پاسخ به خاطرات واهی همفر، جاسوس بریتانیایی

فهرست کتاب

عنوان دوم: استعمال عبارات و آثار شیعی

عنوان دوم: استعمال عبارات و آثار شیعی

١- همفر می‌گوید: «در ایام بیماری در زیرزمینی، به نام (سرداب) به سر می‌بردم»[٢٨٩]!

٢- همفر می‌گوید: «به شیخ- احمد افندم- گفته بودم که: من جوانی هستم که پدر و مادرم را از دست داده‌ام و برادری هم ندارم. آنان ثروتی برایم به ارث گذاشته‌اند. من اندیشیدم که کسبی به راه بیندازم و قرآن و سنّت بیاموزم؛ از این رو، به پایتخت اسلام آمدم که به دین و دنیا برسم. شیخ استقبال گرمی از من کرد و- با کلماتی که عیناً می‌آورم- به من گفت: به چند دلیل، احترام تو بر من لازم است. تو مسلمانی و مسلمانان با یکدیگر برادرند. تو مهمان هستی و پیامبر  ج می‌فرماید: «أکرموا الضیف»؛ «مهمانان را گرامی بدارید». تو جوینده دانشی و اسلام بر گرامی‌داشتن جویندگان دانش تأکید می‌ورزد. تو در پی کسب هستی و نص وارد شده است که (کاسب حبیب الله است)»[٢٩٠].

پاسخ: عبارت «کاسب حبیب الله است» از احادیث شیعه و از عباراتی است که نزد آنان و در کتاب‌هایشان رایج است[٢٩١]!

٣- همفر می‌گوید: «آیا درست است که پیامبر  ج میان اصحابش  ش برادری ایجاد نمود؟ پاسخ داد: آری؟ گفتم: احکام اسلام برای زمان خاصّی است یا همیشگی هستند؟ پاسخ داد: بلکه همیشگی هستند؛ زیرا رسول الله  ج می‌فرماید: (حلال محمّد تا روز قیامت، حلال و حرام محمد تا روز قیامت، حرام است)»[٢٩٢].

پاسخ: این حدیث ادعایی نیز از احادیث شیعه است[٢٩٣]!

٤- همفر می‌گوید: «یکبار به دروغ خوابی برای او ساختم و به او گفتم: دیشب رسول‌الله  ج را در خواب دیدم- و صفت پیامبر  ج را چنان گفتم که در منبرها از گویندگان شنیده بودم- او بر یک صندلی نشسته بود و پیرامون او گروهی از عالمان بودند که هیچ یک را نمی‌شناختم، تا آنکه تو با چهره‌ای نورانی وارد شدی؛ هنگامی که نزدیک پیامبر  ج شدی او به احترام تو برخاست و میان دو چشمت را بوسید و به تو گفت: ای محمد! تو همنام و وارث دانش و جانشین من در اداره امور دین و دنیا هستی...»[٢٩٤].

پاسخ: عبارت «تو همنام و وارث دانش و جانشین من هستی»، عبارت بارز شیعه است! شیخ آنان، کلینی – حدیثی طولانی- را بدین قرار ذکر کرده است: «ابوبصیر از ابوعبدالله  ÷ نقل کرده است که گفت: پدرم  ÷ به جابر بن عبدالله انصاری گفت: من با تو کاری دارم، چه موقع برایت آسان‌تر است که در خلوت از آن موضوع سؤال کنم؟ جابر گفت: هر زمان شما دوست داشته باشید. بالاخره یکی از روزها با جابر تنها نشست و به او گفت: ای جابر از آن لوحی که در دست مادرم فاطمه دیدی به من خبر بده... آنگاه جابر گفت: خدا را گواه می‌گیرم که من دیدم در آن لوح، اینگونه نوشته شده بود: به نام خداوند بخشنده مهربان، این نامه از سوی خداوند عزیز و حکیم است... سخن راستین و فرمان ثابت من است که او- یعنی رضا  ÷- را خشنود می‌سازم به محمد، فرزندش و جانشینش بعد از وی و وارث دانشش؛ پس او معدن دانشم و جایگاه رازم و حجت من بر مخلوقاتم است»[٢٩٥].

٥- همفر می‌گوید: «- اسلام- آنان را به اقتصاد توانایی فرامی‌خواند؛ چنان‌که در حدیث آمده است: «کسی که معاش ندارد، معاد هم ندارد»»[٢٩٦].

پاسخ: این حدیث نیز از احادیث شیعه است که در کتاب‌هایشان، بخصوص کتاب‌های معاصر، تکرار شده است[٢٩٧]!

٦- همفر می‌گوید: «آنان را به توجه به جسم و سلامتی فرا می‌خواند. در حدیثی آمده است (چهار علم وجود دارد: علم فقه برای نگهداری ادیان، علم پزشکی برای نگهداری بدن‌ها، علم نحو برای نگهداری زبان و علم نجوم برای نگهداری زمان‌ها»[٢٩٨].

پاسخ: این حدیث ادعایی از جمله مواردی است که شیعه به علی  س نسبت می‌دهند[٢٩٩]!

٧- همفر می‌گوید: «امّا داستان کربلا، از هنگامی آغاز شد که نواده رسول الله، حسین پسر علی و پسر فاطمه دختر پیامبر خدا در آنجا به قتل رسید. مردم عراق از حسین خواستند از مدینه‌ی حجاز به سوی آنان برود تا او را به عنوان خلیفه قرار دهند. امّا وقتی او و خانواده‌اش به سرزمین کربلا در حدود دوازده فرسنگی کوفه رسیدند، مردم عراق با او به طرز دیگری برخورد کردند و به فرمان یزید بن معاویه- خلیفه اموی مقیم شام- برای جنگ با او آماده شدند. حسین بن علی قهرمانانه با لشکر انبوه اموی جنگید تا خود و خاندانش کشته شدند. لشکریان اموی در این نبرد همه نوع پستی و فرومایگی از خود نشان دادند...»[٣٠٠].

پاسخ: به احساس و زبان شیعی بنگر که چگونه بر سازنده خاطرات مذکور در ساختن این حادثه غلبه یافته و سربسته در مورد اموی‌ها سخن می‌گوید، در حالی که مسیحی بی‌طرفی است!

[٢٨٩]- خاطرات همفر، ص ٤٨.

[٢٩٠]- همان، ص ١٤.

[٢٩١]- به عنوان نمونه؛ نک: مصباح الفقاهة، خوئی، ٦/ ٤٧٤؛ دایرةالمعارف فارسی دهخدا، امثال فارسی شیعی. حتی محمد شیرازی- کسی‌که در ادامه می‌آید که متهم با ساختن این خاطرات است- عبارت مذکور را در کتاب‌هایش بکار برده است! در المسائل المقدادیة وی در باب احکام الحج- المبیت بمنی، سؤال ٥٦١: چنین آمده است: «آیا کسب در این مسأله عبادت به شمار می‌رود، به این اعتبار که کاسب حبیب الله است؟ جواب: عبادت به شمار نمی‌رود».

[٢٩٢]- خاطرات همفر، ص ٤٠.

[٢٩٣]- برای نمونه، نک: الفصول المهمة في أصول الأئمة، ٢/ ٤٣؛ مستدرک الوسائل، ١٨/ ٥؛ شرح نهج البلاغة، حائری، ١٠٨/ ١٠؛ أجود التقریرات، خوئی، ٥/ ٢٠؛ کتاب الغیبة الکبری، ١/ ١٩٨. و بسیاری منابع دیگر.

[٢٩٤]- خاطرات همفر، ص ٤٠-٤١.

[٢٩٥]- الکافی، ١/ ٧٧١. نک: الحق المبین في معرفة المعصومین، ٥٢/ ١٥؛ موسوعة الإمام الجواد، ١/ ١٣٧.

[٢٩٦]- خاطرات همفر، ص ٦٢.

[٢٩٧]- به عنوان نمونه؛ نک: التوحید یتجلی في الحیاة، محمد تقی مدرِّسی، ص ٧٣؛ أحادیث في الدین والثقافة والاجتماع، حسن صفار، ص ٢١٧.

[٢٩٨]- خاطرات همفر، ص ٦١.

[٢٩٩]- به عنوان نمونه؛ نک: بحارالأنوار، ١/ ٢١٨؛ مستدرک الوسائل، ٤/ ٢٠٥؛ و سایر منابع. «شیرازی» که متهم به ساختن این خاطرات است، در کتاب «مبادئ الطب»! این حدیث را به عنوان شاهد ذکر می‌کند و آن را به «معدن الجواهر» نسبت می‌دهد، ص٤٠.

[٣٠٠]- خاطرات همفر، ص ٤٢-٤٣.