بیان اقسام سهگانه وطن و احکام آنها
مسئله ۵۰۴: وطن سه قسم است.
۱) وطن اصلی.
۲) وطن اقامت.
۳) وطن سکنی.
وطن اصلی آن است که: انسان با اهل و عیال خود آنجا بوده و هست و در همانجا زندگی میکند.
مسئله ۵۰۵: وطن اصلی متعدد میشود، مثلا یک نفر چند زن در شهرهای مختلف دارد و در همان شهرها زندگی میکنند و مقیماند، و همه این شهرها برای شوهر وطن اصلی گفته میشود و به مجرد داخل شدن به یکی از آنها مقیم گفته میشود.
مسئله ۵۰۶: اگر پدر و مادر و خویشاوندان شخص در شهری است و اهل و عیال آن در شهر دیگر وطن اصلی آن شهری است که عیال و بچههای آن در آنجا است.
مسئله ۵۰٧: وطن اقامت عبارت از: محلی است که مسافر نیت اقامت پانزده روز یا بیشتر را در آنجا بنماید به شرطی که آنجا عادتا قابل اقامت باشد.
مسئله ۵۰۸: وطن سکنی عبارت از محلی است که مسافر اراده اقامت کمتر از پانزده روز را بنماید.
مسئله ۵۰٩: آن شهرهائی که ایستگاه قطار یا فرودگاه طیاره یا گاراژها در وسط شهر قرار گرفتهاند اگر ساکنین این شهرها بخواهند از این جاها عبور نمایند به مجرد داخل شدن به این محلها مقیم میشوند، و اگر از این جاها قصد طی کردن مسافت سفر را داشته باشند به مجرد بیرون شدن از این شهر مجددا مسافر گفته میشوند.
مسئله ۵۱۰: اگر نماز قضا شده سفر را بعد از اقامت میخواهد قضا بیاورد دو رکعت بخواند، و اگر در سفر نماز قضائی خانه را میخواهد بخواند چهار رکعت بخواند.
مسئله ۵۱۱: وطن اصلی به واسطه سفر باطل نمیشود، مثلا اگر تمام عمر در مسافرت باشد و برای مدت کوتاهی داخل وطن سابق اصلی شود باید نماز را کامل اداء نماید.
مسئله ۵۱۲: صورت تبدیل شدن وطن اصلی این است که: شخص با اهل و عیال ترک آنجا نموده و بجای دیگر رفته و بقیه عمر را میخواهد آنجا بگذراند، لذا این محل وطن اصلی اوست.
مسئله ۵۱۳: حکم وطن اقامت این است که: مادامی که آنجا مقیم است نماز را کامل بخواند و همینکه برای طی کردن مسافت سفر از آن جا بیرون شد مسافر گفته میشود و نماز را مسافرانه بخواند، و اگر مجددا داخل وطن اقامت شد تا موقعی که نیت اقامت نکند مقیم نمیشود، و خلاصه کلام اینکه وطن اقامت هر چند طولانی باشد وقتی نیت سفر کرد و از آن بیرون شد وطن اقامت باطل و باید نماز را کامل بخواند.
مسئله ۵۱۴: حکم وطن سکنی این است که: با وجود قیام در آن مسافر است و نماز را مسافرانه بخواند مگر وقتی که اراده توقف حداقل پانزده روز را بنماید.
مسئله ۵۱۵: اگر شخص اراده توقف ده روز را در یک شهر نمود و بعد از گذشتن شش روز مجددا اراده توقف ده روز دیگر را نمود این شخص مسافر است.