٢) از سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم
احادیث زیادی از رسول الله ج وارد است که به کار تشویق میکند و به کارگران همه اقشار جامعه مژده خیر میدهند و همزمان از ترک کار بیم داده و بیکاران را زشت میشمارد.
برخی از این احادیث عبارتند از:
الف: حدیث عبایة بن رافع بن خدیج، که از پدرش روایت میکند که گفت: «قيل يا رسول الله أي الكسب أطيب؟ قال: كسب الرجل بيده و كل بيع مبرور»[٢٢]
«به پیامبر ج گفته شد که یا رسول الله! کدام کسب پاکتر و بهتر است؟ فرمودند: کسب انسان با دستانش و هر داد و ستد پسندیدهای».
آلبانی در صحیح الجامع حدیث ذیل را که تأکیدی است بر حدیث قبلی، تصحیح میکند: «أطيب الكسب عمل الرجل بيده، و كل بيع مبرور».[٢٣]
«پاکترین کسب انسان، کاری است که با دستانش انجام میدهد و هر داد و ستد پسندیدهای».
وجه استدلال از حدیث: این حدیث بر مشروعیت کار دلالت دارد، بگونهای که پیامبر ج کاری را که انسان با دست انجام میدهد، اصل و اساس پاکترین و لذیذترین کسب پنداشتند که مورد رضایت پروردگار نیز است.
ب: حدیثی که در صحیح بخاری / آمده است: عَنْ الْمِقْدَامِ س عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: «مَا أَكَلَ أَحَدٌ طَعَامًا قَطُّ خَيْرًا مِنْ أَنْ يَأْكُلَ مِنْ عَمَلِ يَدِهِ وَإِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ دَاوُدَ ÷ كَانَ يَأْكُلُ مِنْ عَمَلِ يَدِهِ»[٢٤]
از مقدام س روایت است که رسول اکرم ج فرمودند: «هرگز کسی غذایی بهتر از غذای دسترنجش نخورده است. و همانا داوود، پیامبر خدا ÷، همیشه از دست رنج خود، غذا میخورد».
وجه استدلال از این حدیث: پیامبر ج به ستایش کاری پرداختهاند که به دستان خود انسان انجام گیرد؛ و این حدیث بیانگر آن است که کاری که به دستان انسان انجام گیرد، از بهترین انواع کسب میباشد. و داود پیامبر الله ج از کسب دستان خود میخورد و این خود تشویقی بزرگ برای کار است.
ج: حدیثی دیگری که بخاری در صحیح خود نقل میکند: «عَنْ الزُّبَيْرِ بْنِ الْعَوَّامِ س عَنْ النَّبِيِّ ج قَالَ: لَأَنْ يَأْخُذَ أَحَدُكُمْ حَبْلَهُ فَيَأْتِيَ بِحُزْمَةِ الْحَطَبِ عَلَى ظَهْرِهِ فَيَبِيعَهَا فَيَكُفَّ اللَّهُ بِهَا وَجْهَهُ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَسْأَلَ النَّاسَ أَعْطَوْهُ أَوْ مَنَعُوهُ»[٢٥]
از زبیر بن عوام س روایت است که رسول الله ج فرمود: «هرکس طناب برداشته و بار هیزمی را بر پشت خود حمل کند و در بازار بفروشد و خداوند به وسیله این کار، آبروی او را حفاظت کند، اين، برايش از دست دراز كردن و خواستن از مردم، بهتر است كه معلوم نيست به او چيزی بدهند يا خير».
وجه استدلال از این حدیث: تشویق پیامبر ج به کار، هر کاری که باشد و لو جمع کردن چوب از کوه و صحرا باشد، تا اینکه از سوال کردن و گدایی از مردم مستغنی گردد؛ بدون تردید و همچنانکه از حدیث فهمیده میشود، کار به مراتب از گدایی بهتر است.
د: در حدیث عقبه بن عامر س نزد صحیح مسلم آمده که: أَنَّهُ سَمِعَ عُقْبَةَ بْنَ عَامِرٍ يَقُولُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ - ج - وَهُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ يَقُولُ «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ أَلاَ إِنَّ الْقُوَّةَ الرَّمْىُ أَلاَ إِنَّ الْقُوَّةَ الرَّمْىُ أَلاَ إِنَّ الْقُوَّةَ الرَّمْىُ » [٢٦]. عقبه بن عامر جهنی س میگوید: از رسول الله ج شنیدم که بر منبر چنین فرمودند: ای مسلمانان! «هر چه در توان دارید برای آنان از قوه مهیا سازید» قوه: هر چیزی است که بتوان با آن در جنگ نیرومند شد و توان رزمی را بالا برد، از آن جمله؛ تجهیز نفرات، تأمین سلاح، مهمات، ساختن دژها و سنگرهای مستحکم، آموزش فنون جنگ و سایر تدابیر جنگیای که باید توان و تلاش مسلمانان صرف آن بشود. ابن کثیر میگوید: «معنای قوه وسیع است». شایان ذکر است که رسول الله ج در حدیث شریف (قوه) را به «رمی: پرتاب تیر» تفسیر کرده اند: «ألا إن القوةَ الرميُ: آگاه باشید که قوه، تیر اندازی است». لذا آماده ساختن وسایل تیر اندازی و شلیک گلوله با همه انواع آن - از توپهای مختلف گرفته تا بمب اتمی و غیره - در مفهوم «رمی»، شامل است «و» ای مسلمانان! هر چه در توان دارید «از اسبان آماده» در برابر دشمن، مهیا سازید. در حدیث شریف آمده است: «در پیشانی اسب تا روز قیامت خیر گره زده شده است؛ [یعنی] پاداش و غنیمت». «تا با این» تدارکات و آمادگیها «دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید» که همانا مشرکان مکه و دیگر گروههاییاند که با شما میجنگند «و» نیز بترسانید «قوم دیگری را جز آنان که شما آنان را نمیشناسید و خداوند آنها را میشناسد» که همانا منافقان و به قولی: یهود و به قولی: فارس و روم و دیگرانی هستند که دشمنی آنها تا هنوز برای شما معلوم نشده است «و آنچه در راه الله انفاق کنید» یعنی: در جهاد «هرچه باشد» اندک و ناچیز، یا انبوه و بسیار «پاداشش بطور کامل به شما داده میشود» در دنیا و آخرت به چند و چندین برابر «و شما مورد ستم قرار نمیگیرید» در باز گرفتن پاداشتان بلکه پاداش خود را به تمام و کمال دریافت میکنید.[٢٧]
بدین گونه، خداوند متعال آیه کریمه را با دستور آماده سازی نیروها آغاز و با امر به انفاق به پایان برد، زیرا بسیج و آماده سازی نیرو، بدون انفاق مال میسر نیست.
وجه استدلال از این حدیث: مراد پیامبر ج از قوت تیرانداختن و نشان زدن ذکر شده است و البته این منحصر در آنها نیست، بلکه از باب ذکر اخص و اولی است. توانایی در مقابل دشمن -تا اینکه اعلای کلمة الله صورت بگیرد- مختلف است، نظر به اختلاف قوت دشمن. امروزه قدرت و توانایی وقتی محسوس است که کار و ساخت و ساز به پیمانه وسیع و گسترده ایجاد گردد، و حسب ضرورت بخاطر شکست و فروپاشی و درهم کوبیدن دشمن به کار گرفته شود، تا در حفاظت از سرزمین اسلامی و برافراشتن پرچم اسلام استفاده گردد. این روند کاری توقف نداشته و ادامه دارد، تا ضمانت بر توانایی رزمی نسل در نسل مساعد شود، روی این رفته پیامبر ج از ترک آمادگی متداوم بیم دادند، بطوریکه عقبه بن عامر س روایت میکند که پیامبر ج فرمودند: «مَنْ عَلِمَ الرَّمْىَ ثُمَّ تَرَكَهُ فَلَيْسَ مِنَّا أَوْ قَدْ عَصَى».[٢٨] «کسیکه مهارت تیر اندازی را آموخته باشد سپس آنرا ترک کند، از ما نیست؛ و یا اینکه نافرمانی نموده است».
هـ: از ابو هریره س روایت است که پیامبر ج فرمود: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِىُّ خَيْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ وَفِى كُلٍّ خَيْرٌ احْرِصْ عَلَى مَا يَنْفَعُكَ وَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجِزْ وَإِنْ أَصَابَكَ شَىْءٌ فَلاَ تَقُلْ لَوْ أَنِّى فَعَلْتُ كَانَ كَذَا وَكَذَا. وَلَكِنْ قُلْ قَدَرُ اللَّهِ وَمَا شَاءَ فَعَلَ فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّيْطَانِ»[٢٩].
«در نزد خدا مؤمن قوی و نیرومند از مؤمن ضعیف بهتر و محبوبتر است؛ و در هر کدامشان خیر وجود دارد. تلاش کن و حریص باش بدانچه برایت نفع میرساند؛ و از خداوند یاری خواسته و ناتوان مشو. هرگاه تورا چیزی برسد، مگو اگر من چنین میکردم چنین وچنان میشد، ولی بگو خدا مقدر ساخته بود و آنچه خداوند بخواهد انجام میدهد. زیرا کلمهء "اگر" دروازهء وسوسهء شیطان را باز میکند».
وجه استدلال از این حدیث: در این حدیث، انسان مؤمن تشویق شده تا بر قوت خود بیفزاید و قوت در این حدیث، مطلق است و شامل قوت ایمان و عمل صالح با اختلاف انواع آن میباشد، مانند قوت بدنی، مالی و سایر قوتها. پس از مؤمن قوی خیر بیشمار در عرصههای مختلف به بار میآید، اما مؤمن ضعیف موثر نبوده و توانایی خیر کثیر را ندارد،؛ چرا که نه دینی را قایم میدارد و نه دنیا را آباد میکند. قرآن کریم قول دختر شعیب ÷ را که پدرش را به استخدام موسی ÷ تشویق نمود، بیان کرده است، آنجا که میفرماید:[٣٠] ﴿إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ٢٦﴾[القصص: ٢٦]. «همانا بهترین کسی را که باید استخدام کنی شخصی است که نیرومند و درستکار باشد».
حکیم بن حزام س میگوید: نبی اکرم ج فرمود: «الْيَدُ الْعُلْيَا خَيْرٌ مِنْ الْيَدِ السُّفْلَى وَابْدَأْ بِمَنْ تَعُولُ وَخَيْرُ الصَّدَقَةِ عَنْ ظَهْرِ غِنًى وَمَنْ يَسْتَعْفِفْ يُعِفَّهُ اللَّهُ وَمَنْ يَسْتَغْنِ يُغْنِهِ اللَّهُ».[٣١] «دست بالا (صدقه دهنده) از دست پایین (صدقه گیرنده) بهتر است. صدقه را نخست، از افرادی شروع کنید که تحت تکفل شما هستند. و بهترین صدقه، آنست که (صدقه دهنده) از روی بینیازی، آنرا (صدقه) دهد. (یعنی طوری صدقه دهد که خود، محتاج نشود). هر کس، از خواستن، دوری جوید، خداوند نیز او را از آن، دور نگاه میدارد. و هر کس اظهار بینیازی کند، خداوند او را بینیاز میسازد».
احادیث فوق در مجموع به کار با اختلاف انواع و اهداف آن تشویق و دعوت نمودهاند و هرگز قوتی بدون کار بدست نمیآید.
اینها مجموعهای از احادیثی است که پیامبر ج در آن مردم را به کار و طلب رزق و استغناء از مردم دعوت نموده است؛ همچنین ثابت گردید که تمامی پیامبران دارای کار و حرفه بودند.
[٢٢]- مسند امام احمد بن حنبل (٢٨/٥٠٢) شماره حدیث (١٧٢٦٥)، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی (متوفاى: ٢٤١هـ)، محقق: شعیب الأرنؤوط - عادل مرشد، و دیگران، زیر نظر: دکتر عبد الله بن عبد المحسن الترکی، ناشر: مؤسسة الرسالة، چاپ: اول، ١٤٢١ هـ - ٢٠٠١
[٢٣]- سلسلة الأحادیث الصحیحة، آلبانی (۲ / ۱۵۹) شماره حدیث (۶۰۷).
[٢٤]- شرح ابن بطال علی صحیح البخاري (٦/ ۱۷۸) شماره حدیث (۲۲۴۷). ابن بطال، الشیخ العلامة أبو الحسن علی بن خلف بن عبدالملک القرطبی ثم البلنسی، بیروت لبنان، دار الکتب العلمیة، سال ١٤٢٤ هـ ق و ٢٠٠٣ م
[٢٥]- صحیح بخاری (٢/٧٣٠) شماره حدیث (١٩٦٨).
[٢٦]- صحیح مسلم به شرح امام نووی (۶/۵۴۳)، شماره حدیث (۱۹۱۷) الإامام المحدث الفقیه محی الدین یحی بن شرف أبي زکریا الدمشقی الشافعی، بیروت لبنان، دار إحیاء التراث العربی، سال ١٤٢٠هـ ق ١٩٩٩م.
[٢٧]- تفسیر انوار القرآن (۲/ ۴۸۶). عبدالرؤوف مخلص، ایران، شيخ الإسلام احمد جام، سال ١٣٨٩هـ ش.
[٢٨]- شرح نووی (۶/۵۴۴) شماره حدیث (۱۹۱۹)
[٢٩]- مرجع قبلی (۸/ ۲۶۰ـ۲۶۱) شماره حدیث (۲۶۶۴).
[٣٠]- جامع العلوم والحکم (۲/ ۴۹۶ـ ۵۰۸) ابن رجب، الإمام الحافظ الفقیه زین الدین أبي الفرج عبد الرحمن ابن شهاب الدین البغدادی ثم الدمشقی، ریاض، طبع الخاصه بدارة الملک عبد العزیز، سال ١٤٢٣هـ ق-٢٠٠٢م.
[٣١]- فتح الباري بشرح صحیح البخاري (۳/۳۴۵ـ۳۴۶)، شماره حدیث (۱۳۹۴) الإمام الحافظ أحمد بن علی بن حجر، ریاض، مکتبة العبیکان، سال نشر: ١٤٢١هـ ق ٢٠٠١م.