خلاصة المسائل - در مذهب حنفی - جلد اول

فهرست کتاب

احکام زکات طلا و نقره و غیره

احکام زکات طلا و نقره و غیره

مسئله ٩۴۲: بر کم‌تر از بیست مثقال طلا زکات واجب نمی‌شود، و بر بیست مثقال بعد از گذشتن سال نیم مثقال واجب می‌شود. خواه طلا سکه دار باشد یا نه، و یا زیورآلات از قبیل دستینه و گوشواره و النگو و غیره باشد یا ظروف.

مسئله ٩۴۳: اگر از بیست، دو یا سه مثقال زیاد بود در زیادتی زکات نیست، و اگر چهار مثقال زیاد گشت دو قیراط واجب می‌شود، و به همین حساب تا آخر زکات داده شود.

مسئله ٩۴۴: اگر کسی تکه ای طلا داشت معتبر اکثریت است، یعنی اگر بیشتر آن طلا و کم‌تر غش است در حکم طلا خالص، و بالعکس در حکم غش است و زکات ندارد.

مسئله ٩۴۵: بر دویست درهم نقره که عبارت از یک صد و چهل مثقال است، سه و نیم مثقال زکات واجب می‌شود، و بر کم‌تر از این مقدار زکات واجب نمی‌شود.

مسئله ٩۴۶: اگر کسی دارای پانزده مثقال طلا و چند مثقال نقره است که قیمت نقره‌ها به قیمت پنج مثقال طلا می‌رسد، هر دو با هم جمع می‌شوند و گویا این شخص دارای بیست مثقال طلا است و زکات بیست مثقال را اداء کند.

مسئله ٩۴٧: اگر کسی دارای یک صد و بیست مثقال نقره است، و پنج مثقال طلا که قیمت آن مساوی قیمت بیست مثقال نقره می‌شود باید زکات یکصد و چهل مثقال نقره را بدهد.

مسئله ٩۴۸: اگر کسی دارای بیست مثقال طلا است و در آخر سال چهار مثقال از جهتی به آن افزوده شد، مثلا ارث گرفت، یا کسی به او بخشید حساب چهار مثقال از حساب اصل جدا نیست، بلکه هرگاه سال بیست مثقال تمام شد در آن وقت حساب چهار مثقال را هم اداء کند.

مسئله ٩۴٩: غیر از طلا و نقره دیگر چیزها هرچه باشد مثل آهن، برنس، گلت، مس و غیره و اسبابی که از این‌ها ساخته شده، و همچنین لباس و فرش و رختخواب، اگر برای تجارت است و قیمت آن برابری قیمت بیست مثقال طلا، یا یکصد و چهل مثقال نقره است بعد از گذشتن سال زکات آن‌ها را باید بدهد، و اگر به قیمت این نصاب نمی‌رسد زکات واجب نیست، و اگر برای تجارت نیست جزء اثاثیه خانه حساب می‌شود و زکات ندارد، اگر چه در سال یک مرتبه لازم شود.

مسئله ٩۵۰: اگر کسی دارای چند منزل است، و آن‌ها را به کرایه می‌دهد در منازل زکات نیست اگرچه قیمت آن‌ها بسیار باشد، البته در آمد آن‌ها در آخر سال با پولهای دیگری که دارد حساب می‌شود اگر موجود باشد، و همچنین است حکم ظروف کرایه ای.

مسئله ٩۵۱: در لباس پوشیدن هرچند گران باشد زکات نیست، مگر طلا باشد یعنی: مزین به طلا و نقره باشد، و آن به مقدار نصاب برسد آن وقت زکات آن‌ها واجب می‌شود.

مسئله ٩۵۲: اگر کسی دارای چند مثقال طلا و چند مثقال نقره و مقداری اسباب تجارت است که بعد از قیمت گذاری قیمت همه به حد نصاب می‌رسد، باید زکات از آن‌ها بپردازد.

مسئله ٩۵۳: وسائل سوداگری یا تجارت به آن اسبابی گفته می‌شود که: به نیت تجارت و معامله خریداری می‌شود، و اگر برای منزل خود خوار و بار خرید مثل قند، برنج، چای و غیره، و بعدا قصد کرد آن‌ها را بفروشد در قیمت آن‌ها زکات واجب نمی‌شود.

مسئله ٩۵۴: صاحب زکات اگر پیش از اتمام سال زکات را بدهد جائز است، و همچنین اگر زکات چند سال را بدهد.

مسئله ٩۵۵: اگر کسی صاحب نصاب نیست ولی احتمال بدست آمدن نصاب است لذا پیش از بدست آمدن نصاب زکات را می‌دهد زکات اداء نمی‌شود، بلکه بعد از وصول و گذشتن سال باید زکات را بدهد.

مسئله ٩۵۶: در صورتی که زکات چند سال را اداء کرده بعد بر مقدار افزوده شده زکات مازاد را باید بدهد.

مسئله ٩۵٧: اگر کسی دارای ده هزار تومان است و امید رسیدن ده هزار تومان دیگر را دارد، و زکات همه را پیش از وصول می‌دهد جائز است.

مسئله ٩۵۸: اگر کسی بعد از تمام شدن سال زکات را نداد و همه مال آن هلاک شد از زکات معاف است.

مسئله ٩۵٩: اگر خود شخص به اراده و اختیار خود مال خود را هلاک کرد از زکات معاف نمی‌شود.

مسئله ٩۶۰: اگر بعد از تمام شدن سال همه مال خود را خیرات کرد از زکات معاف می‌شود.

مسئله ٩۶۱: اگر نصف مال بعد از اتمام سال هلاک شد زکات باقیمانده واجب است، و هلاک شده معاف می‌باشد.