رکن سوم: تکافل اجتماعی
از حقایق ثابتی که در خصوص افراد سرشت شده اینست که تواناییهای انسانها از جنبههای مختلف با یکدیگر تفاوت دارند، چه از نگاه فیزیک بدنی و چه از نگاه روانی و فکری ...، در نتیجه این تفاوت در موهبهها و امکانات و مقدار تحمل و بذل و جهد بروز و ظهور میکند، گاهی تفاوتها در زمینه سازی کار و نوعیت آن است و منجر به حصول مقدار مال میگردد. همچنین در جانب دیگر افراد زیادی در جامعه بیبضاعت خواهد ماند که قادر به تأمین ما یحتاج خود نمیباشد. لذا تشریعات متعددی در اسلام داریم که به دنبال تحقق تکافل اجتماعی بوده و با افراد نادار و بی بضاعت جامعه کمک و همکاری مینمایند که از قرار ذیل میباشند:
١- زکات؛ در جهت رفع نیازمندیهای افراد بیبضاعت جامعه.
٢- برطرف نمودن نیازمندیهای افراد نیازمند از بیت المال.
٣- انفاق واجب بر اقارب و کسانیکه دادن نفقه آنها بر انسان لازم است.
٤- نهی شدید از اسراف و بخل برای تحقق توازن اجتماعی و رعایت احساسات نیازمندان.
٥- مشروعیت یافتن کفارات، صدقات، قروض، هبه، صدقه فطر، قربانی، عقیقه و غیره برای تحقق مبدا تکافل اجتماعی وتعاون بین افراد جامعه میباشد.[١٨]
[١٨]- الاقتصاد الإسلامی والقضایا الفقهیة المعاصرة (۱/۴۷-۵۰). لعلی أحمد السالوس، مؤسسة الریان، بیروت - لبنان، نشر ١٤١٨ – ١٩٩٨ وhttp://www.waqfeya.com/book.php?bid=١١٢٩