پاسخ به خاطرات واهی همفر، جاسوس بریتانیایی

فهرست کتاب

برخی از کسانی که با خواندن خاطرات همفر، فریب‌ خوردند

برخی از کسانی که با خواندن خاطرات همفر، فریب‌ خوردند

١- استاد إیهاب عمر، مؤلف کتاب «الخلیج البریطانی»، او در تخریب شخصیت شیخ محمد بن عبدالوهاب به کتاب «خاطرات همفر» تکیه کرده است. [٤]

٢- دکتر محمد سعید رمضان البوطی[٥]. هنگامی که در مورد دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب از وی سوال شد، اینگونه پاسخ داد: «جنبشی وهابی است که بریتانیا در ایجادش کمک کرده...»[٦]!

٣- سامی ملیجی در کتاب «الوهابیة»، کتاب خاطرات همفر را به عنوان پیوست می‌آورد! وی در مقدمه[٧] می‌گوید: «در اثنای تهیه کتاب، به کتاب کوچکی تحت عنوان «خاطرات آقای همفر» دست یافتم، موضوع اصلی‌اش این است که دعوت وهابیت، ساخته سرویس اطلاعاتی بریتانیاست»!

٤- عبدالقدیم زلوم، رهبر حزب التحریر الثوری! پس از وفات مؤسس آن، تقی الدین نبهانی، در کتاب «کیف هُدمت الخلافة»[٨].

٥- خبرنگار فیصل قاسم، مقاله‌ای با عنوان «کلام انترنت»[٩] نوشت و در آن چنین آمده است: «این اسناد ارزشمند، به محض قرار گرفتن در فضای اینترنت، ارزش و جایگاه خود را از دست داده است؛ چه بسا اسناد و حقایقی که پس از انتشار در فضای مجازی، مقبولیت و دقت آن‌ها مورد تردید واقع می‌شود، حال آنکه در واقع، از اهمیت زیادی برخوردار هستند. مثلاً به محض اینکه وزارت خارجه بریتانیا، از سند مشهور آقای «همفر» که در آن قصه انتشار وهابیت در منطقه عربی روایت شده است، پرده برداشت. این سند، جایگاهش را از دست داد، چنان‌که آتش هیزم را از بین می‌برد. پس از انتشار بر روی شبکه اینترنت، بسیاری، آن را تحریف و افترای محض بر مذهب وهابی دانستند. اینک کسی نمی‌تواند صحت یا نفی این سند را اثبات کند، فقط به این دلیل که به ماده اینترنتی بی‌ارزشی تبدیل شده است»!!

پاسخ: این سخن، دروغ ناپسندی از جانب این خبرنگار «دروزی» می‌باشد که هماهنگ با برادران رافضی‌اش- چنانکه در ادامه می‌آید – آن را انتشار داده است، تلاشی است زیرکانه! وی می‌خواسته این خاطرات دروغین و خیالی را با استعمال عبارت «وزارت خارجه بریتانیا پرده برداشت ...»! در اذهان خوانندگان تثبیت کند؛ در حالی که می‌داند هیچگونه افشاسازی و پرده‌برداری در کار نیست! بلکه این امر، از بازی‌های خبرنگاران است! زمانی که لغزش‌ها و خطاهای عقایدشان آشکار می‌شود، به این کار روی می‌آورند.

٦- دکتر احمد شوقی فنجری، کتابی با عنوان «جاسوس برطانی ینشر الوهابیة»[١٠] نوشته است!

٧- نویسنده صوفی و شیعی‌شده، عبدالحلیم عزمی، در مقاله‌ای با عنوان «یا أمة الإسلام: أنقذوا کتاب الله من تحریف الوهابیة»[١١]! به نقل از خاطرات همفر مبنی سند ارائه نموده که: همفر برای تحریف قرآن با شیخ محمد بن عبدالوهاب به توافق رسیده است!

٨- گروه احباش در لبنان، در مجله «منار الهدی» که دفتر رسا‌نه‌ای انجمن آنان «المشاریع الخیریة الإسلامیة»[١٢] آن را صادر می‌کند.

٩- دکتر حمزه کتانی، در مقدمه‌اش بر کتاب «الفجر الصادق المشرق المفلق في إبطال ترهات الثرثار المتشدق المتفیهق»! از جعفر کتانی، آنجا که می‌گوید[١٣]: «به خاطرات مهمی منسوب به جاسوس بریتانیایی به نام همفر دست پیدا کردم...»- سپس مقداری از آن را برای تخریب دعوت سلفیت می‌آورد- متأسفانه بدون اینکه به ساختگی‌بودنش توجه کند.

١٠- عباس جراری در مقاله‌ای با عنوان «أسباب تقدم المسلمین وتأخرهم» از طریق گزارش جاسوس بریتانیایی. هرچند اعتراف می‌کند که مترجم این خاطرات «شخص مجهولی است»![١٤]

پاسخ: انسان از موضع‌گیری شنوندگان این بهتان بزرگ رافضی بر علیه شیخ محمد  / و دعوت مبارک سلفی او به شگفت می‌آید؛ زیرا، برای شناخت حقیقت دعوت و سیرت شیخ، مراجع مورد اعتماد و آثار و تألیفات او را که در سراسر دنیا منتشر شده و چیزی از آن مخفی نمانده است[١٥]، رها می‌کنند؛ و به سخنان کافری مسیحی[١٦] و ناشناخته و مجهول، به نام «همفر»! پناه می‌برند. اوضاع آنان، مصداق این سخن شاعر است که می‌گوید:

ومن جَعَلَ الغرابَ له دلیلاً
یمُرُّ به علی جِیفِ الکلاب

«هرکس کلاغ را راهنمای خویش قرار دهد، به طور قطع بر سر لاشه سگان حاضر خواهد شد».

تا- از این به بعد- خردمندان بدانند افرادی که به سخنان شهوت‌رانان زیاد گوش می‌دهند، بیش و کم سرشار از خشم بر علیه دعوت توحید می‌باشند.

الله  أ ما را از حال آنان سلامت بدارد.

با توجه به مطالب فوق، کتاب پیش رو بر اساس مباحث زیر مرتب شده است:

مبحث اول: اسباب دروغ‌پردازی علیه دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب.

مبحث دوم: نمونه‌های گوناگونی از این دروغ‌پردازی‌ها.

مبحث سوم: خلاصه خاطرات همفر.

مبحث چهارم: دلایل جعلی ‌بودن خاطرات همفر.

مبحث پنجم: دلایل شیعه مذهب ‌بودن سازنده خاطرات همفر.

از الله  أ تقاضا دارم تا آنچه نوشتم را سودمند گرداند؛ و هر گاه گفتگویی در مورد این موضوع صورت گرفت، کتاب پیش رو، کمکی باشد برای دفع خاطرات تخیلی و جعلی همفر.

و در پایان لازم می‌دانم، از برادرم شیخ محمد بن حمد النمی تشکر کنم؛ به من لطف کرد و قبل از چاپ این کتاب، آن را خواند و کمک کرد تا نکات ارزشمندی بر آن بیفزایم، خدا  أ به او پاداش خیر دهد و بر عمر و علمش بیفزاید. والله الموفق، وصلی الله علی نبینا محمد و آله وصحبه وسلم.

سلیمان بن صالح الخراشی

[٤]- نک: ص ١٢- ٢٦ کتاب مذکور.

[٥]- یکی از علمای معاصر سوریه. صوفی، اشعری و صاحب پست‌های اجرایی جنگ با دعوت سلفیت. نک: «البیان بالدلیل لما في نصیحة الرفاعي والبوطي من الکذب الواضح»، شیخ صالح الفوزان؛ «الرد علی الرفاعی والبوطی في کذبهما علی أهل السنة ودعوتهما إلی البدع و الضلال»، شیخ عبدالمحسن بن حمد العباد البدر.

[٦]- به نقل از پایگاه اینترنت وی.

[٧]- ص١٤.

[٨]- ص١٠-١١. برای اطلاع از پاسخ آن؛ نک: «الشیخ محمد بن عبدالوهاب في مرآة علماء الشرق والغرب»، شیخ محمود آستانه‌ی، ص٦٢-٦٦؛ «حزب التحریر وآراؤه الاعتقادیة- عرضًا و نقدًا»، شیخ موسی السلمی، ص٤٢٩-٤٣٠.

[٩]- روزنامه الشرق القطریة، یکشنبه، ٢٥ مارس ٢٠٠٧م.

[١٠]- مجلۀ روز الیوسف! ١٥- ٢١/ ٧/ ٢٠٠٦م. دکتر فهد السماری در مقاله‌ای با عنوان «همفر شخصیة مزیفة وصنیعة إعلامیة وسیاسیة» در همان مجله در تاریخ ١ سپتامبر ٢٠٠٦م، شماره ٤٠٨١، جواب دندانشکنی به او داده است.

[١١]- مجله «الإسلام وطن» وابسته به او و طریقت صوفی‌گری و شیعه‌شده‌اش، شمارۀ ٢٥٨، صفر ١٤٢٩هـ. شیخ عبدالله زیدان در شبکۀ اینترنت، با عنوان «إلی عبدالحلیم العزمی... . إلا کتاب الله» پاسخ دندانشکنی به او داده است. هم‌چنین در مورد طریقت صوفی‌گری و شیعه‌شده‌اش؛ نک: مقالۀ «الطریقة العزمیة... قنطرة التشیع في مصر؟»، استاد أسامه هتیمی، کانال اینترنتی «رسالة الإسلام».

[١٢]- شمارۀ ٢٨، رمضان ١٤١٥هـ. برای بیان عقاید و کینه‌شان نسبت به اهل سنت؛ نک: «فرقة الأحباش: نشأتها- عقائدها- آثارها»، دکتر سعد الشهرانی؛ و «موسوعة أهل السنة في نقد أصول فرقة الأحباش ومن وافقهم في أصولهم»، شیخ عبدالرحمن دمشقی؛ و «الأحباش دعاة ضلالة فلیحذروا»، شیخ ابوبکر جزائری.

[١٣]- ص ٥- ١٤.

[١٤]- مجلۀ دانشگاهی المغربیة، شمارۀ ٢٥، ٢٠٠٨م.

[١٥]- دانشگاه امام محمد بن سعود با عنوان «مؤلفات الشیخ الإمام محمد بن عبدالوهاب» با نظارت کمیته‌ای علمی و تخصصی، آثار شیخ را به چاپ رسانیده است.

[١٦]- اعتماد رافضه بر نصاری در تخریب دعوت قرآن و سنت، جای شگفتی ندارد؛ زیرا دین آنان از همان زمان که ابن سبأ یهودی آن را پایه‌گذاری کرد، بر اساس دروغ بنا نهاده شده است. اما به تناقض یکی از مراجع بزرگشان در این عصر در مورد این مسأله اشاره می‌کنم، یعنی اعتماد بر کتاب نصاری «الثابتة فضلاً عن المختلفة»! که شیخ محسن الأمین در کتاب «أعیان الشیعة» (١/ ٤١٩) بر امیر شکیب ارسلان که بر سخن راستی از رینان، فیلسوف فرانسوی که قیام سیاسی شیعیان ایران را مورد انتقاد قرار می‌دهد، اعتماد کرده، چنین پاسخ می‌دهد: «بسی جای تأسف و شرمساری است که انحطاط، مسلمانان را به جایی رسانده که تاریخ و فلسفه دین‌شان را از فرنگ می‌گیرند، گویی هیچ مورخ و فیلسوفی در اسلام وجود ندارد تا تاریخ و فلسفه دینمان را از او بگیریم، به خدا سوگند هرگز چنین نیست، ما به مورخ امریکایی و فیلسوف فرانسوی نیازی نداریم...»! می‌گویم: چرا این موضوع را به قوم دروغگویت یادآوری نمی‌کنی؟!