم از حقش میگذرد!
و در حدیثی دیگر از حضرت خاتم المرسلین جآمده وقتی بنده گناهکار دستهای زاری و نیازش را به درگاه پروردگارش دراز کرده میگوید: یا خدای من! برخی از فرشتگان که گمان میبرند چنین فردی لیاقت نیایش خداوند متعال را ندارد، جلوی صدایش را میگیرند. باز بنده عصیانکار داد میزند: یا رب! و باز فرشتگان جلوی صدا را میگیرند. بنده گناهکار نا امید نشده باز در درگاه خالق و پروردگارش را با دعایش میکوبد.. در بار چهارم خداوند متعال به فرشتگانش میفرماید: آخر تا کی جلوی صدای بنده مرا میگیرید؟! و میفرماید: لبیک عبدی، بله بنده من، استجابت کردم دعایت را ای بندهام..
خداوند منان در حدیثی که سفیر و فرستادهاش برای خلایق جنقل کرده میفرمایند: من رویم نمیشود دستهای بندهام را که به درگاهم دراز شده، زاری میکند: یا رب، یا رب!.. را خالی برگردانم. فرشتگان میگویند: پروردگارا! این مرد لیاقت اینرا ندارد که شما از او درگذرید! پروردگار منان میفرمایند: ولی من شایستگی اینرا دارم که از من بیم و هراس داشته باشند. و بخشایش و درگذشتن از شأن و مقام من است، گواه باشید من از بندهام درگذشتم و او را بخشیدم!
رابطه پروردگار با بندهاش، رابطه خالق و آفریدگار با آفریده و مخلوقش است که خود خدای منان او را سرشته، و خوش دارد تمامی صفات و نامهای والای خود را به نفع او به کار گیرد. تنها لازم است بنده خدایش را بشناسد.
ابی بکرهس؛ شاگردی از مکتب رسالت آورده: شنیدم پیامبر و محبوبم جرا که میفرمودند: هیچ فردی نیست مرتکب گناه شده، سپس بلند شود و خود را پاک گرداند، و دو رکعت نماز خوانده از پروردگارش درخواست بخشایش و عفو کند، مگر اینکه خداوند از او درمیگذرد و او را میبخشاید.
سپس پیامبر اکرم جاین آیه را تلاوت فرمودند:
﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱسۡتَغۡفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَلَمۡ يُصِرُّواْ عَلَىٰ مَا فَعَلُواْ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ﴾[آل عمران: ۱۳۵].
«و کسانی که چون دچار گناه شدند، یا بر خویشتن ستم کردند، به یاد خدا میافتند (و وعده و وعید و عقاب و ثواب و جلالت و عظمت او را پیش چشم میدارند و پشیمان میگردند) و آمرزش گناهانشان را خواستار میشوند - و بجز خدا کیست که گناهان را بیامرزد؟ - و با علم و آگاهی بر (زشتی کار و نهی و وعید خدا از آن) چیزی که انجام دادهاند پافشاری نمیکنند (و به تکرار گناه دست نمییازند)».
روزی مردی دراز با قدی کشیده که بار گناهان بر شانهاش سنگینی میکرد، و ناامیدی بر چهرهاش سایه سیاهش را انداخته بود نزد حضرت رسول الله جآمده گفت: تصور کنید مردی همه گناهان را انجام داده باشد، هیچ گناهی نیست مگر اینکه از او سر زده باشد، آیا باز هم دروازه توبه برویش باز است؟ پیامبر مهر و شفقت جآرام از او پرسیدند: آیا اسلام آوردهای؟! مرد پریشان و دستپاچه خود را دریافته گفت: آری! من شهادت میدهم که هیچ معبودی نیست مگر خداوند یکتا، پروردگارم که او را هیچ شریکی نیست، و تو رسول و فرستاده خداوندی.
پیامبر خدا جفرمودند: بله دروازه توبه باز است. کار نیک کن و از زشتیها و گناهان دست بردار، خداوند همه لغزشهایت را خیر و نیکی میکند. مرد که باورش نمیشد هرگز خداوند از او درگذرد، مات و مبهوت مانده با ناباوری پرسید: حتی زشتیها و لغزشها و فسق و فجورم را؟!
پیامبر خدا جفرمودند: بله.
مرد از شادی کنترل خود را از دست داده، فریاد برآورد: الله اکبر...
و همچنان «الله اکبر» گویان از آنجا دور شد..
اقیانوس رحمت و بخشایش بیمنتهای پروردگارم را ساحلی نیست:
﴿وَرَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖ﴾[الأعراف: ۱۵۶].
«...رحمت من هم همهچیز را در برگرفته...»
و چه عجب!..
مگر نه این است که خداوند از ۱۰۰ رحمت خود تنها یکی را بین جنیان و انسانها و حیوانات و حشرات و خلایق تقسیم کرده است. و آنها با همان یک رحمت بر همدیگر عطف و شفقت و مهر میورزند. تا بدانجا که حیوانات وحشی و ددان درنده نیز با فرزندانشان به نرمی و شفقت برخورد میکنند. پروردگار رحمان و رحیم و خداوند بخشاینده مهربان ۹۹ رحمت دیگر خود را برای روز حساب گذاشته، تا با آن در روز قیامت بر بندگانش رحم و شفقت و مهر ورزد. [۸]
شایسته است بندهای که خدایش را شناخته به او امیدوار باشد. پیامبر اکرم جفرمودهاند: خداوند متعال میفرمایند: من چنانم که بندهام گمان برد. و چون او به یاد من افتد من همراه او هستم. اگر او مرا با خودش یاد کند من نیز او را با خودم یاد میکنم. و اگر در مجلسی ذکر و یاد من گوید من در مجلسی بهتر از او به خوبی یاد میکنم. اگر بندهام یک وجب به طرف من آید، من یک دست به او نزدیک میشوم. و اگر او به اندازه دستی به من نزدیک شود من به اندازه گشایش دو دست به او نزدیک میشوم، و اگر او آرام بسوی من آید من دوان دوان و شتابان بطرف او میآیم...
این است محبت و لطف و کرم و جود بیمثال پروردگارم به بنده و آفریدهاش.. محبتی که نه قلم را توان وصف آن است و نه حتی عقل و فهم بشری را توان درک آن!.. از هر سو محبت است و لطف و بخشایش... از هر سو خدایی و چشم پوشی از بنده ناتوان و عاجز..
رسول الله جفرمودند: «کارهای هیچ بندهای او را وارد بهشت نمیکند. پرسیده شد: حتی شما را ای رسول الله ج؟ فرمودند: بله، حتی من! مگر اینکه فضل و رحمت پروردگارم مرا در بر گیرد. پس سعی کنید و خود را نزدیک گردانید به بخشایش. هرگز کسی آرزوی مرگ نکند؛ چرا که او یا نیکوکاری است که شاید بر نیکیهایش افزوده شود، یا گناهکاری است که شاید توبه کرده بازگردد». [۹]شیطان که از رحمت و لطف پروردگار به بندگانش به تنگ آمده بود گفت: سوگند به جاه و عزت تو ای خدای یکتا؛ تا نفس در جان بندگانت است از گمراه کردن آنها دست نخواهم کشید. خدایم به او گفت: سوگند به عزت و جلالم من هم تا زمانی که آنها استغفار کرده، در توبه و ندامت و بازگشت کوبند از آنها در میگذرم.
درک این معنا برای صحرا نشینی که کاسه صبر را در تصور او حجمی است، دشوار بود. وقتی شنید پیامبر اکرم جمیفرمایند: «اگر گناهی از بنده سر زد بر او نگاشته میشود، اعرابی صحرانشین گفت: و اگر توبه کرد؟ پیامبر فرمودند: از کارنامهاش آن گناه پاک میشود. صحرانشین میپرسید: اگر باز گناه کرد. و از زبان حضرت رسول الله جمیشنید که گناه نوشته میشود.
- و اگر توبه کند؟
- پاک میشود!..
صحرانشین تکرار میکرد و جواب تکرار میشد. مرد حیران مانده بود که این بخشایش الهی تا کی ادامه خواهد داشت. پرسید: تا کی؟!..
رسول خاتم جفرمودند: تا هر آنوقت که توبه کند، خداوند از او درمیگذرد. بدانکه که خداوند از عفو و بخشش دست نمیکشد مگر اینکه بنده از توبه و استغفار دست کشد. اگر بنده تنها اراده کار خیری کند فرشته مأمور بر شانه راستش قبل از انجام آن کار برای او یک نیکی مینگارد. و اگر آن کار نیک را انجام داد برایش ده نیکی و اجر و پاداش نوشته میشود، و سپس خداوند آن را بیش و بیشتر میکند تا هفتصد برابر. و اگر بنده اراده گناهی کرد، برایش هیچ نوشته نمیشود، و چون مرتکب آن گناه شد برای او تنها یک گناه نوشته میشود، که باز هم در پی آن عفو و نیکو و بخشایش سخاوتمندانه پروردگار است:..
بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ
گر کافر و گبر و بتپرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی بازآ
و رمضان بهترین فرصت برای بازگشت بسوی خداوند متعال است. ماه راز و نیاز و نیایش.. ماهی که در آن وسواسهای شیطانی از انسان دور شده، او براحتی میتواند خود را دریابد و بسوی پروردگارش بازگردد..
و در این ماه این سخاوت و بخشایش و کرم الهی به مراتب بیشتر و بیشتر میشود..
نیاز است بنده در این ماه مبارک قلبش را از هر آنچه غیر خدایی است آلایش داده، با ذکر و یاد او، و با راز و نیاز بدرگاه او، و با زاری و نیایش در سجدههای عبودیت و بندگی در مقابل او، شتابان و با سرعت و بدون تلف کردن فرصتهای طلایی بسوی پروردگارش گام زند. شاید رمضانی دیگر هرگز نصیب او نشود!..
[۸] (به روایت امام مسلم نیشابوری) [۹] (به روایت امام بخاری)