معیارِ حق چیست؟
در صورتیکه مسئله مورد نظر که علماء درباره آن اختلاف دارند به قرآن و سنت عرضه شد هر کسی که از کتاب و سنت دلیل قانع کننده داشت او بر حق است اگرچه یک نفر باشد، و کسی که از کتاب و سنت دلیل نداشته باشد به خطا رفته است اگرچه تعدادشان زیاد باشد، پس هیچ کسی چه عالم و دانشمند و چه متعلم و دانشجو و چه کسی که در خط علم و دانش نیست نباید بگوید که حق با فلان عالم است، چونکه پیرو دارد! اگرچه از کتاب و سنت دلیل نداشته باشد، وکسی که از کتاب و سنت دلیل دارد حرفش پذیرفته نشود چونکه پیرو ندارد!.
این جهالت بزرگ و تعصب شدید و خروج کامل از دائره انصاف است. زیرا که حق را با شخصیتها نمیتوان شناخت، این شخصیتها هستند که با حق شناخته میشوند و هیچ عالم و امامی با وجود محقق بودن و مجتهد بودن معصوم نیست، و کسی که معصوم نباشد همچنانکه اجتهاد و استدلالش میتواند درست باشد ممکن است اشتباه هم باشد.
بنابراین هر عالم و مجتهدی ممکن است گاهی اشتباه کند. و تشخیص رأی درست او از رأی اشتباهش جز با، باز گشت به قرآن کریم و سنت مطهر ممکن نیست، اگر رأی و دیدگاهش در هر مسئلهای مطابق با کتاب و سنت بود درست و اگر مخالف کتاب و سنت بود اشتباه است.
این واقعیتی است که تمام آحاد امت اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند، اعم از کوچک و بزرگ و گذشتگان و معاصران، و هر کس کمترین بویی از علم و دانش برده باشد این موضوع را درک میکند.
کسی که این درک و فهم را نداشته باشد باید خودش را متهم کند و بداند که با دخالت در اموری که وظیفه او نیست، و با تلاش در مواردی که توانایی آنرا ندارد و درک و فهمش از رسیدن به آن قاصر است بر خود ستم کرده است.