احکام مخصوص سفر شرعی
کسی که اراده سفر کرد و از خانه بیرون شد شرعا مسافر گفته میشود، و بر آن واجب است که نماز ظهر و عصر و خفتن را بجای چهار رکعت دو رکعت بخواند، و اگر قصدا چهار رکعت خواند و در قعده اول نشست و در آخر سجده بجا آورد نماز آن اداء میشود ولی گنهکار است، و اگر در قعده اول ننشیند نماز آن فاسد است، نبی کریم جو اصحاب بزرگوار همین گونه دستور میدادند.
مسئله ۴٩۲: اگر ابتدا وقت مقیم بود و پیش از اداء نماز شروع به مسافرت کرد این نماز را مسافرانه بخواند، همچنین اگر در اول وقت مسافر بود و پیش از اداء مقیم شد نماز را مقیمانه بخواند.
مسئله ۴٩۳: مسافر در ایستگاه قطار یا فرودگاه شهر خود بشرط بیرون بودن آنها از شهر از رفتن و برگشتن نماز را مسافرانه اداء نماید. از حضرت علی کرم الله وجهه روایت است که: وقتی از بصره به وطن خود کوفه تشریف میآوردند و این قدر نزدیک بودند که مکانات و محلات بنظر میآمد ولی نماز را مسافرانه میخواندند.
مسئله ۴٩۴: مسافر اگر بجائی مطمئن باشد سنتهای مؤکده را بخواند، و اگر شتاب دارد یا از قطار و ماشین و یا از رفقاء میماند میتواند سنتها را ترک کند.
مسئله ۴٩۵: برای مقیم امامت مسافر و بالعکس جائز است ولی وقتی مسافر امام بود پیش از شروع نماز اطلاع دهد که من مسافرم و شما بقیه نماز خود را بخوانید، و متقدین مقیم دو رکعت آخر را اینطور بخوانند که: در قیام به اندازه حمد توقف نمایند و سوره الحمد را نخوانند.
مسئله ۴٩۶: مسافر شرعی مختار است که روزه ماه مبارک رمضان را بگیرد یا بخورد، و در صورت خوردن در برگشت به شرط یافتن مهلت قضائی بجای بیاورد.
مسئله ۴٩٧: اگر مسافر بعد از مسافرت وقت قضاء آوردن را نیافت و فوت کرده روزه معاف است.
مسئله ۴٩۸: اگر در سفر به واسطه روزه گرفتن ضعف و مشقت پیش میآید خوردن روزه بهتر است، و اگر روزه گرفتن موجب مشقت و ناراحتی زیاد نبود گرفتنش بهتر است.
مسئله ۴٩٩: مسافر به چهار چیز مقیم میشود،
۱) نیت اقامت پانزده روز را در جائی که قابل اقامت باشد نمودن.
۲) نیت اقامت به طریق تابعیت یعنی اقامت شوهر یا آقا یا فرمانده لشگر که به واسطه نیت آنها زن، غلام، و سربازان مقیم میشوند اگر چه خود آنها نیت اقامت ننمایند.
۳) داخل شدن به وطن اصلی.
۴) اراده برگشتن از محلی که به مقدار سفر نرسیده است. مثلا قصد محلی را داشت که از وطنش تا آنجا شانزده فرسخ است از هشت فرسنگی برگشت.
مسئله ۵۰۰: نیت اقامت از چهار جزء مرکب است.
۱) نیت اقامت، و بدون نیت هیچ مسافری مقیم نمیشود اگرچه تمام را در یکجا بماند، مثلا اگر شخص وارد شهری شد و هر روز قصد بیرون رفتن از آن شهر را دارد ولی به واسطه پیشامدی نتوانست بیرون رود و بهمین حال چندین ماه یا سال در شهر باقی ماند مسافر است و مقیم نمیشود.
۲) مدت اقامت که مدت آن پانزده روز است، اگر از این کمتر باشد مقیم گفته نمیشود.
۳) در یک جا ماندن پانزده روز را اراده کند، اگر اراده توقف پانزده روز در دهات مختلف را داشت مقیم نمیشود ولی نواحی مختلف شهر در حکم واحد است، و به ماندن پانزده روز در نواحی مختلف یک شهر مقیم گفته میشود.
۴) نیت اقامت در جائی که قابل اقامت عادتا و عرفا باشد، لذا نیت اقامت در بیابان و جنگل و کشتی و طیاره جائز نیست و با این نیت مسافر مقیم نمیشود.
مسئله ۵۰۱: خانه بدوشان، خیمهها و خانههای کرائی آنها جای اقامت محسوب میشوند، و همیشه نماز را کامل بخوانند، چرا که به نیت مسافرت سفر نمیکند بلکه از یک چشمه آب به چشمه دیگر و از یک دره به دره دیگر و از یک ده به ده دیگر میروند، ولی اگر به نیت مسافرت عازم سفر شوند مسافر گفته میشوند و احکام سفر بر آنها لازم میگردد.
مسئله ۵۰۲: اشخاصی که به تابعیت مقیم میشوند مثل سربازها و عیال وقتی مقیم میشوند که از نیت فرمانده و شوهر خود اطلاع حاصل کرده باشند، و پیش از آگاهی مسافرند.
مسئله ۵۰۳: مسافر به مجردی که وارد وطن اصلی خود شد مقیم میشود اگرچه مدت اقامتش در آن شهر کم باشد.