سیری در جهان تشیع یا کشف اسرار پنهان حوزه های علمیه شیعیان

فهرست کتاب

بی‌بند و باری‌ اروپایی‌:

بی‌بند و باری‌ اروپایی‌:

و برای‌ این‌که‌ نقاب‌ ـ نه‌ بیشتر از این‌ ـ از حقیقت‌ ماجرا دور شود تا مقصود و هدف‌ آشکار شود بدون‌ این‌که‌ به تفسیر و پرده‌برداری‌ نیازی‌ باشد این‌ فتوا را با عبارتش‌ برایتان‌ نقل‌ می‌کنم‌:

مسأله ( ۲۸۹) آیا متعه‌ کردن‌ و استفاده‌ جنسی‌ از دختر اروپایی‌ غربی‌ بدون‌ اجازه‌ ولی‌اش‌ جایز است‌؟

جواب‌: اگر فرض‌ کنیم‌ که‌ ولی‌ او را رها کرده‌ و در همه‌ کارهایش‌ او را به‌ خودش‌ سپرده‌ است‌ نیازی‌ به‌ اجازه‌گرفتن‌ نیست‌ حتی‌ در مورد دختر مسلمان(!!!) و همچنین‌ اگر مذهب‌ دختر چنین‌ بود که‌ اجازه‌ گرفتن‌ لزومی ‌نداشت‌ بدون‌ مراجعه‌ به‌ ولی‌ جایز است‌ حتی‌ در مورد دختر مسلمان‌ نیز(!!!)

چنان‌ که‌ اگر ولی‌ دختر را از ازدواج‌ کردن‌ با کفو منع‌ کند در صورتی‌ دیگر کفوی‌ نباشد اعتبار اذن‌ او ساقط‌ می‌شود[۶۰].

آیا این‌ جایز قرار دادن‌ همه‌ هرج‌ و مرج‌ جنسی‌ و بی‌بند و باری‌ حیوانی‌ که‌ در اروپا و غرب‌ انجام‌ می‌شود نیست‌؟!.

آیا این‌ فتوا تلاشی‌ ننگین‌ نیست‌ که‌ جناب‌ سید برای‌ نقل‌ بی‌بند و باری‌ به‌ جامعه‌ مسلمان‌ می‌نماید؟!.

سوال‌ کننده‌ از جامعه‌ اروپایی‌ غربی‌ و دختر جوان‌ اروپایی‌ می‌پرسد و (سید) او را راهنمایی‌ می‌کند که‌ این‌ کار حتی‌ اگر با دختر مسلمان‌ در جامعه‌ اسلامی‌ شرقی‌ انجام‌ شود اشکالی‌ ندارد زمانی‌ که‌ ولی‌ دیوث‌ (دختر را رها کرده‌ باشد و او را به‌ خودش‌ سپرده‌ باشد)!!! و یا اگر دختر از تحت‌ سرپرستی‌ و اطاعت‌ ولی‌اش‌ بیرون‌ باشد (تا ولی‌ را با خواست‌ و توجیه‌ مرجع‌ خود دیوث‌ کند، زیرا (مذهب‌ دختر این‌ است‌ اجازه‌ گرفتن‌ لازم‌ نیست‌)، اما (سید) به‌ ما نگفت‌ حکم‌ ولی‌ که‌ دخترش‌ را رها می‌کند و او را به‌ خودش‌ واگذار می‌نماید تا هر چه‌ می‌خواهد انجام‌ دهد چیست، و در شریعت‌ سید حکم‌ ولی‌ چیست‌؟!!.

چنین‌ جامعه‌ای‌ نیاز دارد که‌ با اتو معالجه‌ شود تا با دستمال‌ کاغذی‌ خشک‌ کننده‌ که‌ بوسیله‌ آن‌ زخم‌هایی‌ که‌ چرک‌ و گندگی‌ از آن‌ بیرون‌ می‌آید عطرآگین‌ گردد.

اطلاع‌ داشتن‌ ما از چنین‌ فتواهایی‌ که‌ پاکدامنی‌ جامعه‌ را ترور می‌نماید و شناخت‌ ما از آنچه‌ پشت‌ پرده‌ می‌گذرد یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ عواملی‌ است‌ که‌ ما را وادار می‌نماید که‌ فریاد بزنیم‌ (آیین‌ و شیوه‌ اهل‌ بیت‌ را نجات‌ دهید).

چرا برادران‌مان‌ را از مذاهب‌ دیگر وقتی‌ مذهبی‌ را که‌ فتوای‌ علمایش‌ این‌ است‌ به‌ ریشخند و تمسخر می‌گیرند سرزنش‌ می‌کنیم‌؟

چرا از تنفر آن‌ها از این‌ مذهب‌ خشمگین‌ می‌شویم‌؟

در حالی‌ که‌ آن‌ها آنچه‌ اتفاق می‌افتد را با چشمان‌ خودشان‌ مشاهده‌ می‌کنند، و آنچه‌ خوار و رسوا می‌نماید را می‌خوانند، و همه‌ آنچه‌ ما انجام‌ می‌دهیم‌ این‌ است‌ که‌ تلاش‌ می‌کنیم‌ تا واقعیت‌ و وضعیت‌ ننگین‌ و خفت‌‌باری ‌را با کاغذ پاره‌هایی‌ که‌ روی‌ آن‌ نوشته‌ شده: فقیه‌ گفت‌، مرجع‌ فتوا داد، گفت‌ و شنید، و گفت‌: روایت‌ و حکایت‌ می‌شود! پیوند بزنیم‌ و بپوشانیم‌.

چگونه‌ می‌خواهی‌ مرا قانع‌ کنی‌ که‌ به‌ پزشکی‌ اعتماد کنم‌ که‌ بیماران‌ از پیش‌ او همراه‌ با بیماری‌ها و میکروب‌های‌ واگیردار بیرون‌ می‌آیند و سپس‌ به‌ من‌ می‌گویی‌: این‌ اصول‌ پزشکی‌ و روش‌ آن‌ است‌؟!.

من‌ به‌ عنوان‌ یک‌ انسان‌ خداوند عقل‌ اندیشه‌گر و پویا به‌ من‌ ارزانی‌ داشته‌ است، و در میان‌ دو راه‌ قرار دارم‌ که‌ راه سومی‌ نیست‌. یا این‌که‌ این‌ پزشک‌ فقط‌ ادعا می‌کند و معالجه‌ بلد نیست،‌ و یا این‌که‌ ما باید در این‌ اصول‌ و شیوه که‌ چنین‌ پزشکی‌ را تحویل‌ جامعه‌ داده‌ بازبینی‌ کنیم‌.

[۶۰] مسائل‌ و ردود - محمد صادق الصدر، چاپ‌ اوّل‌ ۱۴۱۶هـ، ۱۹۹۵م ص‌ ۵۵.