کار و اهمیت آن در رشد اقتصاد اسلامی

فهرست کتاب

نوع سوم: کار تجارتی

نوع سوم: کار تجارتی

کار تجارت معنا و مفهوم بزرگی در عرصه طلب رزق و اشتغال زایی و رشد اقتصاد دارد. مفهوم کار معلوم است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد. اما تجارت نیاز به توضیح و تعریف دارد: کلمه تجارت در لغت عربی چنین آمده است: تجر واتجر یتجر تجرا وتجارة؛ و به اسم فاعل آن تاجر می‌گویند. تاجر به کسی گفته می‌شود که داد و ستد داشته باشد. و تجارت عبارت است از پیشکش و دوران دادن مال غرض فایده و منفعت.[٨٥]

تعریف تجارت در اصطلاح عام نیز به تعریف لغوی آن نزدیک است که عبارت از خرید و فروش و دوران اموال به قصد سود و منفعت است.[٨٦] تجارت از حیث مقصد بر سه دسته تقسیم می‌گردد:

١/ تجارت آجله ."به تأخیر"

تجارت آجله: این نوع تجارت از بهترین تجارت‌ها به شمار می‌رود، این همان تجارتی است که هرگز تباه و نابود نمی‌گردد. یعنی بی‌رونقی و زیانمندی و نابودی ندارد، این نوع تجارت، تجارت با خداوند متعال است که عبارت از به مصرف رساندن اوقات، مساعی و اموال در راه الله به امید حصول رضایت او تعالی است، چنان‌که می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ يَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ٢٩[فاطر: ٢٩]

«کسانی که کتاب خدا (قرآن را) می‌خوانند و نماز را برپا می‌دارند و از چیزهایی که بدیشان داده‌ایم، پنهان و آشکار، بذل و بخشش می‌نمایند، آنان چشم امید به تجارتی دوخته‌اند که هرگز بی‌رونق نمی‌گردد و از میان نمی‌رود».

و در موضع دیگر می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ تِجَٰرَةٖ تُنجِيكُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ١٠ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ١١[الصف: ١٠-١١]

«ای مؤمنان! آیا شما را به تجارت و معامله‌ای رهنمود سازم که شما را از عذاب بسیار دردناک دوزخ رها سازد؟‏ ‏(و آن این است که) به خدا و پیغمبرش ایمان می‌آورید و در راه خدا با مال و جان تلاش و جهاد می‌کنید. اگر بدانید این برای شما (از هر چیز دیگری) بهتر است».

٢/ تجارت عاجل وآجل: این نوع تجارت عبارت از تجارتی است که به قصد دنیا و آخرت انجام شود، مسلمان در این نوع تجارت علاوه بر تجارت مادی، اراده کسب خیر نیز می‌کند، ضمنا طلب رزق حلال نموده و از طلب رزق حرام پرهیز می‌کند و خود را در داد و ستدش در چارچوب دستورات شرع آماده می‌کند، تا حصول ثواب اخروی تحقق یافته و از عقاب پروردگار پناه یابد؛ به علاوه از این راه برای یاری دین الله استفاده نموده و موفقیت دنیا و آخرت را از آن خود می‌کند.

٣/ تجارت عاجل: این نوع تجارت، تجارتی است که هدف انسان از آن صرفا منفعت دنیایی است و از آخرت در غفلت کامل قرار دارد، این چنین انسان‌هایی بین تجارت سودمند و مضر فرقی نمی‌گذارند و این نوع تجارت، از زیان‌مند‌ترین تجارت‌ها بشمار می‌آید.

دلایل مشروعیت کار تجارتی:

دلایل کتاب الله و سنت رسول الله  ج بر مشروعیت کار تجارت دلالت دارند و از قرار ذیل می‌باشند:

دلایلی از قرآن کریم:

١. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً حَاضِرَةٗ تُدِيرُونَهَا بَيۡنَكُمۡ[البقرة: ٢٨٢]

«مگر این‌که داد و ستد حاضر و نقدی باشد که در میان خود دست به دست می‌کنید، پس در این صورت بر شما باکی نیست اگر آن را ننویسید».

٢. و نیز می‌فرماید: ﴿إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنكُمۡۚ[النساء: ٢٩]

«مگر این که (تصرّف شما در اموال دیگران از طریق) داد و ستدی باشد که از رضایت (باطنی دو طرف) سرچشمه بگیرد».

دلایلی از سنت رسول الله ج:

١. از عبدالله بن عمر  ب روایت است که رسول الله  ج فرمودند: «التاجر الأمين الصدوق المسلم مع الشهداء يوم القيامة». [٨٧]

«تاجر مسلمان امانت دار و راست گو روز قیامت با شهدا می‌باشد».

٢. در حدیث ابو موسی اشعری  س آمده است: «أَنَّ أَبَا مُوسَى الْأَشْعَرِيَّ اسْتَأْذَنَ عَلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ  س فَلَمْ يُؤْذَنْ لَهُ وَكَأَنَّهُ كَانَ مَشْغُولًا فَرَجَعَ أَبُو مُوسَى فَفَرَغَ عُمَرُ فَقَالَ أَلَمْ أَسْمَعْ صَوْتَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ ائْذَنُوا لَهُ قِيلَ قَدْ رَجَعَ فَدَعَاهُ فَقَالَ كُنَّا نُؤْمَرُ بِذَلِكَ فَقَالَ تَأْتِينِي عَلَى ذَلِكَ بِالْبَيِّنَةِ فَانْطَلَقَ إِلَى مَجْلِسِ الْأَنْصَارِ فَسَأَلَهُمْ فَقَالُوا لَا يَشْهَدُ لَكَ عَلَى هَذَا إِلَّا أَصْغَرُنَا أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ فَذَهَبَ بِأَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ فَقَالَ عُمَرُ أَخَفِيَ هَذَا عَلَيَّ مِنْ أَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ  ج أَلْهَانِي الصَّفْقُ بِالْأَسْوَاقِ يَعْنِي الْخُرُوجَ إِلَى تِجَارَةٍ».[٨٨]

«از ابوموسی اشعری  س روایت است که وی اجازه خواست تا نزد عمر  س برود. ظاهراً عمر مشغول کاری بود و به ایشان، اجازه داده نشد. ابوموسی برگشت. وقتی عمر  س فارغ شد، گفت: آیا صدای عبد الله بن قیس (ابوموسی) نبود که من شنیدم؟ به او اجازه دهید تا بیاید. گفتند: برگشته است. عمر  س او را طلبید و (علت برگشتنش را از او جویا شد). ابوموسی گفت: آن‌حضرت  ج به ما چنین امر فرموده است (که اگر اجازه ندادند برگردید). عمر  س گفت: برای این (ادعای خود) گواه بیاور. ابوموسی به مجلس انصار رفت و از آن‌ها (در این مورد)، پرسید. گفتند: کوچکترین فرد ما که ابوسعید است، بر این مطلب، گواهی خواهد داد. او (ابوموسی) ابوسعید را نزد عمر  س برد. عمر (با تعجب) فرمود: آیا چنین دستوری از رسول الله  ج بر من پوشیده مانده است؟ و افزود که داد و ستد در بازار مرا از (شنیدن) آن باز داشته است.» یعنی تجارت باعث شده بود که کمتر در مجلس رسول الله  ج حاضر شوم.

و دیگر احادیثی که دلالت بر اشتغال در تجارت از قبیل بیوع و اجاره و غیره دارد.

اما سخن از انواع تجارت و شاخه‌های آن بسیار گسترده است و نمی‌توان آن را محصر نمود. و هر کار و شغلی که شامل تعریف گذشته تجارت گردد، در ضمن تجارت داخل است. در تجارت فعال با امانت مصلحت‌های بزرگ برای جامعه اسلامی وجود دارد، که زمینه رونق و بازاریابی کالا‌های صنعتی و فابریکه‌ها می‌گردد، و کشت وحاصلات زراعتی و تولیدات افزایش می‌یابد و بازار‌ها مورد هجوم و ازدحام داد و ستد قرار می‌گیرند و تاثیر مثبت در عواید فرد گذاشته و سیستم اداری تقویت شده و نیازمندی‌ها را تکافو می‌نماید.

تاجر مسلمان باید تقوا پیشه کند و بیاد آورد که قبل از اینکه بنام تاجر شناخته شود، یک مسلمان است و از تجارت حرام و هر چیزی که برای دین، اخلاق، عادات و اقتصاد ضرر داشته باشد، باید بپرهیزد، تا مبادا اسلام از همچو حرکات و تصرفات ناشایستی بدنام شده و مورد نکوهش قرار بگیرد. زیرا تاجر، قوی‌ترین انسان فعال جامعه بوده و می‌تواند امور را به بهبودی و یا به بیراهه و فساد سوق دهد.

[٨٥]- تاج العروس من جواهر القاموس، زبیدی (۱۰/۲۷۹) فصل تا از باب راء؛ محمد بن محمد بن عبدالرزاق الزبیدی، قاهره مصر، دار الهدایة.

[٨٦]- التعریفات، جرجانی (ص: ۷۳)، علی بن محمد بن علی الجرجانی، بیروت لبنان، دار الکتاب العربی للطباعة والنشر والتوزیع، نشر ١٤٠٥ هـ.

[٨٧]- ضعیف الجامع الصغیر وزیادته، البانی (۱/۳۶۷)، أبو عبدالرحمن محمد ناصر الدین بن الحاج نوح بن نجاتي بن آدم الأشقودي الألباني، بیروت لبنان، المکتب الإسلامي.

[٨٨]- فتح الباري بشرح صحیح البخاري (۱۱/۲۸ـ ۲۹)، شماره حدیث (۶۰۲۵).