مروری بر آثار یا پیشینه کار
دانشمندان اسلام از قدیم الزمان توجه ویژهای در خصوص کار و اهمیت آن در زندگی داشتهاند، مسلما کار و فعالیت تضمین ادامه حیات میباشد، فقهای اسلام بحثهای وسیعی در ابواب معاملات به ویژه امور مالی و اقتصادی داشتند. طوریکه در تقسیمات ابواب فقهیشان تفصیلات خاصی را ارائه نمودند، مانند بیع، اجاره، سلم، استصناع، زراعت و مشاغل دیگری که از منابع مهم در رشد اقتصاد پنداشته میشوند، ولی کار در عصر امروزی پیشرفته و گستردهتر شده و پیچیدگیهایی نیز در آن وجود دارد و در زندگی مردم بسیار پرارزش شده، لذا این امر لازم میگرداند که کار در ضمن ابواب فقه گنجانیده شود تا مورد آموزش و تفقه مردم قرار بگیرد، تا حقیقت اینکه چه کاری حلال و چه کاری حرام است شناخته شود. این خود مجالی بزرگ است که باید در روشنای ضوابط فقهی مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گیرد. البته داخل شدن در جزئیات موضوع زمینه را برای وضاحت بیشتر برای شناخت کار حلال و حرام فراهم مینماید و باعث بلند بردن سطح دانش و همت کاری مسلمانان گردیده و راه را برای تحقق عزت، کرامت، خود کفایی و استغناء از دیگران فراهم میسازد.
فقها و دانشمندان بدون استثنا در کتب و مؤلفاتشان ابواب مستقلی در خصوص فعالیتهای انسان که مال و ثروت وتامین ما یحتاجشان را فراهم میکند تدوین نمودهند، چنانکه قبلا برخی از آن ابواب را تذکر دادم. اما برخی از دانشمندان معاصر به شکل مفصل که مطابق شرایط امروزی است تالیفاتی داشتند که تحت عناوین: نظام اقتصاد اسلامی، اقتصاد اسلامی و نظام مالی در موضوعات کار و صنعت و کشاورزی واهمیت آن مباحثی را تحریر داشتند، که به برخی از این تألیفات در گذشته و حاضر اشاره میکنم:
١- مسایل امام احمد از خلال در کتاب الحث علی التجارة والصناعة والعمل.
٢- کتاب سلسلة الإسلام والعلوم الإنسانیة، وهموم العمل والعمال از عزت عبدالعظیم الطویل.
٣- اقتصادیات العالم الإسلامي از شیخ محمود شاکر که موارد خوبی از داشتههای امت اسلام یاد آور میشوند، و نیروی بشری امت اسلام را ستایش نموده و به بهره برداری از آن توصیه میکند.
٤- النظام الاقتصادي في الإسلام از دکتر فتحی عبد الکریم واحمد العسّال از جمله کتابهای مشهور در اقتصاد اسلامی میباشد ودر سمستر هفتم پوهنحی (دانشکده) شرعیات پوهنتون (دانشگاه) اسلامی مدینه نیز تدریس میگردد.
٥- الاقتصاد الإسلامي والقضایا الفقهیة المعاصرة از علی أحمد السالوس.
٦- العمل وأحکامه بحث مجلة بحوث اسلامی دار الافتاء از دکتور سلیمان الثنیان که ایشان در کنار استفاده از شیوه کتابخانه نیز از ساحه از واقعیتهای عینی که موجب رشد کار و اقتصاد میگردد کار گرفته و راهکارهای خوبی در راستای کار و رشد اقتصاد راهنمایی نموده است.
٧- کار وکارگر و منابع رشد اقتصاد مباحث از دکتر سلیمان الأشقر در کتاب نحو الثقافة الإسلامیة الأصیلة از جمله کتابهای تدوین یافته چند سال پیش به زبان عربی است، که قضایا را با واقعیتهای نوین تحریر نموده است. اما با نظر داشت این همه مؤلفات دانشمندان که منابع خوبی برای امثال من میباشد تا بتوانم که این آثار گران بهای ایشان را بعد از غور وبررسی به شیوه سادهتر و اختصار به زبان دری که شدیدا ضرورت محسوس است اول خود سپس دیگران را که از همچو مباحث به زبان دری در اختیار ندارند مستفید سازم.
چون که نتایج و پیامدههای کار مثبت منجر به حصول مال و ثروت میگردد، امور مالی تاثیر بسزایی در زندگی فرد و جامعه دارد، مال یکی از مهمترین عناصر برپا شدن و ترقی تمدنهای انسانی در طول تاریخ بوده، هر زمانی که مال در جامعه تقلیل و یا تنظیم و دوران آن دچار اختلال شود، عقب ماندگی و شکست در جامعه رونما میگردد، و شاهد توقف چرخ تقدم و تمدن خواهیم بود، بحران وتشنج ایجاد شده و فکر و نظر کافهی جامعه را مشغول میسازد، از مقامات گرفته تا رعیت و مفکرین، در اغلب احوال یک چالش بزرگ شده که نمیتوانند علاجی برای آن بیابند جز همینکه با استعدادهای موجود قضایای کار و اقتصاد را بطور علمی و در روشنای تعلیمات دینی بحث نموده و راه حلهای معقول برای آن تجویز نمایم، اسلام چه تعبیر زیبای از اهمیت مال واقتصاد کرده است: ﴿وَلَا تُؤۡتُواْ ٱلسُّفَهَآءَ أَمۡوَٰلَكُمُ ٱلَّتِي جَعَلَ ٱللَّهُ لَكُمۡ قِيَٰمٗا﴾[النساء: ٥]
«واموال کمخردان را که در اصل اموال شما است به خود آنان تحویل ندهید».
امر به ممنوعیت بر سفیه، اهمیت مال واقتصاد را برجسته میکند چون تصرف سفیه برمال غیرمستقیم و مضر بر امت اسلام میباشد، چرا که الله تعالی مال را اسباب استقامت امتها دانسته است. مطالعات در سنتهای الهی در مخلوقاتش چنین اقتضا دارد که تضمین رزق بندگان به سعی وتلاش خودشان بستگی دارد، بنابر آن میبینیم که خوردن رزق را مشروط بر گشت و حرکت در زمین قرار داده است طوریکه میفرماید: ﴿فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦۖ﴾[الملك: ١٥]
«در اطراف و جوانب آن راه بروید، و از روزی خدا بخورید».
پس کسیکه بگردد و در حرکت باشد از رزق و روزی الهی میخورد، اما کسیکه توانایی حرکت را داشته باشد و حرکت نکند سزاوار است که چیزی بدست نیاورد و نخورد. الله تعالی میفرماید: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ﴾[الجمعة: ١٠]
«آنگاه که نماز خوانده شد، در زمین پراکنده گردید و به دنبال رزق و روزی خدا بروید».
کسیکه در زمین سعی و تلاش میکند و پشتکار دارد و به حصول رزق حلال خدا دادی امیدوار است، سزاوار است که خواستهاش را بدست بیاورد، اما کسیکه عقب نشینی کند و سست شود، سزاوار است که محروم گردد. عمر س گروهی را دیدند که دست بسته در مسجد نشستهاند و ادعای توکل به الله مرا دارند؛ عمر س تازیانهاش را بلند کرد وسخن مشهورشان را گفتند: «لا يقعدن أحدكم عن طلب الرزق ويقول: اللهم ارزقني، وقد علم أن السماء لا تمطر ذهباً ولا فضة، وإن الله - تعالى - يقول: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ﴾[الجمعة: ١٠].[٢] «هیچ کسی ازطلب رزق عقب ننشیند وبگوید: ای باری تعالی مرا رزق بده، و همانا میداند که آسمان نه طلا فرو میآورد و نه نقره، در حالیکه الله تعالی میفرماید: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ﴾[الجمعة: ١٠]. «زمانیکه نماز تمام شد در زمین پراگنده شوید واز فضل ونعمتهای الله بجوید».
تازیانه عمر س در حقیقت رمز حاکمیت قانون بود چون مراقبت و بررسی بر تنفیذ احکام اسلام و راهنماییهای آن ایجاب میکند چنین سیاستی را اتخاذ کند، پس کسی را که توجیهات قرآن تکان ندهد عقاب سلطان باید تکانش دهد. هیچگاه عبادت مسلمان نمیتواند مانع کار شود، زیرا در آئین اسلام انجام درست کار و شایستگی در آن خودش عبادت است، در حدیثی که ابوسعید س از پیامبر ج روایت میکند فرمودند: «التَّاجِرُ الصَّدُوقُ الْأَمِينُ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ»[٣] «تاجر راستکار وامانت دار یکجا با پیامبران و صدیقان و شهدا (حشر) میگردند».
[٢]- تخریج أحادیث مشکلة الفقر وکیف عالجها الإسلام، قرضاوی، (ص: ٢٥). آلبانی در مورد آن سکوت کرده است. تخریج أحادیث مشکلة الفقر وکیف عالجها الإسلام محمد ناصر الدین الألبانی، المکتب الإسلامی – بیروت الطبعة: الأولى - ١٤٠٥ ه- ١٩٨٤ م
[٣]- روایت سنن ترمذی و حسن گفته. شماره حدیث (١٧٨٢)؛ البانی در صحیح ترغیب و ترهیب آن را صحیح دانسته است.