مسأله چهارم: چگونه قرآن کریم را حفظ کنیم (حفظ تربیتی)
بنابر آنچه که در مسأله قبل ذکر شد و آنچه که در کلید پنجم بیان کردیم؛ میگوئیم که حفظ قرآن جهت تربیت، در نکات زیر خلاصه میشود؛ [۱٠۳]
۱- شروع حفظ قرآن باید از سوره ناس به سوره فلق، یعنی برعکس ترتیب قرآن باشد. این گرایش تدریجی بودن و سهولت آن را محقق میکند، ثبات مسیر مشروع حفظ قرآن را محقق میکند. و عادت به خواندن قرآن را آسان میکند. فرقی ندارد که فرد بچه و یا بزرگ باشد. این چیزی است که در مدارس حفظ قرآن کریم در وزارت تعلیم و تربیت موفق و لازم الاتباع است. و این حزببندی سورهها را سهل و آسان میکند. أما حزببندی براساس جزءهای قرآن سخت است. و کسانی که براساس جزءها قرآن را حفظ میکنند، روند حفظ آنها به خاطر کوتاهی سورهها دیده نمیشود، چون برخلاف جزءهای قرآن است. اگر تقسیم را بر اساس سورهها امتحان کنند، ازته دل آه عمیقی میکشند و از پیروی آن روش رهایی مییابند و لذّت حفظ قرآن را میچشند.
۲- حفظ قرآن به دو بخش تقسیم میشود: الف) حفظ جدید ب) پرداختن به قرآن.
۳- روزها یعنی از طلوع آفتاب تا مغرب رابه حفظ جدید قرآن اختصاص بدهید.
۴- شبها یعنی از اذان مغرب تا اذان صبح را به خواندن قرآن و تطبیق آن با بقیه کلیدهای دهگانه، اختصاص بدهید.
۵- حفظ جدید قرآن به دو بخش تقسیم میشود. الف) حفظ ب) تکرار، برای حفظ قرآن باید موعدی را بعد از طلوع و بعد از عصر برای آن معین کرد و تکرار آن باید در نمازهای نافله یا نمازهای واجب در طول روز صورت بگیرد.
۶- کم کردن مقدار حفظ جدید و تمرکز بیشتر بر تکرار آنچه که حفظ کردهاید.
٧- تمامی آنچه را که حفظ کرده به هفت قسمت (تعداد روزهای هفته) تقسیم کند و هر شب به قسمتی از آنها بپردازد و این همان پرداختن به قرآن است که با رجوع به آن دانسته میشود.
۸- هرچه که مقدار محفوظات بیشتر شود، بازگشت به تقسیم و توزیع هفتگی به پایان میرسد، با این تفاوت که مقدار حفظ کردن در روزهای هفتههای اوّل باید کمتر باشد تا بعداً رسوخ پیدا کند.
٩- حفظ قرآن به صورت سوره سوره است و ممکن است که حفظ سورهای برای اولین بار به صورت تقسیاست پس احتمال میرود که تقسیم سورهای بر مبنای تعدادی از آیات، بر حسب موضوعاتش، باشد. و بعضی از موضوعات طولانی به دو یا چند بخش تقسیم میشوند. و ممکن است که چند موضوع را با هم حفظ کند، در صورتی که کوتاه باشند. چون بعضی از موضوعات فقط در یک آیه آمدهاند: همچنین بعضی از آیات، دربردارنده چندین موضوع میباشند.اما مهم این است که تقسیم بیهدف و کورکورانه نباشد، و نباید فقط حفظ ظاهر قرآن باشد. (بلکه باید حفظ همراه با معانی باشد.)
۱٠- به هیچ عنوان درست و جایز نیست تا سورهای به طور کامل حفظ نشده است، به سراغ سوره دیگری رفت، هرچند که آن سوره طولانی باشد. باید بعد از حفظ آن را تکرار کند، یعنی چندین مرتبه و در بیشتر از یک روز آن را تکرار کند.
۱۱- اگر چیزهایی را که در شب قبل حفظ کردهای، از زبان کس دیگری بشنوی خیلی مفید خواهد بود وبهتر این است که آن شخص از خانواده خود فرد باشد تا همکاری و صمیمت میان آنها به دست آید.
۱۲- وقتی که حفظ بعضی از سورهها (در هنگام حفظ قرآن) در شب ضعیف شد. باید در روز آینده به قرآن مراجعه و آن را حفظ کرد. در این حال درست نیست که به حفظ جدید قرآن بپردازد. و این امر غالباً در هفتههای اوّل است.
۱۳- آنچه که خیلی مهم است، اجرای کلیدهای دهگانه مثل کلید ترتیل وکلید جهر (با صدای بلندخواندن) است که سرعت و عجله در هنگام قرائت (حتی هنگام حفظ جدید) درست نیست. پس سرعت به معنای فراموشی اهداف قرائت قرآن است که (اهداف قرآن) همان کلید دوّم از کلیدهای دهگانه است. و هنگام وجود این حالت در خلال خواندن این کتاب آن را به یاد میآورد.
۱۴- این روشی است که به حافظ قرآن آرامش و اطمینان میبخشد. هنگامی که به وسیله آن خشنود و براساس آن تربیت میشود پس نیازی به عجله و خوف فراموشی نیست، و این برای رسیدن به مقصود حفظ و بهره گرفتن از آن کاملاً واضح است.
۱۵- این روشی است که براساس (حفظ تربیتی) قرار دارد. اما روش (حفظ کن و فراموش کن) همان طوری است که اعمش/میگوید: «مثل کسی است که غذا برای او آماده شده است او لقمه میگیرد، بعد آن را از پشت سرش پایین میاندازد و لقمه به بدنش وارد نمیشود.» [۱٠۴]
۱۶- در این روش کثرت وقت و تلاش نهفته است، چونکه تنها یک بار در طول عمر سورهای را حفظ میکنی. پس از حفظ آن بهره و سود میبری. اما پی در پی حفظ کردن و از یاد بردن باعث از بین رفتن وقت و انرژی فرد میشود و از لذّت قرآن در زندگی محروم میشود.و باعث آشفتگی و درگیری میان حفظ جدید و آنچه که قبلاً حفظ کرده، میشود. همچنین برای کسی که چیزهایی از قرآن را حفظ کرده و سپس آن را فراموش کرده، سخت و ناراحت کننده است که بخواهد دوباره آن را حفظ کند. و چه بسا باعث ناامیدی از حفظ قرآن و ترک آن میشود.
۱٧- ممکن است که تربیت خانواده براساس (حفظ تربیتی) باشد. به طوری که یک جدول هفتگی برای هر یک از آنها تهیه کند و در طول روزبه گوش آنها برساند و به آنها یادآوری کند، آنها را به خواندن قرآن در شب تشویق کند. و به خاطر (کوتاهی از) آن، آنها را جریمه کند، تا درس بگیرند و ازآن سرزنده شوند. مثل همدمی برای قرآن میشوند که نمیتوانند از آن جدا شوند و طاقت جدایی از آن را ندارند. و قرآن چراغی میشود که مسیر زندگی را برای آنها روشن میکند.
۱۸- کسی که حفظیّات خود را – هرچند یک سوره باشد – هر هفته بخواند، بهتر است از کسی که هر ماه صد سوره میخواند. اوّلی آن سوره را هر هفته میخواند ولی دوّمی هرماه یک بار آن سوره را میخواند [۱٠۵]. بنابراین کدام یک از اینها ثبات بیشتر و قویتر و نزدیکتر به عمل در حفظ معانی، خواهد داشت. کثرت در مقابل قوّت اعتباری ندارد. پس کم نیرومند بهتر از زیاد ضعیف است. و این مرا به یاد حدیثی میاندازد که در سنن ابیداود [۱٠۶]از حدیث ثوبانسآمده است که میگوید: پیامبر جفرمود: «چیزی نمانده که امتها شما را دعوت کنند، همچنان که غذای داخل کاسه شما را فرا میخواند. پس یکی گفت: با این کمبودی که ما داریم؟ فرمود: شما امروز زیاد هستید ولی خار و خاشاک روی سیل هستید و خداوند ترس از شما را از دل دشمنانتان میگیرد و در قلبهای شما ضعف و سستی را قرار میدهد. یکی پرسید ای پیامبر خدا ضعف و سستی چیست؟ فرمود: حبّ دنیا و بد بودن مرگ» پس هدف حفظ کلمات زیادی از قرآن نیست، بلکه هدف تکرار هفتگی آن آیاتی است که حفظ شده است. و باید آن را در نماز به نیّت تدبر تکرار کرد تا از آن ضعف و سستی رهایی یابد. این محفوظات هر چه که میخواهد باشد فرقی نمیکند، حتّی اگر یک سوره هم باشد. چون این هزاران بار بهتر از حفظ زیادی است که به طریق گفته شده نباشد. اگر حفظ زیاد قرآن یا کل قرآن بر حسب آنچه که گفتیم ممکن شد، بهتر، شایستهتر و قویتر از حفظ کم است. مهم قاعده پیش است و هر وقت دیدی که وقت نداری، باید مقدار کمی از آن را حفظ کنی و همواره آن را تکرار کنی.
[۱٠۳] آنچه که در اینجا ذکر میکنیم همان ثمره علمی و خلاصه بحث مستقلی به عنوان (حفظ تربیتی قرآن و هنر انسان) است. [۱٠۴] الجامع لأخلاق الراوی وآداب السامع، خطیب بغدادی. [۱٠۵] نسبت میان آنها ۱/۴ میباشد. یعنی کسی که هر هفته میخواند ۴ برابر کسی که ماهیانه میخواند، نیرومندتر است و کسی که شک دارد، تجربه کند. [۱٠۶] ج۴ / ص ۱۱۱.