کار در اسلام وسیله است نه هدف
زمانیکه انسان کافر تنها بخاطر دنیای خود کار میکند، مسلمان نباید صرفا بخاطر کسب حلال دنیایی کار کند، بلکه علاوه بر آن، اجر و ثواب آخرت را نیز مدنظر قرار دهد. لذا کار دنیوی برایش یک وسیله است نه هدف، با آنکه اکثر نیازمندیهای او را مرفوع میسازد، این یک فضل و مرحمت الهی است که به هرکس بخواهد، میدهد. چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ٣٢﴾[الأعراف: ٣٢].
«(ای محمّد! زشتی کارِ افتراء تحلیل و تحریم را بدیشان خاطرنشان ساز و به آنان) بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده است و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است؟ بگو: این (نعمتها و موهبتهای حلال و) چیزهای پاکیزه، برای افراد باایمان در این جهان آفریده شده است (و دیگران نمیبایست از آن استفاده کنند. ولی در این دنیا بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست، و این هم از رحمت واسعه خدا و لطف او است. امّا) در روز قیامت اینها همه در اختیار مؤمنان قرار میگیرد (و دیگران به کلّی از آن محروم میگردند). این چنین آیات (خود را درباره احکام حلال و حرام) برای کسانی توضیح و تشریح میکنیم که آگاهند و میفهمند».
امروز نظامهای حاکم در جهان رفاه، آسایش، ثروت و دسترسی به مال و دارایی را یگانه هدف اساسی فرد قرار داده، در راستای حصول آن در تلاش هستند؛ و جامعه نیز رسیدن به آنرا منتهای هدف خود میداند، بنابر آن تمدن امروز تمدن مادی است، تفاوتی ندارد که نظام اشتراکی سوسیالستی باشد و یا سرمایهداری غربی. مدافعین نظام سرمایهداری بخاطر تحقق اهدافشان مبادی دین و همهی ارزشهای اخلاقی را پامال نمودند. اما دین اسلام برای افراد جامعه اخلاق و ارزشها را احیا نموده که در آن مال و ثروت تنها وسیله است نه هدف و مرام.
هدف اساسی در اسلام وصول به ذات پروردگار است؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۖ إِنِّي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ مُّبِينٞ٥٠﴾[الذاريات: ٥٠]
«به سوی (عبادت) خدا بشتابید. من بیمدهندهی آشکاری از سوی او برای شما هستم (و پیغمبری من با دلائل و معجزات، برای شما روشن است)».
پروردگار عالم معبود ماست و تنها او را میپرستیم و بسوی او سعی میورزیم؛ و به رحمت او امیدواریم و از عذابش بیم داریم. نماز و روزه و قربانی ما برای اوست و در زندگی بر اساس فرامین او تعالی گام برداشته و پیوسته در این مسیر روان هستیم، در راه او زندگی را قربانی مینماییم و هیچگاه دریغ نمیورزیم و هیچ بدیلی را در برابر آن نمیشناسیم، در راستای تحقق این هدف عالی، نیاز به مال داریم و از مال برای استواری و استقامت جسم خود که روح ما در آن قرار دارد، بهره میبریم، همچنین از آن برای اعمار و آبادانی زمین استفاده میکنیم تا اینکه مطابق دستور خداوند متعال استوار شود؛ پس مال در اسلام وسیله است نه هدف و غایت؛ به همین خاطر اسلام ما را تشویق نموده تا مال را خادم قرار دهیم نه مخدوم، پیامبر ج حب مال و پرستش کننده آنرا مذمت کرده و میفرماید: عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، عَنِ النَّبِيِّ ج، قَالَ: «تَعِسَ عَبْدُ الدِّينَارِ، وَالدِّرْهَمِ، وَالقَطِيفَةِ، وَالخَمِيصَةِ، إِنْ أُعْطِيَ رَضِيَ، وَإِنْ لَمْ يُعْطَ لَمْ يَرْضَ»[٤١].
«بندۀ دینار و درهم و پارچۀ نفیس، نابود باد. زیرا اگر به او عطا شود، خرسند میگردد و اگر عطا نشود، خشمگین و ناراحت میشود. (چنین شخصی) هلاک و سر نگون باد (تا جایی که) اگر خاری به پایش خلد، کسی پیدا نشود که آنرا در آورد. خوشا به حال بندهای که با سری ژولیده و پاهایی غبار آلود، عنان اسبش را در راه الله بدست گیرد. اگر در خط مقدم جبهه، مأمور حراست شود، حراست کند و اگر مأموریتش، پشت جبهه باشد، آنجا نیز به وظیفهاش عمل نماید. (این شخص، نزد مردم، هیچگونه جایگاهی ندارد طوریکه) اگر اجازه بخواهد، به او اجازه نمیدهند و اگر شفاعتی کند، کسی شفاعتش را نمیپذیرد».
مال در اسلام زینت و متاع با ارزشی است، اما زینت دنیا و متاع آن نابود شدنی است؛ ارزش بزرگ در اسلام، متاع اخروی میباشد، بنابر این قرآن انسان را تشویق میکند تا بوسیلهی متاع دنیوی، برای کسب و حصول متاع اخروی بکوشد؛ آنجاکه میفرماید: ﴿وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ﴾[القصص: ٧٧]
«به وسیله آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی (و بهشت جاویدان را فرا چنگ آور) و بهره خود را از دنیا فراموش مکن (و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از امتعه و لذائذ حلال استفاده بکنی و به خویشتن برسی».
وقتی مسلمان برای دنیای خویش کار میکند، هدف نهاییاش همین نیست، بلکه آنرا وسیلهای برای تحقق یافتن هدف و غایتی که بخاطر آن آفریده شده است قرار میدهد؛ خداوند متعال همه چیز را خلق کرده و در اختیار انسان گذاشته تا عبادتش که همانا هدف آفرینش است انجام بپذیرد، چون قیام این هدف برمبنای یک سلسله کارهای مختلف دنیوی استوار است. با این مفکوره مسلمان کارهایش را در ضوابط و محدودههای شرعی و با هدف والا انجام میدهد. پس در نزد مسلمان هدفمند یگانه معیار در شناسایی کار همین است.
گاهی هم مسلمان بخاطر هدف بزرگ، کاری را رها میکند، در حالیکه بزرگترین عاید و ثروت مالی را برایش فراهم میسازد، و شاید هم وسیله رشد اقتصادش باشد، ولی آنرا بخاطر نامشروع بودنش ترک کرده و به کار دیگری مشغول میشود؛ و شاید در راستای چنین کاری، هزینه بزرگی را نیز صرف کرده باشد، ولی چون میخواهد با دستور شرع همگام باشد، آن را رها میکند. چنین است راه و روش مسلمان در قبال کار و اشتغال، و این است میزان حق در هر کاری.
[٤١]- صحیح بخاری(٨/٩٢) شماره حدیث: ٦٤٣٥.