بعد از رمضان...
رمضان با همه خوبیها و لطافتهایی که داشت بالأخره رخت بر بست و قلبهای مشتاق عاشقانش را در هالهای از امید به بازگشتی دیگر و ترس از اینکه دیگر دیداری در کار نباشد رها کرد.
رمضان امسال آمد وبسیاری از عزیزان ودوستان وآشنایانی که رمضان سال گذشته را در کنار ما به عبادت میپرداختند خبری نبود، ورمضان رفت ودوستانی را نیز با خود برد، وبار دیگر رمضان خواهد آمد، اما آیا ما خواهیم بود؟! ویا که رمضان میآید وبسیاری از ما ـ وشاید من وتو هم ـ زیر خروارها خاک خفته باشیم وبا منکر ونکیر درگیر..!
رمضان آمد وبارهای سنگین گناه کمرهای ما را خم کرده بود، در چشمه جوشان رمضان ـ بامید مغفرت وبخشش الهی ـ همه آن گناهان شسته شد وشخصیت هر یک از ما بگونهای دیگر ساخته شد؛ دور از گناه وسرشار از باده غفران وبخشش الهی، با درسهایی از صبر وبردباری واراده، وبا آموزش فقر اختیاری که دارایان را با درد مستمندان وناداران مجبور آشنا ساخت، با تربیت شکمی که اساس همه اختلافات طبقاتی وروابط اجتماعی است ـ البته برخی رمضان را فقط اختلاف در اوقات صرف غذا میدانند و از آن ماه خورد و نوش و خواب و آرامش ساختهاند، با این وجود رمضان آنها را نیز از برکات خویش محروم نمیسازد! ـ..
در این ماه مبارک خداوند شیطانها را به زنجیر کشید تا مؤمنان بدور از وسوسههای شیطان و سربازانش بتوانند پلههای صعود و رسیدن بخداوند را بپیمایند، و اکنون که رمضان رفت... تو گویی میخواهد مؤمنانی را که ادعای عشق میکنند بیازماید، تا ثابت شود که عشقشان عشقی است راستین وپایدار یا شعاری توخالی...
حال که رمضان رفته خداوند شیطانهایی را که چون شیر درنده یک ماه کامل در زنجیر بودند را به یکباره آزاد میکند، خود تصور کنید که شیطانها با چه شراست و ددمنشی به شکارهای خود حملهور خواهند شد، از اینروست که عارفان گفتهاند شیطان پس از رمضان از همیشه وحشی تر ودرنده تر است، چون شیری که یک ماه کامل در بند زنجیر بوده ولب به شکاری نزده باشد!
منکرات وگناهانی که در روز عید شاهد آنی خود ترجمانی است از این شراست وددمنشی شیطان که همه آنها را در چشمان دوستان خویش زیبا جلوه میدهد...
ای مؤمن بیا با کمال صداقت ومردانگی کمر به طاعت خداوند بر بندیم تا کمر شیطان بشکنیم. البته با زاد و توشهای که از باغچه رمضان برگرفتهایم میتوانیم بسادگی به آرزویمان دست یابیم.
در مکتب رمضان که خود سلطان فرصتهای طلایی است آموختیم که فرصتهای طلایی عبادت را غنیمت بشمریم، واگر ما تنها وتنها به این نکته توجه کنیم تا آمدن رمضان آینده ودرس دیگر بنظر من موفقیت بسیار بزرگی را بدست آوردهایم. در اینجا جای دارد به برخی از این فرصتهای طلایی اشارهای کنیم.
۱- شش (۶) روز روزه ماه شوال که پیامبر اکرم جفرمودند: هر کسی که پس از روزه رمضان شش روز از شوال را روزه بگیرد گویا همه سال را روزه گرفته است.
۲- نمازهای تهجد سحرگاهان. در وقت سحر خداوند بندگانش را میخواند: آیا کسی هست که از من آمرزش بخواهد تا او را بیامرزم...، در این لحظههای حساس وفرصتهای طلایی جای دارد مؤمنان با حداقل دو رکعت نماز خود را به پیشگاه الهی نزدیک سازند وخواستهایشان را از او وتنها او بخواهند.
۳- پایبندی به نمازهای جماعت پنجگانه.
۴- نماز ضحی ـ یا اشراق ـ دو رکعت نماز پس از بالا آمدن خورشید که بیشتر مردم از خداوند غافلند، پاداشت حج وعمرهی کاملی را برایت به ارمغان میآورد.
۵- پایبندی به دعاهای صبح وشام.
۶- لبخندی بر لبانت! آیا زحمتی دارد که دو لبت را کمی کش دهی ولبخندی بسازی که لبخند مؤمن به برادر مسلمانش صدقه است.
۷- روزه تاسوعا وعاشورا.
۸- اهتمام به عبادت در ده روز اول ماه ذی الحجه که در این ده روز عمل صالح پیش خداوند از هر چیز دیگری، حتی از جهاد در راه خدا بالاتر ووالاتر است، مگر مجاهدی که با مال وجان خویش به معرکه رود وهرگز برنگردد!
۹- روزه روز عرفه که کفاره گناهان سال گذشته وآینده است.
۱۰- اهتمام وپایبندی به نمازهای جمعه، که جمعه تا جمعه کفاره گناهان میان آندو و سه روز بیشتر است. (یعنی ۱۰ روز)
اینها برخی از فرصتهای طلایی است که ما از بزرگترین و والاترین و با ارزشترین فرصت طلایی که رمضان است آموختیم، رمضانی که در آن شبی است بهتر از هزار شب، یعنی بهتر از هشتاد وسه سال وچهار ماه، وآنانی که چیزی از کرم وسخاوت الهی درک میکنند میدانند که «بهتری» نزد خداوند چه معنا دارد! ـ شاید بیش از هزار سال وشاید هم بیشتر... ـ شب قدر پادشاه وسرور فرصتهای طلایی بود، وخوشا بحال آنانکه این فرصت را غنیمت شمردند.
اگر هر یک از ما این فرصتهای طلایی را با خطی بزرگ نوشته در اتاق خود وپیش روی خود آویزان کند تا همیشه بیادشان باشد بسادگی میتواند پیمان وعهدش را با رمضان تا بازگشت دوباره آن حفظ کند...