بنام خدا
چون خلاصة المسائل منتشره از سوی حوزه علمیه احناف خواف زیر نظر مرحوم حضرت مولانا شمس الدین مطهری/بوده و بنا است که تجدید چاپ گردد. لازم دانستیم که مختصراً گوشهای از زندگینامه آن مرحوم را از نظر خوانندگان عزیز بگذرانیم.
مولانا خواجه شمس الدین مطهری/فرزند مرحوم خواجه محمدرضا (که سلسله نسبشان به حضرت قطب الأقطاب ژنده پیل شیخ احمد جامی قدس سره میرسد). در سال (۱۲۸۲ هجری شمسی). در قریه تیزاب میان خواف متولد شدند. بعد از اینکه قرآن شریف و کتب فارسی را در محل فرا گرفتند در سال (۱۳۰٧ هجری شمسی) به شهر هرات افغانستان رفته و در مسجد خرقه مبارکه مشغول تحصیل علوم دینی شدند، و از اساتید مشهور هرات که در مسجد خرقه و مسجد جامع بودند علوم صرف، نحو، فقه، منطق، معانی و بیان را کسب کردند. در این مدت از محبوبیت خاص در میان اساتید و علما برخوردار بودند.
ایشان در شهریور (۱۳۱۲ هش) عازم هندوستان که در آن زمان مستعمره انگلیس بود شدند و در چهاردهم شهریور همان سال به شهر چمن (یکی از شهرهای بلوچستان پاکستان امروز میباشد) وارد و از آنجا راهی دهلی گردیدند و مدتی در آنجا از حضور علما کسب فیض نمودند، تا اینکه در سال (۱۳۶۱ هش) وارد مهد علم و عرفان، دارالعلوم دیوبند مرکزی که بحث دژی محکم و استوار و در تزکیه نفوس و ناملایمات مملکتی نقش به سزایی داشته است شدند.
ایشان تا سال (۱۳۶۶ هـش) از حضور علمای ربانی همچون مولانا حسین احمد مدنی/، مولانا شبیر احمد عثمانی/، مولانا اعزاز علی/، مولانا محمد ادریس کاندهلوی/، مولانا عبدالخالق/، مولانا ابراهیم بلیاوی/، مولانا سید اصغر حسین/، مولانا مفتی محمد شفیع/به سرپرستی مولانا قاری محمد طیب/از تمام علوم منجمله: تفسیر، حدیث، فقه، اصول، فلسفه، منطق، عقائد، کلام و هیئت کسب فیض و فارغ التحصیل شدند.
بعد از اتمام دوره تحصیل به مدت سه سال از طرف دارالعلوم دیوبند در بدیلی یکی از شهرهای هند به سمت استاد معرفی شده و در آنجا به تدریس مشغول گشتند.
ایشان در اواخر سال (۱۳۲۶ هش) از طریق افغانستان به زادگاه خود تیزاب خواف برگشتند. بعد از اطلاع فرمائی شان به شهر خواف جهت تدریس و ارشاد شدند تا اینکه با کوشش و تلاش طرفین در سال (۱۳۲٧ هش) حوزه علمیه احناف خواف را تاسیس نمودند که الحمد لله تا کنون با کمال جدیت مشغول تربیت و ارشاد فرزندان مسلمین میباشد و علمائی تربیت نموده که در خود حوزه علمیه و منطقه خواف و نقاط دیگر از دور و نزدیک مشغول خدمت به اسلام و جامعه اسلامی میباشند.
وفات ایشان در روز سه شنبه دهم ذی الحجة (۱۴۱۰ هـ). مطابق با یازدهم تیرماه (۱۳۶٩هش) روز عید قربان مقارن با طلوع خورشید رخ داد و روح آن عالم ربانی و باغبان بوستان محمدیج، پاسبان حریم نبوت، نکته دان اسرار شریعت، به ملکوت اعلی پیوست، «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ».
آری، موت چیزی نیست که انسان از آن اظهار تعجب کند یا کسی از آن مستثنی باشد بلکه آمدن به این دنیا مقدمهای است برای رفتن، اما در این دنیا کسانی هستند که مردم از نورشان استفاده میکنند و قلبهای مجروح مردم از انفاس قدسیه شان شفا مییابد. درماندگان در سایه عطوفتشان پناه میگیرند، و خود مانند شمع میسوزند و دیگران را روشنائی میبخشند، خود بیقرارند و دیگران را آرام میسازند. اینها از این جهان رحلت میکنند در حالی که اهل آسمان و زمین در سوگشان اشک میریزند و عالمی را در غم و اندوه فرو میبرند و از رفتنشان مجالس دینی و علمی بیرونق میشود.
مرحوم مولانا شمس الدین مطهری/از همین گروه بودند و ایشان نمونه علم و عمل و اخلاص و تقوا بودند. ایشان در هر مجلس چراغ آن محفل بودند، با این همه از شهرت و خودنمائی و زرق و برق دنیا شدیدا نفرت داشتند و به همین خاطر بود که بر دلهای مسلمین تسلط داشتند.
این است که رسول اکرمجمیفرمایند: «من تواضع لله رفعة الله». أللهم أغفره وأرحمه ونور مرقده وأرفع درجتة وأجعل قبره روضة من ریاض الجنة. آمین
حبیب الرحمن مطهری عفی الله عنه
بسم الله الرحمن الرحیم
این کتاب به دستور حضرت مولانا خواجه شمس الدین مطهری استاد العلماء و سرپرست حوزه علمیه احناف خواف و راهنمائی اساتذه مخصوصا جناب مولوی حفیظ الله طاهری سرپرست مدرسه تعلیم القرآن نشتیقان که سهم عمده آن را بر عهده داشتند تالیف گردید، امید است انشاء الله به زودی جلد دیگر آن انتشار یابد.
> أحقر الطلبة: غلام أحمد موحدی.