پاسخ به خاطرات واهی همفر، جاسوس بریتانیایی

فهرست کتاب

مثال پنجم: دروغ شیعیان رافضی: «خاطرات همفر»

مثال پنجم: دروغ شیعیان رافضی: «خاطرات همفر»

خاطرات ساختگی همفر، هدف کتاب حاضر است. این دروغ رافضی‌ها، شگفت‌آور نیست؛ زیرا- آنگونه که علما بیان کرده‌اند- آنان دروغگوترین مردم هستند! دعوت شیخ نیز با عقاید باطلشان که بر اساس تعظیم غیر الله و تغییر عبادت از الله  أ به غیر الله می‌باشد[١١٣]، مخالف است. اما قبل از بیان خاطرات همفر، برخی سخنان شیخ الاسلام ابن تیمیه را که در مورد آنان و مذهب و بیهوده‌کاریشان آگاه است، بیان می‌شود، در ادامه، سوابقی از آنان در زمینه اختراع کتاب‌ها و انتساب آن‌ها به دیگران؛ یا برای ترویج مذهب باطلشان یا برای تخریب پیروان حقیقت، می‌آید.

ابن تیمیه  / می‌گوید: «علمای نقل و روایت و اسناد، بر این امر اتفاق دارند که رافضی‌ها دروغگوترین گروه هستند، دروغ در میان آنان قدیمی است؛ به همین دلیل، ائمه اسلام، ویژگی بارز آنان را دروغ زیاد می‌دانند. ابوحاتم رازی می‌گوید: از یونس بن عبدالأعلی شنیدم که می‌گفت: أشهب بن عبدالعزیز می‌گوید: از مالک در مورد رافضی‌ها سوال شد؟ وی چنین پاسخ داد: با آنان سخن مگو و از آنان روایت مکن که دروغ می‌گویند. ابوحاتم می‌گوید: به ما روایت شد که حرمله می‌گوید: از شافعی شنیدم که می‌گفت: هیچ‌کس را گواه‌تر به ناحق از رافضی‌ها ندیده‌ام. مؤمل بن إهاب می‌گوید: از یزید بن هارون شنیدم که می‌گفت: از هر صاحب بدعتی به شرط آنکه دعوتگر نباشد نوشته می‌شود، جز رافضی‌ها که دروغ می‌گویند. محمد بن سعید اصبهانی می‌گوید: از شریک شنیدم که می‌گفت: علم را از هر کسی‌که با او ملاقات کردی بگیر جز رافضی‌ها؛ زیرا آنان حدیث می‌سازند و آن را دین برمی‌شمارند»[١١٤].

«به طور کلی، هرکس رافضی‌ها را از طریق کتاب‌ها و سخنانشان امتحان کند، می‌داند که آنان دروغگوترین مخلوقات الله هستند»[١١٥].

«این گروه از دروغگوترین مردم در امور نقلی و نادان‌ترین مردم در امور عقلی هستند. از منقولات آن چیزی را تصدیق می‌کنند که از نظر علما، باطلِ بدیهی است؛ و چیزی را تکذیب می‌کنند که به صورت آشکار شناخته شده است و در بالاترین درجه تواتر در میان امت، نسل به نسل، قرار دارد. در مورد ناقلان علم و راویان حدیث و اخبار، بین کسی‌که معروف به دروغگویی یا اشتباه یا جهل نسبت به آنچه است که نقل می‌کند؛ و بین شخصی که عادل، حافظ، ضابط و معروف به علم به آثار است، تفاوت قائل نمی‌شوند، تکیه‌گاهشان در حقیقت امر بر تقلید است»[١١٦].

«اما تکیه‌گاه رافضه، امور سمعی است. آنان احادیث بسیار زیادی را به دروغ ساخته‌اند، بسیاری از آن احادیث در میان اهل سنت رواج یافته و افراد زیادی احادیثی از آن‌ها را روایت کردند، تا جایی که تشخیص راست از دروغ بر بیشتر مردم دشوار شده است، جز بر ائمه حدیث که از نظر متن و سند به علل حدیث آشنا هستند»[١١٧].

«کسی که رافضی‌گری را ایجاد کرد، یک زندیق بود که از روی عمد، آشکارا دروغ گفت، در حالی که می‌دانست دروغ است؛ مانند یهودیانی که دانسته و از روی عمد به الله  أ دروغ بستند، آنجا که خداوند فرموده است: ﴿وَإِنَّ ٱلَّذِينَ أُورِثُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُ مُرِيبٖ [الشورى: ١٤][١١٨]؛ «و بی‌گمان کسانی‌که بعد از آنان وارث کتاب شده‌اند، درباره آن سخت در شک و تردیدند، (و نسبت به آن بدبینند)».

در مورد منافقان می‌گوید: «بزرگترین دروازه‌هایی که منافقان از آن وارد می‌شوند، دروازه تشیع و رافضی‌گری است؛ زیرا رافضه، نادان‌ترین و دروغگوترین و جاهل‌ترین گروه‌ها نسبت به امور نقلی و عقلی هستند؛ تقیه را جز اصول دینشان قرار می‌دهند، چنان بر اهل بیت دروغ می‌بندند که فقط الله  أ می‌تواند آن‌ها را برشمارد؛ تا جایی که از جعفر صادق  / روایت می‌کنند که گفت: تقیه، دین من و دین اجدادم است! در حالی که تقیه، چیزی جز شعار نفاق نیست؛ زیرا حقیقت تقیه نزد آنان این است که: آنچه را در دل‌هایشان نیست بر زبان‌هایشان جاری کنند، این، حقیقت نفاق است. از آنجا که تقیه از اصول دینشان است، در مورد هر آنچه که ناقلان از علی  س یا سایر اهل بیت که در آن موافقتی با اهل سنت و جماعت دارد، روایت می‌کنند، می‌گویند: این سخن را از روی تقیه گفته‌اند! بدین ترتیب، باب نفاق را برای قرامطه باطنیه باز کردند...» [١١٩].

شیخ الاسلام  /- در بحث سخن از دولت عبیدیه- می‌گوید: «منظور این است که آنان از دورغگوترین و مشرک‌ترین مردم بودند، در نسب و غیر نسب دروغ می‌گویند؛ بنابراین، بیشتر مشهدیه که ادعای نسب علوی را دارند، دروغگو هستند...»[١٢٠].

«اما در مورد عقل کافران، شکی در این نیست که مؤمنان از آنان عاقل‌تر هستند؛ زیرا کافر عقل تشخیص‌دهنده‌ای دارد که او را از اینکه چیزی مانند سخنان بسیاری از اهل بدعت بگوید، منع می‌کند؛ آیا نمی‌بینی که بسیاری از عقلای کفار، به دروغ‌های رافضی‌ها راضی نمی‌شوند؟»[١٢١].

«این امر، مانند سخن رافضه و دروغ‌پردازان شبیه آنان است، کسانی‌که سخنشان، تکذیب حق و تصدیق باطل را به همراه دارد...»[١٢٢].

«بنابراین؛ هرکس از توحید و سنت دورتر باشد، به شرک و ابتداع و افترا نزدیک‌تر است؛ مانند رافضی‌ها که دروغ‌گوترین و مشرک‌ترین شهوت‌رانان هستند؛ چنان‌که در میان شهوت‌رانان، نسبت به توحید دروغگوتر و دورتر را از آنان نمی‌بینی، تا جایی که مساجد الله را که در آن اسم الله  أ برده می‌شود تخریب می‌کنند؛ مساجد را از نمازهای جمعه و جماعات خالی می‌کنند، بر روی قبور زیارتگاه‌هایی می‌سازند، در حالی که الله  أ و رسولش  ج از این کار نهی کرده‌اند، حال آنکه الله متعال در کتابش، فقط به ساختن مساجد فرمان داده است نه زیارت‌گاه‌ها»[١٢٣].

[١١٣]- هم‌چنین شیخ در کتاب «الرد علی الرافضة»- چنانکه در ادامه می‌آید ان شاء الله- به مذهب ساختگی آنان پاسخ داده است. این کتاب از مواردی است که بر خشم روافض علیه شیخ  / و عوت سلفی‌اش می‌افزاید.

[١١٤]- منهاج السنة النبویة، ١/٥٩.

[١١٥]- همان، ٢/٤٦٧.

[١١٦]- همان، ١/ ٨.

[١١٧]- مجموع الفتاوی، ٦/ ٢٨٩.

[١١٨]- همان، ١٧/ ٤٤٥.

[١١٩]- همان، ١٣/ ٢٦٣.

[١٢٠]- همان، ٢٧/ ١٧٥.

[١٢١]- درء التعارض، ٣/ ٣٢٠.

[١٢٢]- همان، ٣/ ٣٧٤.

[١٢٣]- اقتضاء الصراط المستقیم، ١/ ٣٩١.