بیان اشخاصی که دادن زکات به آنها جائز است
مسئله ٩٧۶: کسی که دارای یک صد وچهل مثقال نقره یا بیست مثقال طلا یا قیمت آنها را از مال تجارت است و این اضافه از احتیاجات آن است، در اصطلاح شریعت غنی و ثروتمند گفته میشود، و بر آن زکات دادن جائز نیست، و کسی که این مقدار مال ندارد بلکه کمتر یا قطعا مالی ندارد، در اصطلاح شریعت فقیر گفته میشود، و زکات گرفتن برایش جائز است.
مسئله ٩٧٧: فرش و ظروف که گاهی مورد استعمال خودش قرار میگیرد از جمله لوازمات است، و اگر مورد استعمال خود آن قرار نمیگیرد ولی به همسایه و خویشاوندان داده میشود، از جمله ضروریات و لوازمات محسوب نمیشود.
مسئله ٩٧۸: منزل شخصی، لباس، وسائلی که به آنها احتیاج میافتد و همچنین خدمتکار وسیله سواری جزء لوازم خانگی است، و در بودن آنها شخص مالدار گفته نمیشود، هرچند که قیمت آنها باشد، و همچنین کتب دینی جزء لوازمات محسوب است.
مسئله ٩٧٩: شخص دارای چند منزل یا چند قطعه زمین است که آنها را به اجاره داده و از اجاره آنها تامین مخارج زندگی میکند، و علاوه از آن دیگر مالی که زکات بر آن واجب شود ندارد، این شخص مالدار محسوب نمیشود.
مسئله ٩۸۰: کسی دارای پنج هزار تومان یا بیشتر پول است و به همین اندازه قرض دارد، گرفتن زکات برایش جائز است.
مسئله ٩۸۱: شخص در محل خود ثروتمند است، اتفاقا در حالت سفر مخارج و هزینه سفر تمام گشته و به خانه دسترسی ندارد، گرفتن زکات برایش جائز است، سفر هر سفری باشد.
مسئله ٩۸۲: دادن زکات، و صدقه فطر، و نذورات، و کفارات به کافر جائز نیست، و بقیه خیراتها جائز است.
مسئله ٩۸۳: دادن پول زکات در هر مورد که تسلیم شخص مستحق نشود جائز نیست، مثل ساختن مسجد، و کفن کردن میت، و دادن قرض آن، و ساختن حمام وسقایه و غیره.
مسئله ٩۸۴: اگر پول زکات به مستحق داده شد و مستحق به میل خود آن را در کارهای خیریه مصرف کرد جائز است.
مسئله ٩۸۵: به اولاد کوچک شخص ثروتمند زکات جائز نیست، و به اولاد بزرگ جائز است به شرطی که خودش فقیر باشد اگر چه پدر ثروتمند است.
مسئله ٩۸۶: به اولاد کوچک شخص ثروتمند زکات جائز نیست و به اولاد بزرگ جائز است به شرطی که خودش فقیر باشد اگر چه پدر ثروتمند است.
مسئله ٩۸٧: به مزدور و خادم خانه زکات جائز است به شرطی که از حقوق آنها کاسته نشود.
مسئله ٩۸۸: دادن زکات به اولاد رضاعی که از لحاظ شیرخوارگی بچهاش میشود جائز است.
مسئله ٩۸٩: اگر زنی مهریهاش زیاد است ولی شوهر فقیر است که قدرت اداء آن را ندارد، گرفتن زکات برایش جائز است، و اگر توانائی اداء را دارد جائز نیست، و در صورت قدرت اداء اگر انکار میورزد از دادن به زن، یا زن مهریه خود را به شوهر بخشیده، زن میتواند زکات بگیرد.
مسئله ٩٩۰: شخصی را مستحق دانسته به آن زکات داد، بعدا معلوم شد که مستحق نبوده، یا درشب تاریک داد و روز معلوم شد که پدر، یا مادر، یا فرزندش بوده زکات اداء گردید، و احتیاج به اداء مجدد نیست.
مسئله ٩٩۱: اگر نسبت به استحقاق شخصی مشتبه بود پیش از تحقیقات به آن زکات بدهد.
مسئله ٩٩۲: در دادن زکات و خیراتها از همه مقدم تر اقرباء و خویشاوندان است، و در وقت دادن نیت قبلی و قلبی کافی است، و به زبان نگوید تا باعث شرمندگی نشود.
مسئله ٩٩۳: دادن زکات شهری یا روستائی به شهر و روستائی دیگر مکروه است، مگر اینکه در شهر و روستا دیگر خویشاوندان داشته باشد تا فقراء آن محتاجتر باشند، تا در آنجا علماء و طلبا دینی موجودند که در همه این صورتها انتقال زکات مکروه نیست.