کلیدهای تدبر در قرآن

فهرست کتاب

مسأله اول: اهمیت تقسیم (حزب‌بندی) قرآن و محافظت از آن‌ها

مسأله اول: اهمیت تقسیم (حزب‌بندی) قرآن و محافظت از آن‌ها

قرآن نازل شده است که به آن عمل شود و ابزار عمل در مرحله اوّل علم به آن است. و این علم با قرائت وتدبر در آن کسب می‌شود. هرچه اوقات مطالعه قرآن به هم نزدیکتر، و هرچه که تکرار آن بیشتر باشد، در رسوخ معانی قرآن کریم، تأثیر قویتری وجود دارد. به همین دلیل پیشینیان بر قرائت قرآن اصرار، و بر کثرت تلاوت وتکرار آن حرص می‌ورزیدند. و تصور می‌کردند کسانی که قرآن را به خاطر ثواب آن قرائت می‌کنند در فهم آن کوتاهی کرده‌اند. از حضرت عمر بن خطابسروایت شده است که پیامبرجفرمود: «کسی که حزب خود را فراموش کرده باشد و بخوابد، سپس میان نماز صبح و نماز ظهر آن را بخواند، گویی که شب آن را خوانده و ثواب آن برای وی نوشته می‌شود [٩۲].» همچنین عقبه بن عامر جهنیسمی‌گوید: «از وقتی که قرآن می‌خوانم خواندن حزبی از قرآن را در شب آن ترک نکرده‌ام [٩۳].» و از مغیره بن شعبهسروایت شده است که: «مردی از پیامبرجاجازه خواست در حالی که میان مکه و مدینه بود و گفت: من دیشب حزبی از قرآن را از دست دادم و نتوانستم چیزی از آن را آماده کنم [٩۴].» و خیثمه/می‌گوید: «به سمت عبدالله بن عمربرفتم در حالی که مشغول خواندن قرآن بود، و گفت: این حزب من است که هر شب به خواندن آن می‌پردازم [٩۵].» و از قاسم/روایت شده است که: «ما قبل از هنگام نماز صبح نزد عایشهلآمدیم و همان روز نیز پیش وی آمدیم، هنگامی که او نماز می‌خواند. گفت: من شب حزبم را نخواندم و خوابیدم، بنابراین نمی‌خواهم که آن را ترک کرده باشم [٩۶].» و از ابوبکر بن عمرو بن حزم/روایت شده است که «مردی از عمرساجازه مهاجرت خواست پس عمر مدّت طولانی وی را منع کرد سپس به وی اجازه داد و او گفت: من دیشب قرآن نخوانده‌ام و می‌خواهم که آن را قضا کنم.» [٩٧]

از ابن هادی/روایت شده است که گفت: «نافع بن جبیر بن مطعم/از من سؤال کرد و گفت: چقدر قرآن می‌خوانی؟ گفتم: یک حزب. پس گفت: نگو یک حزب، چون پیامبر جفرمود: جزئی از قرآن را خواندم.» [٩۸]

پس این نصوص و نصوص دیگر که در مورد این قضیه مهم از سلف نقل شده است، بر ضرورت حزب‌بندی قرآن و محافظت از آن‌ها تأکید می‌کنند. و بایستی در هر زمانی اولین اولویّت باشند.

لازم است که مومن حرص تمام بر این حزب‌بندی داشته باشد وآن را بر هر کاری مقدم کند. و این بی‌توجهی به قران آرامشی برای تو به ارمغان نمی‌آورد و باید به آن بپردازی و حق آن را در وقت خودش ادا کنی و اگر وقت آن سپری شد. باید آن را قضا کنی. عملی اگر قضا شد و آن را ادا نکردی، یعنی فعل و ترک آن نزد تو مساوی است و این برای تو دلالت بر عدم اهمیّت آن می‌کند. وقتی که این حرص وجود داشته باشد، همان کلید پیروزی در زندگی حاصل شده، چونکه این کلیدی است که نیاز به اثبات موفقیت آن براساس تجربه ناست و با اخباری که ازطرف خداوند متعال و پیامبر جآمده است، ثابت شده‌اند. همچنان که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشۡقَىٰ ١٢٣[طه: ۱۲۳].

«هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد».

و آیا عاقلانه است و یا آیا تصور می‌شود که پیروی از خداوند بدون قرائت مستمر قرآن و بدون به یادآوردن قواعد و توجیهات آن وجود داشته باشد.

همچنان که قبلاً بیان کردیم در زندگی امروزی اگر یک شخص مدیر، لایحه و تصمیات خود را حفظ نکند و آن‌ها را در نیابد، یک مدیر شکست خورده است. و یا دانشجویی که درس‌هایش را یادآوری نمی‌کند، نیز همین طور است. وهنگامی که خداوند عالم به صدق رغبت و حرص وی به این غذای روح است، درهای رحمتش را برایش باز می‌کند، آن را برای وی مبارک می‌گرداند واثر آن را به تمامی جنبه‌های زندگی‌اش توسعه می‌دهد، نمی‌گویم که تجربه این‌ها را ثابت کرده است. بلکه اثبات نتایج این عمل قویتر و صادقتر از آن است که در برابر تجربه سر فرو بیاورد. و هیچ نقصی در زندگی ما وجود ندارد، غیر از اینکه به علت سهل‌انگاری در انجام این عمل باشد، عملی که خدا آن را برای وی آسان کرده و دارای منفعت‌های زیاد و اثر فراگیر در تحقق پیروزی کامل است برای کسی که آن را به دقت مطالعه کرده و این به صورت مجانی است و نیازی به دوره وی مربی و کلاس ندارد.

عادت‌های پیروزی هفت تا و ده تا نیستند، بلکه تنها یک عادت است و آن مراقبت و محافظت بر قرائت حزب حزب قرآن است. و این عبادت است نه عادت. کسی که خداوند محافظت را برایش آسان کرده است، تمامی معانی پیروزی دینی و دنیوی برایش حاصل می‌شود.

[٩۲] صحیح مسلم ۱/۵۱۵ – صحیح ابن حبان ۶/۳٩ – سنن ترمذی ۲/۴٧۴. [٩۳] فضائل القرآن، ابی‌عبید، ٩۵. [٩۴] کنزالعمال ۲/۲۴۱. [٩۵] مصنف ابن ابی شیبه ۲/۲۴٠. [٩۶] همان، ۴۱۶. [٩٧] همان. [٩۸] حسن ابی‌داود / ۵۵.