شرح الصدور در حل مشکل اختلاف بین علماء

فهرست کتاب

در محفلِ پادشاه

در محفلِ پادشاه

اشکال دیگر استدلال آن‌ها در این است که می‌‌گویند:

فلانی این کار را کرد و چون دیگران ساکت ماندند و چیزی نگفتند پس اجماع حاصل شد!.

(در جای خودش سکوت نوعی اجماع است).

این گفتار را می‌‌توان از دو جهت مورد بررسی قرار داد و به آن اشکال وارد نمود:

۱- این‌که سکوت بر کار دیگران گویا مهر صحه نهادن بر آن است! اما دانستیم که سکوت هرگز دلالت بر موافقت و پذیرش نمی‌کند.

۲- این‌که می‌‌گویند چون ساکت ماندند پس اجماع حاصل شد! ما قبلا در تعریف اجماع گفتیم که:

اجماع عبارت از اتفاق مجتهدان اسلامی بر امری از امور دین بعد از عصر رسول گرامی صمی‌‌باشد.

این اتفاق نظر را اجماع می‌‌گویند، پس شخص ساکت تا زمانیکه موافقت و یا مخالفت خود را با زبانش اظهار ندارد نمی‌توان او را مخالف یا موافق دانست.

عده‌ای نزد پادشاهی نشسته بودند و یکی از خادمان دربار را می‌‌ستودند. درمیان آن‌ها یکی ساکت بود و چیزی نمی‌گفت. به او گفتند: تو هم که مانند این‌ها فکر می‌‌کنی پس چرا چیزی نمی‌گوئی؟ پاسخ داد: من با گفتار همه این‌ها مخالفم!!. بنابراین هر سکوتی دلیل بر رضایت نیست.