نظامی که تدین وارداتی بر اساس آن استوار است
بعد از ملاحظه و مناقشه طولانی به حقیقت تلخی دست یافتم، و آن اینکه تدینی که امروزه ما داریم کاملاً با نظام زیبای الهی متفاوت است!!
و آن را در یک جمله اگر خلاصه کنیم اینطور باید گفت که تدین ما دینی است دیگر که بر اساس اهتمام ورزیدن به خواهشات نفس و علاقههای انسان از قبیل مال و جنس و کالاهای بیارزش دنیوی استوار است، و تلاش آن بر همین نقطه متمرکز میباشد. این تدین عوضی و غیر واقعی به حد وحشتناکی از اضطراب و اختلال در این نظام رسیده است، لذتها و منافع شخصی به طرز فجیعی بر حقوق خدا و جامعه چیره شده است، و امکان ندارد که فرد عاقلی در آن بیاندیشد و به یقین درک نکند که این مذهب آن تشیع اصلی و واقعی نیست، و اصلاً در عقل نمیگنجد که دینی که خداوند از آسمان فرستاده است همین باشد، و اگر ستمگرانه کلمه تشیع بر این مذهب اطلاق شود باید به آن کلمه غیر واقعی را هم بیافزاییم تا دامان تشیع اصلی و واقعی را از آن پاک کنیم. و تشیع غیر واقعی را میتوان در این عبارت خلاصه کرد (دینی است که در مورد عبادت و احسان بر اساس محدودیت و تنگ نمودن دایره این دو چیز استوار است و در امور مال اندوزی و جنسی بر آزادی و عدم محدودیت مبتنی است)!!! و امکان ندارد که این دین آیین اهل بیت باشد، و اشتباه است که این را ما تشیع بنامیم.
و بسیاری از بزرگان تشیع غیر واقعی بین بسیاری از عبادتهای شرعی یا غیر شرعی و بین خوردن و نوشیدن و مالاندوزی و استفاده جنسی ربط دادهاند! و دروازه ورود به دایره حرام را کاملاً گشودهاند، بعد از اینکه زمینه آماده و مناسب برای این امر بوده است، و موانع از انجام چنین کاری یا ضعیف بودهاند یا اصلاً موانعی سر راه نبوده است، و از طرفی راهها و ابزارهایی که به حرام برساند فراوان بودهاند! بویژه اینکه آنها توانستهاند پیروانشان را بفریبند که بزرگترین منکرات با سادهترین اسباب و پوچترین عذرها بخشیده میشوند.
و اینچنین....، به صورت نتیجه قطعی، چنین حالتی امور جنسی واقعیت زندگی گردیده و تا جایی که توانستهاند عبادت را بر اساس مالاندوزی و امور جنسی و فزونی در آن و بر اساس حذف آنچه که حذفش ممکن بوده و اختصار آنچه از فرائض دینی که اختصارش ممکن بوده است و تخفیف در آن یا تبدیل آن دامی برای شکار مال و استفاده جنسی قرار دادهاند.
پس میبینیم که در تشیع غیر واقعی بر مالاندوزی و استفاده جنسی محدودیتی نیست، و از طرفی میبینیم که در عبادت و احسان بخشهایی حذف شده، و دایره آن تنگ و محدود گردیده است!! این است قاعده و قانون تشیع غیرواقعی، این قاعده را خوب به یاد داشته باشید و اینک میرویم تا در باب دوم آنچه را که به طور خلاصه برایت بیان نمودم به صورت مشروح و مفصلاً بگویم.