پاسخ بر مراجعه (٩۶):
کشف نیرنگ و فریبکاری عبدالحسین و بیان اینکه شیعه نیز در صورت ادعای عبدالحسین - دربارۀ آنچه پیرامون عدم اجرای دستورات پیامبر ثابت شده است – مورد احتجاج قرار میگیرند و موضعگیری اهل سنت نسبت به همۀ صحابه بیان گردیده است در این مراجعه در پاسخ جوابهایی که به شیخ الازهر نسبت داده است سخن گفته و تلاش نموده آن را به عنوان جواب اهل سنت قلمداد نماید و آن را به عنوان سستترین و ضعیفترین جوابها جلوه دهد تا راحت بتواند آن را رد نموده و تمام جوابهای اهل سنت [واقعی] را در این زمینه نادیده بگیرد.
و لذا جواب اهل سنت را از طریق آنچه به شیخ الازهر نسبت داده است در دو صورت محدود مینماید:
۱- امر مذکور [در حدیث علی] افاده وجوب نمینماید.
۲- وجوب [مذکور] وجوب کفائی است. و بدون شک این سخن بیانگر ضعف و سستی اوست و هر کسی میتواند آن را رد نماید و پاسخ ما بر مراجعۀ (٩۴) بیانگر ضعف اساس آن جریان و مخالف با آن جریان میباشد و در پاسخهای گذشته به تمام موارد مذکور پاسخ دادیم و لذا در اینجا نیاز به پاسخ و رد [دوباره] آن نیست. و گذشته از مساله ثبوت آن جریان پاسخی که ممکن است ما به نسبت به موقف ابوبکر و عمر در آن احادیث جواب دهیم همان پاسخ و جوابی است که ائمۀ شیعه در موضعگیری علی دربارۀ پاک کردن اسم پیامبر در روز حدیبیه و یا از جدال علی با پیامبر در نماز – و تا حدی که پیامبر آیه: ﴿وَكَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَكۡثَرَ شَيۡءٖ جَدَلٗا٥٤﴾[الكهف: ۵۴] را بر او تطبیق نمود – به کار میبرند پس هر آنچه از جانب شیعه درباره موضعگیری علی مطرح میشود به طریق اولی سزاوار است که در موقف ابوبکر و عمر به کار برده شود اینگونه مسائل شامل سخن موسوی در پایان این مراجعه نیز میگردد که میگوید: ابوبکر و عمر دل پیامبر را شاد ننمودند و با قتل [مارق] دستور پیامبر را بر نظر و رأی خود ترجیح ندادند. و ما نیز میگوئیم خودداری علی از پاک کردن اسم پیامبر از پیمان نامه در روز حدیبیه بیانگر این است که او هم از پیامبر اطاعت ننموده است و این شاهد ترجیح عمل و خواستۀ خود بر دستور پیامبر است، و این به این معنی نیست که ما علی را پیرو پیامبر ندانیم بلکه هدف ما از ارائه اینگونه سخن الزام رافضیان و دهان فرو بستن آنان نسبت به صحابه و شاگردان پیامبر است.