اعتکاف مدرسهی انسان سازی
در مدرسهی اعتکاف مؤمن با قرآن و نماز و نیایش پروردگار سخت انس میگیرد و از حرفهای بیهوده و نشست و برخواست با مردم بیهدف نجات مییابد. او آنچنان در لذت عبادت و طاعت پروردگارش غرق و مدهوش است که شهوتهای حیوانی و خورد و نوش و پرخوری، و خوابهای طولانی غفلت در او ضعیف میشوند. و قلبش صفا و جلال و نورانیت خاصی بخود میگیرد و جسم و جانش از بیماریها رهایی مییابد.
در اعتکاف: قلب انسان با اندیشیدن و تفکر خو میگیرد و روحش آلایش پیدا میکند و نفسش پاک میشود و ذهنش از وسوسههای شیطانی صاف میگردد.
در اعتکاف: جز راز و نیاز عاشقان حق، و جز از گریهی خاشعانهی توبه کنندگان و حسرت پشیمانی گناهکاران، و شعور به ذلت و خواری صادقانهی بنده در درگاه مولایش هیچ نمیشنوی..
اعتکاف یکی از بزرگترین نعمتهای الهی در این دنیا و در این ماه مبارک است. سرچشمهی لذتها و خوشیهای صالحان و شهد زلال و صاف ایمان برای متقیان..
اعتکاف زندگی است و لذت و مدهوشی برای روح و روان..
وای خدای من!..
چه زیباست و خوش لذت سجدهی معتکفان!..
ابن وهب میگوید: امام ثوری را در خانهی خدا بعد از نماز مغرب دیدم که در بارگاه پروردگارش بسجده افتاد، و تا اذان عشاء پیشانیش را بلند نکرد.
آری!..
مؤمن در لذت عبادت از زمان و زمینیان عروج میکند و در قبلهی محبت و عشق غرق لذت طاعت و از خود بیخود میشود.
وای خدای من!..
چه زیباست تاریکیهای شب معتکفان..؛ دعا و راز و نیاز با خدا، گریه و زاری در پیشگاه ذات پاک یزدان،.. توبه و بازگشت بسوی او،... شستشو دادن قلب و پاکی روح..
امام ابو سلیمان میگفت: لذت شب زنده داران در شبهایشان هزاران برابر لذت هوسرانان در هوی و هوسشان است. و اگر شب و لذت عبادت در آن نمیبود یک لحظه نمیخواستم در دنیا بمانم!...
چه زیباست لحظههای سحرگاهان...
همهی مردم به خانههای خود میروند و زندگی را در آغوش میگیرند. تنها معتکف است که در خانهی خدا بخلوت پروردگارش نشسته، از کوتاهیهایش شرمسار و به رحمت و فضل خدایش دل بسته و امیدوار. آرام از ته قلبش ندا بر میآورد که ای پروردگار من، همهی مردم پیش عزیزانشان رفتهاند. دوستان در کنارهم نشستهاند، و من جز تو دوستی و عزیزی ندارم. من مانده ام چون تو را دوست دارم. من مانده ام چون بهر آنچه تو دوست داری عشق میورزم. تو روح و روان منی. تو قبلهی سعادت و امید و آرزوهای منی، تنها رضایت تو را میخواهم. و بیزارم از هر آنچه نمیپسندی...
آه خدای من!....
چه زیباست ساعتهای عبادت معتکف. نمازهای پنجگانهاش با جماعت، سنتها و نوافلش، نماز ضحی و اشراقش، قلبش دوخته به مسجد. و بدون شک در روز رستاخیز روزی که گرمای سوزان خورشید خشمگین همه چیز را زغال میکند و هیچ سایهای نیست جز سایهی عرش الهی.. این معتکف است که در آنجا در امان است.
(از جمله هفت گروهی که زیر سایه خدا در روزی که هیچ سایهی جز سایه او نیست جای میگیرند. آن کسی است که قلبش با مسجد انس دارد و گویا قلبش در مسجد آویزان است. [۲۷]
معتکف همهی وقتش را در نماز است و فرشتگان الهی برای او دعا میکنند. پیامبر خدا جمیفرمایند: هر کسی از شما تا وقتی در انتظار نماز است و نماز او را نگه داشته، گویا در نماز است و فرشتگان برای او دعا میکنند. و میگویند: بار الها ببخشای او را، و بر او رحم و کرم فرما. و این تا وقتی که او از نمازش فارغ شود و یا وضوءش باطل گردد ادامه دارد..
ای مؤمن بر حذر باش از وسوسههای نفس!...
با توکل و اعتماد بر خدا، و با قلبی آکنده از ایمان، یقین و محبت، و با شعور به اینکه خداوند از هر آنچه میکنی آگاه است، و اینکه مرگ سراسیمه در پی توست، و شیطان میخواهد هر طور شده تو را گمراه کند... برخیز، و دست رد بر سینهی وسوسههای شیطان بزن،... کارها و مشغولیتهای دنیا تمامی ندارد. و بدان که این چند ساعت اعتکاف در این ماه مبارک توشهی راه یکسال توست از آن غافل مباش...
برخیز و به کاروان معتکفان در مسجد بپیوند....
هرگز!..
دیر نیست... آنچه باقیمانده را غنیمت شمار که آن نیز از دستت خواهد رفت...
[۲۷] روایت بخاری