صبر در راستای کار
انسان فطرتا راحت طلب بوده و از برداشت امور سنگین دوری میجوید و یگانه چیزی که او را از راحت طلبی، سکون، بیمسوولیتی به حرکت میآورد، همت بالا و عزم راسخ اوست. پس شخصی که همت و عزم ندارد، فعالیت و حرکتی هم ندارد؛ چنین انسان بیمسوولیتی، طوری زندگی میکند که گویا مردهی بیجان و بی حرکت است، بلکه بیچارهتر از حیوانات. از شهوات و لذایذ با کمال میل و علاقه استفاده میکند. درحالیکه خداوند متعال در وجود او استعدادهایی را گذاشته که سکونش را به حرکت آورده و همت خوابیدهاش را بیدار میکند، خوف و ترس از آتش و امیدواری و دلبستگی به جنت و نعیم آن، دو عامل و محرک مهمی است که در نفس انسان مسلمان گذاشته شده است، پس مسلمانی که امید به جنت و بیم از آتش او را به حرکت نیاورد، در زمره مردهها است.
گاهی انسان به حرکت میآید و فعالیت انجام میدهد، اما به وسیله ضرورتهای زندگی از قبیل خوردن، نوشیدن، پوشیدن، مسکن، سواری و غیره. اما این حرکت؛ حرکتی ظاهری و شکلی است و بسیار زود از بین میرود.
گاهی انسان در اثر حرکت عمیق داخلی در حرکت میافتد، که ناشی از حرکت ایمان در وجود اوست، ایمان به الله و روز رستاخیز از عالیترین حرکات داخلی انسان میباشد، حرکتی که همت را برانگیخته و عزیمت را راسخ میگرداند و هرگز خاموش نشده و روشنایی آن تا زمانی که انسان حیات دارد باقی مانده و ادامه پیدا میکند.
پس هرکاری ضرورت به صبر و تحمل دارد تا انسان احساس خستگی نکند، البته کار خسته کننده و اذیت کننده، همان کار یکنواخت یومیه است که شرایط خاصی داشته و نا ملایمتیهای آن بر کارگر اثر منفی میگذارد، زیرا انسان فطرتا در چنین محیط و شرایط کاری یکنواختی، بیشتر احساس خستگی میکند.
پس اگر انسان دارای همت بزرگ و اراده متین و ایمان صادق و یقین ثابت توأم با نیت حصول خشنودی خداوند متعال باشد، گاهی صبر و حوصله و تحمل مطلوب را از دست میدهد و در برابر همه مشکلات و سختیها ضعیف میگردد. لذا باید بخاطر تقویت ایمان و اراده متین کارگران از وسایل مختلف استفاده شود تا همتشان بالا رفته و کارشان را بخاطر رضای خداوند و کسب ثواب انجام دهند، چرا که این کار باعث تقویت عزیمتشان شده و توانایی و صبر و تحمل را در نفسهایشان زنده مینمایند.
همچنین ضروری است که برای افزایش سطح معنویات و افزایش توانایی کارگران از تشویقات نقدی یا مالی استفاده شود، تا انگیزه مثبت داده شده و نفسهای آنها آماده کار با اخلاص و فداکاری شود، زیرا اینگونه سیاستهای موفق در کارخانجات منجر به ازدیاد حجم کار و تولید میگردد. عوامل دلبستگی کارگر به کار، زیاد و مختلف است، خصوصا نظرخواهی از کارگران و برآورده نمودن خواهشاتشان و تقدیم نمودن مشوقات به آنها نتیجه موثری در روند کار و تولید خواهد داشت. این چیزی است که نخست مدیر اداره فابریکه از پیامدهای مثبت آن استفاده کرده، سپس بقیه منسوبین فابریکه از این سیاست مستفید میگردند که این همه باعث ایجاد صمیمیت و محبت بین اعضا و کارمندان فابریکه میگردد و همگی از نتایج آن بهرهبرداری خواهند کرد.