بیان دکتر طارق عبدالحلیم بشری، یکی از نوادگان شیخ سلیم، در مورد کتاب «المراجعات»
«اللهمتعال را به خاطر نعمت اسلام و بخشش ایمان سپاس میگویم و بر رسولش ج درود میفرستم که مبعوث به هدایت، معروف به راستی و امانت در تمام کارهایش است، از دروغ و نیرنگ و نفاق و دروغگویان و فریبکاران و منافقان، در رأس آنان روافض که نزدیک است به سبب دروغ آنان زمین منفجر شود، به سبب بهتان و إفک آنان، کوهها به لرزه درآیند، به الله أ پناه میبرم. این امر، ادعای ما در مورد این گمراهان نیست، بلکه اقوال ائمه اهل سنت و جماعت در تمام عصرها، در این امر مشترک است. اینک اقوال این بزرگان در مورد آن بدعتگزاران بیان میشود:
اشهب میگوید: از امام مالک / در مورد رافضیها سوال شد، او چنین پاسخ داد: با آنان سخن مگو و از آنان روایت مکن؛ زیرا آنان دروغ میگویند. حرمله میگوید: از شافعی شنیدم که میگفت: از رافضیها، کسی را گواهتر به ناحق ندیدهام. یزید بن هارون میگوید: از هر صاحب بدعتی تا زمانی که دعوتگر نباشد نوشته میشود، جز از روافض، زیرا آنان دروغ میگویند. شریک قاضی میگوید: با هرکس که روبرو شدی از او علم بگیر جز رافضیها؛ زیرا آنان حدیث میسازند و آن را دین میگیرند.
جعفر صادق / میگوید:
«خدا أ رحمت کند آن بندهای را که باعث دوستی ما با مردم شود، نه اینکه دشمنی ما را در دل آنان بکارد. به خدا سوگند، اگر سخن ما را درست به دیگران منتقل کنند، عزیزترین انسان خواهند بود و کسی نخواهد توانست بر آنان اشکالی وارد کند؛ اما یک کلمه میشنوند و ده کلمه بر آن میافزایند»[١٤١].
«در میان کسانیکه خود را شیعه میدانند کسانی هستند که از یهود و نصارا و مجوس و مشرکین بدترند»[١٤٢]. این سخن را در مورد زرارة بن أعین، بزرگترین راوی شیعه به صورت مطلق گفته است!!
«هرگاه امام قائم ظهور کند از شیعیان دروغین شروع خواهد کرد و آنان را خواهد کشت»[١٤٣].
«خداوند أ هیچ آیهای در مورد منافقان نازل نفرمود، مگر اینکه بر کسانیکه مدعی تشیع هستند قابل تطبیق است»[١٤٤].
«برخی از کسانیکه خود را شیعه ما میدانند، چنان دروغپردازند که شیطان هم به دروغشان نیاز پیدا میکند»[١٤٥].
محمد باقر / میگوید: «اگر تمام مردم، شیعه ما باشند، سه چهارم آنان شکّاک و یکچهارم باقیمانده، احمق خواهند بود!»[١٤٦].
محمد باقر بهبودی میگوید: «متأسفانه این احادیث- یعنی احادیث ضعیف و دروغین- را در روایات شیعه بیشتر از روایات اهل سنت مییابیم»[١٤٧].
تنها دلیلی که سبب شد، بر کار این دروغگویان بهتانزننده بپردازم، این بود که یکی از برادران بزرگوار از بحرین، با فرستادن نامهای به من، در برابر رافضیها و تلاششان برای نشر دروغی که یکی از ائمه بزرگشان به نام شرف الدین موسوی بافته بود و آن را «المراجعات» نامیده بود، سپس آن را به چاپ رسانیده و میان اهل سنت توزیع کرده بود ـ تا عقل کسانی را که عقلشان بیجان است جذب کند؛ دلایلشان را در جدال سست کندـ یاری خواست. وی بیان کرده که بعضی میگویند: چگونه از خانواده بشری چیزی در تکذیب این امر نمیشنویم، در حالی که از دههها پیش، شایع و مشهور شده است؟!
من به عنوان نوه شیخ الإمام سلیم البشری، شیخ الاسلام و شیخ الأزهر، کسیکه موسوی خوابهای پریشان و توهماتش را بر او افترا بسته است، به تمام کسانیکه بر این افترای آشکار به نام المراجعات، چشم دوختهاند، میگویم: این کتاب هیچ ارتباطی به شیخ بشری / ندارد؛ او هرگز آن مطالب را ننوشته است و هیچ سوالی از او نشده که به آن پاسخ داده باشد؛ موسوی دروغگو، توهماتش را چندین سال پس از وفات بشری منتشر کرده است؛ تا مراجعات دروغینش بدون پاسخی راستین منتشر شود. اگر اثری از این توهم ساختگی وجود میداشت، فرزندانش- که نُه نفر بودند و برخی از آنان عالمانی بینظیر مانند جدّم شیخ عبدالعزیز بشر امام عربی و جاحظ عصر بودند- آن را مییافتند، یا پس از آنان، نوههایش آن را مییافتند، چنانکه داییهایم حسین و عبدالحمید عبدالعزیز بشری، پیشنویسهای کتاب شیخ عبدالعزیز را پس از وفاتش یافتند، پس از تحقیق، آن را در کتاب «قطوف» به چاپ رساندند، یا استاد بزرگوار، دایی ما مستشار طارق عبدالفتاح بشری، که در منزل شیخ سلیم بزرگ شد، در جستجوی آنچه که شیخ پس از وفاتش به جا گذاشت، تلاش کرد. یا آن دسته از فرزندان نوههایش که به علم شرعی اهتمام ورزیدند و برای کشف آثار پنهان شیخ کوشیدند آن را مییافتند. این سه نسل گذشتند و هیچکس ذرهای از این اثر هرگز نشنید، مگر از طریق کسیکه سنگریزههای زمین به دروغگو بودن و بهتانش گواهی میدهند. مایه شگفتی ما این است که وقتی دین این رافضیها، تکفیر صحابه ش و بستن دروغ بر آنان است، در حالی که صحابه ش، بزرگان و سروران امت اسلامی هستند، چگونه دروغ و بهتانشان بر شیخ الاسلام سلیم بشری، شگفت و عجیب مینماید؟!
شماری از علمای اهل سنت، بر اوهام موسوی پاسخ دادهاند؛ از جمله: علامه محدث آلبانی که احادیث ضعیف و موضوعی را که موسوی، کتاب مراجعات را با آنها پُر کرده، تخریج نموده است. شیخ عثمان خمیس پاسخ قانعکننده و مفصلی به این کتاب داده است که در این مورد، مرجع به شمار میرود.
دوست دارم به بعضی از آن پاسخها که بر بطلان انتساب این ثمره غیر شرعی که از توهمات و تخیلات موسوی تراوش کرده، ارجاع دهم...» دکتر طارق در ادامه، بر بعضی مطالب کتاب «المراجعات» پاسخ داده است. خداوند أ به او پاداش خیر عنایت فرماید[١٤٨].
[١٤١]- روضة الکافی، ص١٩٢.
[١٤٢]- رجال الکشی، ص٢٥٢.
[١٤٣]- همان، ص٢٥٣.
[١٤٤]- همان، ص١٥٤.
[١٤٥]- الروضة من الکافی، ص٢١٢.
[١٤٦]- رجال الکشی، ص١٧٩.
[١٤٧]- مقدمۀ صحیح الکافی.
[١٤٨]- به نقل از پایگاه اینترنتی وی.