پاسخ به خاطرات واهی همفر، جاسوس بریتانیایی

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

إن الحمد لله، نحمده ونستعينه ونستغفره، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا، ومن سيئات أعمالنا، من يهده الله فلا مُضل له، ومن يضلل فلا هادي له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، وأشهد أن محمداً عبده ورسوله.

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ١٠٢ [آل عمران: ١٠٢].

«ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از الله؛ آن گونه که شایسته ترسیدن از او است؛ بترسید، و نمیرید مگر اینکه مسلمان باشید».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا١ [النساء: ١].

«ای مردم از پروردگارتان بترسید، آن ذاتی که شما را از یک تن آفرید، و همسرش را (نیز) از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، و از پروردگاری که به (نام) او از همدیگر درخواست می‌کنید، و (هم‌چنین) از (گسستن) پیوند خویشاوندی بپرهیزید. بی‌گمان الله همواره بر شما مراقب (و نگهبان) است».

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِيدٗا٧٠ يُصۡلِحۡ لَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۗ وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِيمًا٧١ [الأحزاب: ٧٠-٧١].

«ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از الله بترسید، و سخن درست (و حق) بگویید. تا (الله) کارهایتان را برایتان اصلاح کند، و گناهانتان را بیامرزد، و هرکس از الله و پیامبرشاطاعت کند؛ یقیناً به کامیابی عظیمی رسیده است».

تخریب و بدنام‌کردن حق، هرچند با سخنان دروغ، روش دشمنانِ رسولان الهی   و پیروان‌شان است. این روش، از زمانی که الله  أ رسولان   را مبعوث گردانید، جاری بوده و تا زمانی که زمین و هرچه بر روی آن است را به ارث ببرد، جاری خواهد بود؛ چنان‌که می‌فرماید:

﴿كَذَٰلِكَ مَآ أَتَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أَوۡ مَجۡنُونٌ٥٢ أَتَوَاصَوۡاْ بِهِۦۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ٥٣ [الذاريات: ٥٢-٥٣].

«همچنین بر پیشینیانِ آنان هیچ پیامبری نیامد، مگر اینکه گفتند: (او) جادوگر یا دیوانه است. آیا آنان یکدیگر را به آن سفارش کرده بودند؟ بلکه آنان مردمی طغیان‌گر هستند».

در مورد خاتم رسولان  ج نیز می‌فرماید:

﴿وَقَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِي نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ إِنَّكَ لَمَجۡنُونٞ٦ [الحجر: ٦].

«و (کافران) گفتند: ای کسی‌که قرآن بر تو نازل شده است، بی‌تردید تو دیوآن‌های!».

بنابراین، کسی‌که بر راه رسولان   استقامت ورزیده و به هدایت آنان اقتدا می‌کند، باید خودش را در برابر بدگویی و ستیزِ دشمنانِ حقیقت آماده سازد؛ زیرا، او در نزد الله  أ از رسولانش گرامی‌تر نیست. این امر، نباید او را حتی یک گام از حرکت بازدارد، تا اینکه شعاعِ نور حق در بین حیرت‌زدگان منتشر شود؛ چون سنت الله  أ تبدیل و تغییر نمی‌پذیرد. الله متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ٥١ [غافر:٥١].

«یقیناً ما پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و روزی‌که گواهان (برای گواهی) بر خیزند، یاری می‌کنیم».

ابن قیم می‌گوید:

والحق منصورٌ ومُمتحنٌ فلا
تعجب فهذه سنة الرحمن

«حق، پیروز و آزموده‌شده است، پس تعجب نکن که این سنت الله بخشاینده و مهربان است».

شیخ الاسلام و احیاگر دین، محمد بن عبدالوهاب  / نیز، اولین شخص در این امر نیست، سخنان دروغ و بهتان‌هایی که بر رسولان الله   وارد گشت، بر او نیز وارد شده است. او زمانی دعوت خالص توحید را آغاز کرد که فضای جوامع آلوده به شرک و انحراف بود، یا نزدیک بود که چنین شود. زندگی مردم عملاً با همین واقعیت گمراه‌کننده روبرو و در جریان بود، لذا با آغاز دعوتش، با سیل عظیمی از اتهام‌ها و دروغ‌پردازی‌ها روبرو شد، زیرا، مخالفان دعوت می‌خواستند دعوتش را تخریب کنند و مردم را از آن متنفر سازند. این اتهامات و سخنان دروغ، از جانب گروه‌های گوناگون، مکاتب مختلف و جدای از یکدیگر متوجه وی و دعوتش گردید، گروه‌‌هایی که این فرموده الله متعال در مورد آنان صدق می‌کند: ﴿تَحۡسَبُهُمۡ جَمِيعٗا وَقُلُوبُهُمۡ شَتَّىٰۚ [الحشر:١٤]؛

«تو آنان را متحد می‌پنداری، در حالی که دل‌هایشان پراکنده است».

آنان، وقتی صدای دعوت توحید را از شیخ‌الاسلام شنیدند، همگی، یک‌صدا بر خلاف او فریاد برآوردند؛ چنان‌که الله  أ از امثال آنان اینگونه خبر می‌دهد:

﴿وَإِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُكِرَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ٤٥ [الزمر: ٤٥].

«و هنگامی که الله به تنهایی یاد شود دل‌های کسانی‌که به آخرت ایمان ندارند متنفر (و بیزار) میشود، و هنگامی که کسانی غیر از او یاد شوند، آنگاه است که آنان شادمان می‌شوند».

﴿ذَٰلِكُم بِأَنَّهُۥٓ إِذَا دُعِيَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُۥ كَفَرۡتُمۡ وَإِن يُشۡرَكۡ بِهِۦ تُؤۡمِنُواْۚ فَٱلۡحُكۡمُ لِلَّهِ ٱلۡعَلِيِّ ٱلۡكَبِيرِ١٢ [غافر: ١٢].

«(به آنان گفته می‌شود:) این (عذاب) بدان سبب است که چون الله به تنهایی خوانده می‌شد، انکار می‌کردید، و اگر به او شرک آورده می‌شد ایمان می‌آوردید، پس (اینک) داوری از آنِ الله بلندمرتبه است».

حلقه‌های زنجیر بهتان و تهمت در عصر شیخ محمد  / آغاز شد، ایشان در مقابل تمام این اتهامات، این فرموده الله متعال را در آثارش تکرار کرد: ﴿سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ [ نور: ١٦]

«(الهی) تو منزهی! این بهتان بزرگی است». [١]

دشمنان و مخالفان شیخ را می‌توان در گروه‌های ذیل قرار داد:

١- علمای حرام خواری که در دلشان نسبت به او حسد بود.

٢- حاکمان ستمگر.

٣- کافران یهود و نصاری.

٤- اهل بدعت و در رأس آنان: رافضی‌ها و صوفی‌ها.

گروه‌های مذکور، مصداق این فرموده الله متعال هستند که می‌فرماید:

﴿أَتَوَاصَوۡاْ بِهِۦۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ طَاغُونَ٥٣ [الذاريات: ٥٣].

«آیا آنان یکدیگر را به آن سفارش کرده بودند؟ بلکه آنان مردمی طغیان‌گر هستند».

یکی از این دروغ‌پردازی‌ها در عصر حاضر، ساختن دروغی به نام «خاطرات همفر» است. همفر، شخصیتی تخیلی است که سازنده‌اش ادعا کرده جاسوسی بریتانیایی بوده است، او از جانب وزارت مستعمرات بریتانیا فرستاده شده بود تا در سرزمین‌های اسلامی به تجسس بپردازد و در راستای ایجاد تفرقه در بین مسلمانان بکوشد؛ او برای این کار، شیخ محمد بن عبدالوهاب را که در بصره با او دیدار کرد به خدمت گرفت. سال‌ها بعد همفر خاطراتش را که سرشار از سخنان بیهوده و نامفهوم است نوشت- چنان‌که در ادامه خواهد آمد -.

این خاطرات، دروغ محض است؛ یکی از شیاطین باطل آن را افترا بسته است، سپس بعضی از مخالفان این دعوت سَلفی- با وجود اختلاف مکاتب- آن را تصدیق کردند؛ زیرا با اغراضشان موافقت داشته و در دل‌های بیمارشان جایگیر شد. شاید این دارویی بود بر خشم و کینه‌ای که از دعوت سلفیت و صاحب آن در دل‌هایشان وجود داشت. الله  أ ما را از سرانجام امثال این مخالفان مغرض در برابر حق، آگاه کرده و فرموده است:

﴿مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ فَلۡيَنظُرۡ هَلۡ يُذۡهِبَنَّ كَيۡدُهُۥ مَا يَغِيظُ١٥ [الحج: ١٥].

«کسی‌که گمان می‌کند که الله او (= پیامبر) را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد، (و بدین خاطر عصبانی است) پس ریسمانی به سقف (خانه‌اش) بیاویزید (و خود را حلق آویز کند) سپس آن را قطع کند، آنگاه بنگرد آیا (این) تدبیرش خشم او را از میان خواهد برد؟!».

ابن‌کثیر چنین می‌نویسد: «ابن عباس می‌گوید: کسی‌که گمان می‌کند الله  أ، محمد  ج را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد؛ ﴿فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ یعنی ریسمانی بیاویزد ﴿إِلَى ٱلسَّمَآءِ یعنی به سقف خانه‌اش ﴿ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ سپس خود را با آن به دار آویزد. مجاهد، عکرمه، عطاء، أبوجوزاء، قتاده و دیگران نیز چنین گفته‌اند. عبدالرحمان بن زید بن اسلام می‌گوید: ﴿فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ یعنی تا به نزدیک آسمان برسد؛ زیرا محمد  ج فقط از آسمان یاری می‌شود ﴿ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ یعنی: آنگاه اگر توانست، یاری را از آنجا قطع کند. قول ابن عباس و پیروانش، از نظر معنا، بهتر و آشکارتر و برای سرزنش‌کردن، رساتر است؛ زیرا معنا چنین می‌شود: کسی‌که گمان می‌کند الله  أ، یاری‌رسان محمد  ج و کتاب و دینش نیست، اگر این کار او را خشمگین و عصبانی می‌کند، خودش را بکُشد؛ زیرا بدون تردید، الله به محمد یاری می‌رساند. الله متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَيَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡأَشۡهَٰدُ٥١ [غافر: ٥١]؛

«یقیناً ما پیامبران خویش و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و روزی که گواهان (برای گواهی) برخیزند، یاری می‌کنیم».

از این رو، فرمود: ﴿فَلۡيَنظُرۡ هَلۡ يُذۡهِبَنَّ كَيۡدُهُۥ مَا يَغِيظُ [ حج: ١٥ ]

«آنگاه بنگرد آیا (این) تدبیر او، خشمش را از میان خواهد برد؟!». [٢]

هرگز برای این دروغ‌های خام و ساده‌لوحانه همانند «خاطرات همفر» که ـ چنانکه در ادامه بیان خواهد شد- رافضی‌ها آن را ساختند و تصدیق کردند! و در محافل‌شان منتشر کرده و بدان شادمان هستند، اهمیتی قائل نیستم؛ زیرا، مانند این دروغ‌های ناپسند از جانب آنان، در طول تاریخ بسیار به ما رسیده است، به حق که آنان «آشیانه‌ و منبع دروغ» هستند. من انعکاس آوازه این دروغ رافضی‌ها را از دیگران شنیدم، یعنی کسانی‌که در میانشان هستند، افرادی که ادعا می‌شود از علما و به اصطلاح از طبقه دکتران و فرهیختگان و روشنفکران هستند! کسانی‌که علم و فرهنگشان، در برابر انتشار و شهرت «إفک» رافضه، پناهگاه آنان نگردیده است، همچنین ایمانشان مانع از شمول آنان به عنوان مصداق این قول الله متعال درباره شنوندگان افک نشده است، آنجا که خدایتعالی می‌فرماید: ﴿لَّوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ ظَنَّ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بِأَنفُسِهِمۡ خَيۡرٗا وَقَالُواْ هَٰذَآ إِفۡكٞ مُّبِينٞ١٢ [النور: ١٢]؛

«چرا هنگامی‌که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان مؤمن نسبت به خود گمان خیر نبردند، و نگفتند: این تهمتی (بزرگ و) آشکار است».

لذا این وعید الله متعال شامل آنان شود، آنجا که فرموه است: ﴿لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُم مَّا ٱكۡتَسَبَ مِنَ ٱلۡإِثۡمِۚ وَٱلَّذِي تَوَلَّىٰ كِبۡرَهُۥ مِنۡهُمۡ لَهُۥ عَذَابٌ عَظِيمٞ [النور: ١١]؛

«برای هر کدام از آنان سهمی از گناه است که مرتکب شده است، کسی از آنان که (بخش) بزرگی (و مهمی) از آن (تهمت) را به عهده داشته است، برای او عذاب عظیمی است».[٣]

[١]- نک: مؤلفات شیخ، قسمت پنجم، الرسائل الشخصیة، ص١٢.

[٢]- تفسیر ابن کثیر، ٣/ ٢٨٣.

[٣]- این خاطرات، هنوز هم چاپ می‌شود و مورد استقبال گرم قرار می‌گیرد. یکی از آخرین چاپ‌هایش: چاپ دارالفنون للطباعة والنشر والتوزیع، ٢٠٠٥ م، تحت عنوان «مذکرات مستر همفر - سیطرة الإنکلیز ودعمهم لمحمد بن عبدالوهاب-» است!