حور و نذرها
«ائمه» چه زیادند! زیرا درست کردن امام به چیزی بیش از ساختن یک ضریح مکعب، پردهها و گنبدها آن را پوشاندهاند نیاز ندارد، و باید همه این ضریحها به خطوط ارتباطی نزدیک باشند! و ائمه دارای خادمان و پردهداران و متولیانی هستند. و این خیلی مهم است که مسئولیت امور ساخت و ساز و نگهداری گنبدهایشان را به عهده دارند: ﴿وَهُمۡ لَهُمۡ جُندٞ مُّحۡضَرُونَ﴾[یس: ۷۵]. «و این (عبادتکنندگان در قیامت) لشکرى براى آنها خواهند بود».
فکر کن! (امام) به کسی نیاز دارد که از او نگهبانی و پاسداری مینماید و برعکس نیست! و این متولیان و پردهداران از طریق همین کار اموال هنگفتی به دست میآورند که به صورت نقدی یا حیواناتی که برای امام ذبح میشوند و نذرهایی که به امام داده میشوند به دست اینها سپرده میشود. و همه وساطتهایی که امام میکند مشروط بر این است که اموال و نذرهایی داده شود و گوسفندهایی برای امام قربانی گردد، و امکان ندارد که وساطت یا شفاعتی بدون پرداخت اموال انجام گیرد و راهی برای رسیدن به خدا به جز با وساطت و شفاعت وجود ندارد!.
حتی بزرگترین سوگند و قسم همان است که در بارگاه امام انجام شود، و هر کسی میتواند صدبار به دروغ به خدا قسم بخورد، اما نباید حتی یکبار به امام به دروغ قسم بخورد به ویژه وقتی که در بارگاه یا مزار و در کنار ضریح امام باشد! و این چیزی است که حتی مشرکان جاهلیت نخستین به آن نرسیده بودند زیرا مشرکان جاهلیت نخستین وقتی سوگند را به طور موکد بیان میکردند به خدا قسم میخوردند، آن چنان که خداوند از آنها خبر داده است و فرموده است: ﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ لَّيَكُونُنَّ أَهۡدَىٰ مِنۡ إِحۡدَى ٱلۡأُمَمِ﴾[فاطر: ۴۲]. «آنان با نهایت تاکید به خدا سوگند خوردند که اگر پیامبرى انذارکننده به سراغشان آید، هدایت یافتهترین امتها خواهند بود».
زیارتها پایان نمیپذیرد، زیرا در طول سال مناسبتها و مراسمی برای آن قرار دادهاند، اگر چه در بعضی مواقع و در برخی مناسبتها شدت مییابد، و در برخی مناسبتها از شدت آن کاسته میشود. مثلا ماه محرم تا پایان صفر موسم زیارت است. و عاشورا، چه میدانی که عاشورا چیست! و ایام عیدها به خصوص، و روز عرفه همه اینها مناسبتهاییاند برای زیارت ائمه.
و این روز، روز ولادت فلانی است، و فلان روز، روز وفاتش یا روز کشتهشدنش میباشد، و این روز، روزی رجبیه، و آن روز شعبانیه است، و این سالگرد است، و این سال فارسی روز ۲۱ آذر است، و روز نوروز که شب آن به افروختن آتش زنده نگاه داشته میشود، اما سال اسلامی هجری قمری با نوحهسرایی و سیاه پوشیدن به استقبالش میرویم!.
و مناسبتها از بس که زیادند نمیتوان آن را شمرد! به اضافه غروب هر جمعهای که مناسبت هفتگی است همان طور که مناسبتی گروهی است که مردان و زنان محله در آن جمع میشوند و بیشترشان - اگرچه همهایشان چنین نباشند - از دین چیزی غیر از این زیارتها و این مناسبتها نمیدانند، مناسبتها و زیارتهایی که با وجود کثرت و تنوع آن و با وجود اهمیتی که به آن داده میشود حتی یکبار در قرآن ذکر نشده است! به یکی از جوانان گفتم - او موسوی النسب بود - سید، آیا نماز جمعه میخوانی؟ گفت: بله، در حالی که خیلی خوب میدانستم که او نماز جمعه نمیخواند. گفتم: کجا نماز جمعه میخوانی؟ گفت: در نجف یا کربلا.
گفتم: ما شاء الله در کدام مسجد جامع؟ گفت: نه، هر پنجشنبه به زیارت ائمه میرویم و آن جا نماز میخوانیم و زیارت میکنیم!! با خودم گفتم: سبحان الله! عصر را با ظهر یکی کردند ما پذیرفتیم اما اینکه پنجشنبه را با جمعه یکی کنند تاکنون نشنیدهام!!.
و از جمله چیزهایی که جلب توجه مینماید این است که ما به مناسبت ولادت یا وفات هر امامی جشن میگیریم به جز برای ولادت و وفات امام ائمه محمد صدر صورتیکه همه اینها جز بدعتها بشمار میرود و اصلی در دین ندارد، و از همه مناسبتهای بزرگ اسلامی مانند اسراء و معراج و هجرت و معرکههای سرنوشتساز در تاریخ خودمان مانند جنگ بدر غافل هستیم و آنها را نمیدانیم.
اما روز نوروز که عید آتشپرستان است را جشن میگیریم و در شب آن آتش بر میافروزیم!.