دوم: ملکیتهای شخصی «خاص»
زمینههای ملکیت شخصی و مصادر آن:
١- داد و ستد: دلیل آن این قول خداوند متعال است: ﴿وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ﴾[البقرة: ٢٧٥]«و حال آن که خداوند خرید و فروش را حلال کرده است». همچنین این فرمودهی او تعالی: ﴿وَأَشۡهِدُوٓاْ إِذَا تَبَايَعۡتُمۡۚ﴾[البقرة: ٢٨٢] «و هنگامی که خرید و فروش (نقدی) میکنید (باز هم) کسانی را به گواهی گیرید»
و پیامبر ج میفرماید: «التاجر الصدوق الأمين مع النبيين والصديقين والشهداء».[٦٥] «تاجر صادق و امین با انبیاء، صدیقین و شهدا (حشر) میشود».
٢- کارکردن به مزد: در نصوص زیادی به کار و کاسبی تشویق شده است، از جمله: «ما أكل أحد طعـاماً خيراً من أن يأكل من عمـل يده وإن نبي الله داود كان يأكل من عمل يده»[٦٦]. «هیچ کس طعام بهتر از کسب دست خود نخورده است، هر آینه داود نبی الله از کسب دست خودش میخورد».
و در حدیث دیگری میفرماید: «نهى عن استئجار الأجير حتى يتبين له أجره»[٦٧].
«از اجاره کردن اجیر نهی شده تا اینکه اجرتش را مشخص کند».
٣- زراعت: از جمله منابع ملکیتهای شخصی بوده و شریعت به آن ترغیب کرده است، چنانکه در آیهی مبارکه میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ ذَلُولٗا فَٱمۡشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦۖ وَإِلَيۡهِ ٱلنُّشُورُ١٥﴾[الملك: ١٥].
«او ذاتی است که زمین را رام شما گردانیده است. در اطراف و جوانب آن راه بروید و از روزی خدا بخورید و زنده شدن دوباره در دست او است».
و در حدیث پیامبر ج نیز بیان شده است که: «ما من مسلم يغرس غرساً أو يزرع زرعاً فيأكل منه طير أو إنسان أو بهيمة إلا كان له به صدقة»[٦٨].«هر مسلمانی که درختی غرس نماید یا بذری، بیفشاند و انسان، پرنده و یا حیوانی، از آن بخورد، برایش صدقه محسوب میگردد».
امام ماوردی / میگوید: «اصول مکاسب زراعت و تجارت است و نزد من زراعت پاکتر از همه میباشد و آنرا ترجیح میدهم، زیرا در بر دارندهی منفعت عمومی و توکل است».[٦٩]
٤- احیای موات: مراد از موات، زمین بایر بدون وارث و خارج از اختصاص و ملکیت است. به دلیل این فرموده رسول الله ج: «من أحيا أرضاً ميتة فهي له»[٧٠] و در روایتی موقوف از عمر (هر که زمینِ مواتى را احیا کند، آن زمین از آن اوست).
شروط احیای موات:
١) زمین در ملکیت کسی نباشد.
٢) در داخل محدوده شهر و سکنه نباشد.
٣) از جمله مرافق عامه مانند تفریح گاه وچراگاه و معبر نباشد.
٤) تحقق احیای زمین در مدتی که اکثر آن سه سال است با ایجاد دیوار و اخراج آب و گذاشتن درخت صورت بپذیرد.
٥) اهلیت احیا کننده که توانایی بر احیای زمین را دارا باشد.
٦) اجازه ولی الامر، این شرط نزد امام ابو حنیفه است، اما امام مالک در صورتی آنرا شرط میداند که به شهر وسکنه نزدیک باشد.[٧١]
٥- صنعت کاری وحرفه: اسلام بر صنعت و حرفه تشویق مینماید، چنانکه پیامبر ج فرمود: «أن زكـريا كان نجاراً» «زکریا نجار بود»؛ همچنین ثابت است که یاران پیامبر ج خودشان کار میکردند، یعنی اهل حرفه و کار بودند.
١) هیزم چینی: هر آن چیزیکه در اختیار و تصرف قرار دادن آن ممکن باشد و در ملکیت کسی نباشد جایز است. پیامبر ج فرمودند: «لَأَنْ يَحْتَطِبَ أَحَدُكُمْ حُزْمَةً عَلَى ظَهْرِهِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَسْأَلَ أَحَدًا فَيُعْطِيَهُ أَوْ يَمْنَعَهُ»[٧٢].
٢) شکار: شکار عبارت است از بدست آوردن حیوان حلال وحشی از طبیعت، که با آلهای که شرعا معتبر است و خارج از ملکیت باشد آنرا شکار نماید.[٧٣]
دلیل اباحت شکار از قول پروردگار: ﴿أُحِلَّ لَكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَحۡرِ وَطَعَامُهُۥ مَتَٰعٗا لَّكُمۡ وَلِلسَّيَّارَةِۖ﴾[المائدة: ٩٦]. «حیوانی که در رودخانه یا در آبگیر زندگی میکند و یا در) دریا، و خوردن از (گوشت) آن، برای شما (مقیمان مؤمن که آن را تازه به تازه میخورید) و برای (شما) مسافران (مؤمن که آن را خشکیده یا یخزده و یا به صورت کنسرو میخورید) حلال است». و نیز میفرماید: ﴿يَسَۡٔلُونَكَ مَاذَآ أُحِلَّ لَهُمۡۖ قُلۡ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُ وَمَا عَلَّمۡتُم مِّنَ ٱلۡجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ ٱللَّهُۖ فَكُلُواْ مِمَّآ أَمۡسَكۡنَ عَلَيۡكُمۡ وَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهِۖ﴾[المائدة: ٤]
«از تو میپرسند: چه چیزی برایشان حلال شده است؟ بگو: چیزهای پاکیزه برایتان حلال شده است؛ و نیز صید پرندگان و حیوانات شکارگر که شما به عنوان مربیان از آنچه خدایتان آموخته به آنها تعلیم دادهاید. پس بخورید از آنچه که حیوانات شکاری برای شما نگاه میدارند و نام خدا را بر آن ببرید و از خدا بترسید که خدا سریع الحساب است»
٣) پاداشهای رئیس دولت.
٤) جایزه برای کاری معلوم و مسابقهها.
٥) پذیرفتن هبه و تحفه و عطیهها.
٦) لقطه یا یافتههای قیمتی.
٧) وصایا و میراث.
٨) مهر.
٩) اموالی که شخص محتاج از مالهای زکات و صدقات بدست میآورد.
١٠) اموالی که خانم از شوهر، و اولاد از پدر، به عنوان نفقات واجبه حاصل میکنند.
اهداف ملکیتهای خاص:
١. زمینه سازی تعاون بین المللی از طریق افراد، مؤسسات غیر دولتی، بر اساس شریک ساختن افراد در کار، به منظور رشد اقتصاد کشور در مجال زراعت و صنعت؛ و انگیزه دادن افراد جامعه از جایگاه مهمشان در عمارت زمین. البته در راه اندازی این پروژه مصالح بزرگ فرد و جامعه تأمین میگردد.
٢. تحقق یافتن خیر و آسایش برای افراد و منفعت عمومی جامعه از طریق رقابتهای سالم و عادلانه در میان تولیدکنندگان.
٣. فارغ ساختن دولت از امور تولیدی، چون افراد توانایی تحقق بخشیدن آنرا دارند و نیازی به مشغول کردن دولت محسوس نیست.
٤. فراهم کردن زمینه اشباع غرایز حب مال و کسب آن و گماشتنشان در مجالی که فطرتا بر آن آفریده شدند.
[٦٥]- تحفة الأحوذی شرح جامع الترمذی، مبارکفوری (۴/۴۵۰)، شماره حدیث (۱۲۰۹)، الإمام الحافظ أبي العلاء محمد عبدالرحمن ابن عبدالرحیم، بیروت لبنان، دار احیاء التراث العربی، سال نشر: ١٤٢٢هـ ق -٢٠٠١م.
[٦٦]- صحیح بخاری: (ص: ۴۰۹)، شماره حدیث (۲۰۷۲).
[٦٧]- السنن الصغیر، بیهقی (۲/۳۲۰) أبوبکر أحمد بن الحسین بن علی بن موسى الخُسْرَوْجِردی الخراسانی، جامعة الدراسات الإسلامیة، کراچی ـ پاکستان، چاپ اول، ١٤١٠هـ - ١٩٨٩م.
[٦٨]- صحیح بخاری (٣/١٠٣)، شماره حدیث (٢٣٢٠).
[٦٩]- فتح الباری، ابن حجر (۴/۳۵۶).
[٧٠]- صحیح بخاری (٣/١٠٦).
[٧١]- الأحکام السلطانیة والولایات الدینیة، ماوردی (ص: ۳۷۳) و المغنی: (۸/۱۴۵-۱۸۳).
[٧٢]- صحیح بخاری (ص: ۴۰۹)، شماره حدیث (۲۹۷۴).
[٧٣]- الملخص الفقهی، فوزان (۲/۵۹۳)، شیخ الدکتور صالح بن فوزان بن عبدالله، الریاض المملکة العربیة السعودیة، دار العاصمة للنشر والتوزیع، نشر ١٤٢١ هـ ٢٠٠١ م.