سیری در جهان تشیع یا کشف اسرار پنهان حوزه های علمیه شیعیان

فهرست کتاب

خداوند همه‌ گناهان‌ را می‌آمرزد

خداوند همه‌ گناهان‌ را می‌آمرزد

با وجود این‌ همه، گناه‌ها بخشوده‌ شده‌ هستند! هرچند بزرگ‌ باشند، و هر چند زیاد باشند بخشیده‌ شده‌اند! و گناهان‌ صغیره‌ و کبیره‌ فرقی‌ ندارند. آیا مگر ائمه‌ را دوست‌ نداری‌ و به‌ آن‌ها عقیده‌ نداری‌؟ و آیا این‌ برای‌ نجات‌ از عذاب‌ خدا کافی‌ است‌؟ بله، امامان‌ برای‌ هر دوستداری‌ که‌ آن‌ها را دوست‌ دارد شفاعت‌ می‌کنند، هر کس‌ که‌ باشد و هر چند گناه‌ که‌ انجام‌ داده‌ باشد، هرگز او را نمی‌گذارند که‌ وارد جهنم‌ شود. چگونه‌ می‌گذارند که‌ او به‌ جهنم‌ برود حال‌ آنکه‌ او به‌ ولایت‌ آن‌ها عقیده‌ دارد و آن‌ها را دوست‌ می‌دارد، و به‌ محبت‌ و یاری‌ کردن‌ آن‌ها باور دارد!.

آیا مگر امام علی‌ تقسیم‌ کننده‌ بهشت‌ و جهنم‌ نیست‌؟!! آیا مگر اینطور نیست‌ که‌ هر کس‌ که‌ به‌ بهشت‌ می‌رود باید بلیطی‌ از علی‌ گرفته‌ باشد؟! و علی ÷هیچ‌ یک‌ از شیعیان‌ خود را نمی‌گذارد مگر این‌که‌ به‌ او بلیط‌ نجات‌ را خواهد داد، هر عملی‌ هم‌ که‌ داشته‌ باشد!! و اینطور دین‌ به‌ اندیشه‌ای‌ خالی‌ و بدون‌ عمل‌ و پایبندی‌ تبدیل‌ گردیده‌ است‌.

این‌ روایت‌ها را بخوان، روایت‌هایی‌ که‌ از معتبرترین‌ منابع‌ هستند سپس‌ به‌ وضعیت‌ موجود و آنچه‌ در آن‌ می‌گذرد بیاندیش‌ که‌ واقعیت‌ موجود چگونه‌ با این‌ روایت‌ها مطابقت‌ می‌نماید و بر روش‌ و شیوه آن ‌حرکت‌ می‌کند!.

- خداوند به‌ پیامبر صتعهد داده‌ است‌ که‌ هیچ‌ گناه‌ صغیر و کبیره‌ای‌ برای‌ شیعیان‌ علی‌ نگذارد، و بدی‌های‌ آنان‌ به نیکی‌ تبدیل‌ می‌گردد[۱۰۴].

- خداوند از عذاب‌ دادن‌ امتی‌ که‌ ولایت‌ امام‌ عادلی‌ را پذیرفته‌ شرم‌ می‌نماید، گرچه‌ آن‌ امت‌ ستمگر و بد باشد[۱۰۵].

- بدی‌ شیعه‌ از نیکی‌ دیگران‌ بهتر است[۱۰۶].

- و از ابوعبدالله ÷روایت‌ است‌: هیچ‌ مومنی‌ نیست‌ که‌ در شب‌ و روز خود مرتکب‌ چهل‌ گناه‌ کبیره‌ شود، و ایستاده ‌بگوید: «أستغفر الله الذي لا إله إلا هو الحي القيوم، بديع السموات والأرض ذو الجلال والإكرام، وأسأله أن يصلي على محمد وأن يتوب علي» مگر این‌که‌ خداوند او را می‌آمرزد و کسی‌ که‌ در روزی‌ بیش‌ از چهل‌ گناه‌ کبیره مرتکب‌ شود در او چیزی‌ نیست‌[۱۰۷].

فکر کن‌! مومن‌ است‌ و در شب‌ و روز مرتکب‌ چهل‌ بدی‌ می‌شود نه‌ از گناهان‌ صغیره‌ بلکه‌ از گناهان‌ کبیره‌ مانند زنا، لواطت‌ یا نوشیدن‌ شراب‌، دزدی‌ و... پس‌ وقتی‌ چنین‌ کسی‌ مومن‌ است‌ کافران‌ چگونه‌ خواهند بود؟!!

(و در روایت‌ها آمده که‌ زنی‌ زناکار از همسایگان‌ گناهکاران‌ و از همسایگان‌ عزاداران‌ حسین‌ رفت‌ که‌ آتشی‌ از مجالس‌ عزا بیاورد وقتی‌ آن‌ جا رفت‌ دید که‌ آتش‌ خاموش‌ شده‌، آتش‌ را روشن‌ کرد و بر اثر دود آتش‌ اشک چشم‌هایش‌ سرازیر شد و خداوند او را بخشید)[۱۰۸].

دوستی‌ به‌ ما گفت‌ که‌: در عاشورا در یکی‌ از مجلس‌های‌ عزا حاضر شدم‌ از (مداح‌) شنیدم‌ که‌ می‌گفت‌: زن ‌زناکاری‌ از خانه‌اش‌ بیرون‌ آمد تا آتش‌ بیاورد از کنار دیگ‌ حلوایی‌ که‌ آتش‌ آن‌ خاموش‌ شده‌ بود گذشت، او زیر دیگ‌ دمید تا این‌که‌ آتش‌ را روشن‌ کرد، و سپس‌ از آن‌ شعله‌ آتشی‌ برای‌ خود گرفت‌ و رفت، در خواب‌ دید که ‌کسی‌ به‌ او می‌گفت‌: خداوند همه‌ گناهانی‌ را که‌ مرتکب‌ شده‌ای‌ بخشید، چون‌ تو آتش‌ زیر دیگ‌ حلوا را روشن نمودی‌! گفت:‌ این‌ پاداش‌ کسی‌ است‌ که‌ قصد روشن‌ کردن‌ آتش‌ را نداشته‌ باشد، پس‌ پاداش‌ کسی‌ که‌ قصد او پختن‌ حلوای‌ ابوعبدالله باشد، چه‌ خواهد بود!!

صدا از هر طرف‌ بلند شد و فریاد می‌زدند: «اللهم‌ صلي‌ علي‌ محمد وآل‌ محمد».

دوستم‌ می‌گفت‌: من‌ به‌ سخنران‌ و مداح‌ گفتم‌: شاید تو نمی‌دانی‌ ـ یا می‌دانی‌ ـ که‌ هشتاد درصد یا بیشتر حاضران در مجلس‌ گرفتار گناهانی‌ چون‌ زنا و شراب‌ و غیره‌ هستند، آیا این‌ سخن‌ تو دعوتی‌ برای‌ ادامه‌ دادن‌ راه‌ زشتی نیست وقتی‌ که‌ همه‌ چیز با یک‌ هیزم‌ که‌ زیر دیگ‌ حلوا گذارده‌ می‌شود بخشیده‌ می‌شوند، پس‌ توبه‌ چه‌ معنی‌دارد؟! و این‌ هشدار و وعید سخت‌ در قرآن‌ و حدیث‌ که‌ برای‌ زنا و قتل‌ و شراب‌ و غیبت‌ و دروغ‌ آمده‌ برای‌ چه‌ کسی ‌است‌؟!.

می‌گفت‌: ناگهان‌ ـ برای‌ اولین‌ بار ـ از این‌که‌ کسی‌ تخت‌ کبریا و بزرگی‌ او را تکان‌ می‌دهد وحشت‌ زده‌ شد، و این چیز بود که‌ او خودش‌ را برای‌ چنین‌ اعتراضی‌ آماده‌ نکرده‌ بود چون‌ او انتظارش‌ را نداشت، پس‌ ساکت‌ شد، گویا سنگی‌ به‌ دهانش‌ گذاشته‌ شد.

من‌ می‌گویم‌: اگر در هر مجلسی‌ یک‌ نفر مانند این‌ مرد می‌بود که‌ فکرش‌ آزاد و شخصیت‌ او قوی‌ بود و بر بندهای تقلید کورکورانه‌ بند نمی‌بود حمله‌ می‌برد امثال‌ چنین‌ سخنران‌هایی‌ جرات‌ نمی‌کردند مردم‌ را فاسد کنند و مال‌هایشان‌ را به نام‌ اهل‌ بیت‌ از دستشان‌ بگیرند، و مردم‌ به‌ تدریج‌ می‌دانستند که‌ این‌ها در راهی‌ هستند و اهل‌ بیت‌ در راهی‌ دیگر.

واقعیت‌ و وضعیت‌ موجود گواهی‌ می‌دهد که‌ درخت‌ روایت‌های‌ دروغین‌ از دیر زمان‌ به‌ بار نشسته‌ و میوه‌ داده ‌است‌.

مرا تصدیق‌ کنید که‌ این‌ واقعه‌ نفرت‌‌انگیزی‌ که‌ هم‌ اینک‌ حکایت‌ خواهم‌ کرد با یکی‌ از خویشاوندانم‌ پیش‌ آمده ‌است‌:

من‌ آن‌ را حکایت‌ می‌کنم‌ تا شاید عزت‌ را در دل‌های‌ شرافتمندان‌ تحریک‌ کنم‌، و نظر غیرتمندان‌ را به‌ چاله‌ عمیقی که‌ بسیاری‌ از کسانی‌ که‌ فریب‌ آنچه‌ را که‌ گفته‌ می‌شود و به‌ اهل‌ بیت‌ نسبت‌ داده‌ می‌شود خورده‌اند، و در این‌ سیاهچال‌ افتاده‌اند جلب‌ می‌کنم‌.

با توجه‌ به‌ این‌که‌ این‌ واقعه‌ جز قطره‌ای‌ از فاضلاب‌ متعفنی‌ که‌ بسیاری‌ آن‌ را می‌دانند اما جرات‌ سخن‌ گفتن ‌از آن‌ را به‌ خاطر دلائلی‌ ندارند، بیش‌ نیست‌.

این‌ خویشاوندم‌ به‌ من‌ گفت‌ که‌ او به‌ دیدار یکی‌ از دوستان‌ سرباز معلم‌ خود رفته‌ بود و از آن‌ جا که‌ باید مهمان‌ را گرامی‌ داشت، این‌ معلم‌ به‌ مهمان‌ خود پیشنهاد می‌کرد که‌ موهای‌ تنش‌ برخاست‌! به‌ او گفت:‌ دانش‌ آموزی‌ دارم ‌که‌ مورد پسند تو خواهد بود بسیار زیباست‌!!.

چه‌ می‌گوی‌؟؟!!.

اگر از گناه‌ می‌ترسی‌ این‌ حمام‌ آماده‌ است‌ غسل‌ می‌کنیم، سپس‌ به‌ همین‌ نزدیکی‌ به‌ بارگاه‌ (امام‌) می‌رویم‌ و زیارتش‌ می‌کنیم، و همه‌ چیز تمام‌ می‌شود!!.

محیط‌ آماده‌ شد و اخلاق فاسد گردید، و اینگونه‌ محیط‌ کاملاً برای‌ انجام‌ یافتن‌ هر گناه‌ و زشتی‌ آماده‌ شده‌ است، و در نتیجه‌ اخلاق از بین‌ رفته‌ و مردم‌ فاسد شده‌اند.

این‌ حقیقتی‌ دردناک‌ و تلخ‌ است، وقت‌ آن‌ رسیده‌ تا ما به‌ تلخی‌ آن اعتراف کنیم، و ما از دیر زمان تلخی و هندوانه‌ ابوجهل‌ که‌ در پوشش‌ قرار داده‌ شده‌ را به‌ نام‌ حلوا و عسل‌ می‌خوریم‌.

اولین‌ گام‌ در راه‌ معالجه‌ این‌ است‌ که‌ مریض‌ اعتراف‌ کند که‌ او مریض‌ است، و به‌ خود جرات‌ بدهد که‌ نخست‌ باید خودش‌ اعتراف‌ نماید و سپس‌ پیش‌ پزشک‌ به‌ مریضی‌ خود اعتراف‌ کند و سرسختی‌ نشان‌ دادن‌ و رو بر تافتن‌ به مریض‌ جز این‌که‌ بیماری‌ و عذابش‌ را بیشتر کند چیزی‌ نمی‌افزاید.

[۱۰۴] اصول‌ الکافی‌ ۱/۴۴۴. [۱۰۵] اصول‌ الکافی‌ ۱/۳۷۶. [۱۰۶] حواله‌ مذکور ۲/۴۶۴. [۱۰۷] حواله گذشته ۲ / ۴۳۸- ۴۳۹. [۱۰۸] أنوار الولایة‌ از آیت‌ الله ملا زین‌ العابدین‌ گلپایگانى‌ ص‌ ۳۳۸.