راه حل چيست؟
آیا ما فقط به اینکه بگوییم: این دروغ است، یا اینکه ادعا کنیم این دست خورده است، اکتفا کنیم؟ و این امری است که روشن شده که وسیلهای جز فرار از مخمصه نیست، و کسی که این راهکار را انتخاب مینماید از طرف مخالفش بهتر میداند که این وسیلهای جز برای فرار از تنگنا بیش نیست.
اگر موضوع به یک یا دو مسئله یا حتی صد یا دویست مسئله میبود یا فقط سطری در یک کتاب پنهان یا منتشر شده مورد اعتراض میبود مشکل آسان بود.
اما مسائلی که با کتاب خدا و حق مخالف است، و با منقول و معقول متناقض است، و با ذوق سالم و رفتارهای عالی فاصله دارد، صدها بلکه هزاران مسئله است، و چنین مسائلی در منابع و مراجع معتمد و کتابهای زیادی که پی درپی منتشر میشوند و برخی ممنوع و برخی انتشار آن مجاز است ثبت شدهاند.
همچنین نسخههای خطی و کتابهای چاپ شده در گذشته و حال سرشار از این نوع مسائل هستند، و متأسفانه در کتابفروشیها فروخته میشوند، و در مدارس تدریس میگردند و در ملاء عام و برای عموم مردم مطالب آن آشکارا بیان میشود، بدون از اینکه کوچک یا بزرگی به آن لب به اعتراض بگشاید، پس این مسئله بسیار مهمی است که کوششهای تکذیب کردن آن فایدهای ندارد، و این مشکل را با پیوند زدن نمیتوان حل کرد، بلکه این کار به یک عمل جراحی بزرگ نیاز دارد.
گذشته از کارهایی که با شریعت و ادب مخالف است، و ما با چشمهای خود میبینیم که در مراقد و زیارتگاهها انجام میشود!.
و اگر صدای اعتراضی از اینجا و آنجا شنیده شود به معترض میگویند: این کارها کار عوام و جاهلان است، و خداوند میداند که برخی از کسانی که با مرتکبین این کارها مشارکت مینمایند و در این منجلاب فرورفتهاند یا اینکه از نزدیک آن را نظارت مینمایند، کسانی هستند که عمامه به سر دارند و ریش میگذارند و لباس به اصطلاح روحانیت و مردان دین را به تن دارند.
نقش علماء چیست؟ و این سکوت برای چیست؟ این کارها فعالیتهای طبیعی قرار گرفتهاند که مردم به انجام آن عادت نمودهاند، و زندگی روزمره خود را در جامعه چنین سپری مینمایند.
آیا عاقلانه است که بگوییم: روش اهل بیت همین است؟!!.
آیا شرعاً درست و وجداناً و از نظر عقلی ممکن است که همه این چیزها را ببینیم سپس بنابر نسبت دادن اینکارها به اهل بیت یا انجام آن به اسم اهل بیت سکوت اختیار کنیم؟!.
به حق این چیزی است که تحت هیچ دلیل و وسیلهای نمیتوان بر آن سکوت کرد، زیرا اشتباه و لغزش به پرتگاه هلاکت رسیده و از آن گذشته است.
گرچه برخی اخم کنند:
من میدانم که این فریاد طنین افکن مطالبی را در بر دارد که درد آور و پریشان کننده است. و بغض گلوی برخی را میگیرد و برخی اخم خواهند کرد! اما عذر من این است که حقیقت تلخ است، و وضعیت به جایی رسیده که در معالجه آن نرمی و سخن به اشاره و کنایه و ژرفنگری با احتیاط و شرمندگی سودی ندارد.
آری، این انحرافات غده بزرگی هستند. و باید با قیچی جراحی بریده شود، و مورد معالجه قرار بگیرد، و تپه انحراف بزرگ است، و آوار آن سنگین. و باید کاملاً تصفیه حساب کرد، و به همه کتابها مراجعه نمود و باز دوباره به اول راه برگردیم تا تشیع اصیل و واقعی را از تشیع ساختگی و غیرواقعی جدا کنیم!!!.