خلاصة المسائل - در مذهب حنفی - جلد اول

فهرست کتاب

بیان احکام حج

بیان احکام حج

مسئله ۱۰۵۱: کسی که از ضروریات زندگانی خود به اندازه‌ای اضافه داشت که بتواند به وسیله آن مراسوم وقت سفر حج را انجام دهد، و مخارج رفتن و بازگشتن را طبق مقررات روز آماده نماید، و تا موقع برگشتن به وطن مخارج عیال و اولاد و غیره را تحویل آن‌ها دهد، و در عین حال اجازه مسافرت داشته و امن طریق باشد، و بر این چنین شخص حج واجب می‌گردد. پیغمبر اکرمجفرموده‌اند: هرکس که قدرت شرعی بر مسافرت حج داشته باشد و حج نکند و بمیرد، نمی‌دانم به دین یهود یا نصاری خواهد مرد.

مسئله ۱۰۵۲: ضروریات زندگی عبارت از منزل مناسب حال، و وسائلی که برای منزل لازم است طبق مقررات زمان، و مرکب سواری، و در صورتی که دامدار است دام‌ها از جمله ضروریات زندگی است، و اگر تاجر است سرمایه تجارت، و اگر زارع است زمین و وسائل زراعت جزء ضروریات زندگی محسوب می‌گردد.

مسئله ۱۰۵۳: در تمام عمر یک مرتبه حج فرض است.

مسئله ۱۰۵۴: اگر کسی در حال طفولیت حج کرده و بعد از بلوغت ثروتمند شد که حج بر آن فرض گردد باید فرض را بجا آورد، و آنچه در کودکی انجام داده اعتبار ندارد.

مسئله ۱۰۵۵: بر نابینا حج فرض نیست اگر چه غنی و ثروتمند باشد.

مسئله ۱۰۵۶: وقتی حج فرض شد در همان سال حج کردن واجب است، و بدون عذر تاخیر کردن گناه است.

مسئله ۱۰۵٧: برای زن بودن محرم در مدت سفر شرط است، و اگر محرم نداشته باشد حج فرض نمی‌گردد.

مسئله ۱۰۵۸: محرم عبارت است از شوهر، یا هر کسی که ذی رحم محرم باشد، یعنی نکاحش بطور دائمی بر آن حرام باشد مثل پدر، برادر، عمو، خالو، پسر.

مسئله ۱۰۵٩: اگر محل زن تا به حرم شریف از مقدار سفر که سه شبانه روز است کم‌تر راه است بودن محرم شرط نیست.

مسئله ۱۰۶۰: اگر نامحرم نا بالغ است یا بی‌دیانت که بر آن اطمینان نیست، سفر همراه آن جائز نیست.

مسئله ۱۰۶۱: در بودن محرم مانع شدن شوهر از اداء حج فرض اعتبار ندارد.

مسئله ۱۰۶۲: دختران نزدیک به بلوغ حکم زن را دارند، و بدون محرم سفر جائز نیست.

مسئله ۱۰۶۳: مخارج محرم بر ذمه زن می‌باشد.

مسئله ۱۰۶۴: اگر زن در تمام عمر محرم نداشت حج بر آن فرض نمی‌گردد، البته در وقت مردن باید وصیت کند.

مسئله ۱۰۶۵: اگر کسی که حج بر آن فرض شد و به واسطه سستی و غفلت تاخیر کرد تا آنکه نابینا یا مریض شد که توانائی رفتن سفر را نداشت، باید وصیت نماید که بعد از آن حج از طرفش بجا آورده شود.

مسئله ۱۰۶۶: اگر شخص پس از خود این قدر مال گذاشت که بعد از کفن و دفن و ادای فرض از یک سوم آن حج کرده می‌شود، بر ورثه لازم است که وصیت آن را اجرا کنند، و اگر اجراء نکردند گنهکارند، و اگر از یک سوم مال آن حج اداء نمی‌شود ورثه اختیار دارند که از طرفش حج کنند یا خیر، و همه وصیتها را همین حکم است.

مسئله ۱۰۶٧: اگر زن در عده طلاق است نمی‌تواند ترک عده نماید و به حج برود.

مسئله ۱۰۶۸: کسی که مخارج رفتن حج را دارد و مخارج رفتن مدینه منوره را ندارد بر آن حج فرض است، و هیچ گناهی در نرفتن به مدینه منوره دامن آن را نمی‌گیرد.

مسئله ۱۰۶٩: کسی که اراده حج دارد بدون احرام نمی‌تواند وارد حرم شود، و برای احرام بستن از طرف شریعت مقدس اسلام جاهای مخصوصی معین گردیده است، و آن‌ها عبارتند از:

۱) ذوالحلیفة برای ساکنین مدینه منوره.

۲) جحفه برای شامیان.

۳) ذات العرق برای عراقیان.

۴) یلملم برای اهل یمن.

۵) قرن برای نجدی‌ها.

مسئله ۱۰٧۰: ساکنین دیگر نواحی چون به محلی که مقابل این مکان‌های معین است برسند از همان موضع احرام ببندند.

مسئله ۱۰٧۱: چون امروز از کشور ما به وسیله هواپیما به این مسافرت می‌روند لذا باید در خود فرودگاه یا در داخل طیاره احرام ببندند.

مسئله ۱۰٧۲: طریق احرام بستن این است که: اولا غسل نماید اگر وسائل مهیا باشد، بعد عطرآمیزی کند، و موی و ناخن را بگیرد، و لنگ و قطیفه سفید و تمیز نو باشد یا کهنه باشد به نحوی که لنگ از ناف تا زیر زانوها را بپوشاند و قطیفه را به شانه بیندازد و پول دان خود را بر کمر ببندد و برای پاپوش خود نعلین بگیرد.

مسئله ۱۰٧۳: اگر برای غسل جائی در موقع احرام بستن نبود به وضوء اکتفا نماید.

مسئله ۱۰٧۴: بعد دو رکعت نماز برای خدا بخواند و نیت حج کند، و نیت عبارت از این است که بگوید: «‌اللهُمَّ‌ إنِّي‌ أُرِيدُ‌ الحَجَّ‌ فَيَسِّرهُ لِي‌ وَ‌تَقَبَّلْهُ مِني‌». ای بار خدایا! من قصد حج دارم پس آسان گردان برای من و قبول کن از من. و این حج را حج مفرد می‌نامند.

مسئله ۱۰٧۵: اگر اراده حج و عمره هر دو را دارد و می‌خواهد در میان عمره و حج احرام را بشکند به این حج تمتع گفته می‌شود، و نیت احرام اولش این است که بگوید: «‌اللهُمَّ‌ إنِّي‌ أُرِيدُ‌ العُمرَةَ‌ فَيَسِّرها لِي‌ وَ‌ تَقَبَّلْهَا مِني».‌ ای خدایا! قصد انجام عمره را دارم پس آسان گردان برای من و قبول فرما از من.

مسئله ۱۰٧۶: در روز هشتم ذی الحجة وقتی که حاجی تمتع اراده بستن احرام حج را بکند بعد از احرام بستن باید اینطور نیت کند: «‌اللهُمَّ‌ إنِّي‌ أُرِيدُ‌ الحَجَّ‌ فَيَسِّرهُ لِي‌ وَ‌تَقَبَّلْهُ مِني‌».

مسئله ۱۰٧٧: اگر تصمیم دارد که حج و عمره را به یک احرام بجا آورد باید اینطور نیت کند: «‌اللهُمَّ‌ إنِّي‌ أُرِيدُ‌ الحَجَّ‌ وَ‌العُمرَةَ‌ فَيَسِّرهُمَا لِي‌ وَ‌تَقَبَّلْهُمَا مِني‌». یعنی: ای خدایا! من اراده حج وعمره را دارم هر دو را برای من آسان گردان و قبول گردان هر دو را از من. و به این حج قران گفته می‌شود، و در تمام موارد بعد از نیت تلبیه بگوید.

مسئله ۱۰٧۸: تلبیه عبارت از این است که: بعد از اداء نماز و نیت بگوید: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاَ شَرِيْكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ، وَالنِّعْمَةَ، لَكَ وَالْمُلْكَ، لاَ شَرِيْكَ لَكَ».

مسئله ۱۰٧٩: تلبیه گفتن را وظیفه خود سازد خصوص بعد از نمازهای فرض، و وقت سوار شدن، و پیاده شدن، و بالا رفتن و پائین آمدن، و در وقت ملاقات دیگران، و وقت سحر.

مسئله ۱۰۸۰: احرام زن مثل احرام مرد است، مگر مرد را پوشیدن جامه دوخته شده غیر از نعلین و همان لباس بیان شده جائز نیست، و زن می‌تواند با لباس دوخته احرام ببندد مشروط بر اینکه بوی بدی یا خوبی ندهد، البته لباس سفید بهتر است.

مسئله ۱۰۸۱: زن‌ها باید تلبیه را آهسته بگویند.

مسئله ۱۰۸۲: چون احرام شخص به تلبیه گفتن ثابت و کامل گردید، باید احرام دارنده از جماع، و ذکر آن در حضور زنان، و سخنان یاوه، و دشنام، و جنگ و جدال، و هرکاری که شرعا گناه محسوب می‌شود، و همچنین از شکار کردن، و اشاره و دلالت بر آن، و پوشیدن سر، و رو از تراشیدن یا کوتاه کردن موی سر و باقی بدن، و چیدن ناخن‌ها، و مالیدن روغن، و استعمال عطریات، و پوشیدن موزه یا کفش که برآمدگی وسط پا را بپوشد و از جمله ممنوعات احرام پرهیز کند.

مسئله ۱۰۸۳: سایه گرفتن به چتر به شرطی که به سر نچسبد و به خانه و خیمه و ماشین و سایر اشیاء سایه دار، و رفتن حمام بدون استعمال عطریات، و دیگر چیزها خللی به احرام نمی‌رساند.

مسئله ۱۰۸۴: وقتی که داخل مکه شد ابتدا به مسجد برود، و همینکه چشمش به خانه افتاد «اللهُ أَکبر»و «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ»گویان بطرف حجرالأسود رفته استلام کند، یعنی در برگرفته و بوسه زند، بدون اذیت و آزار دیگران، و اگر امکان نداشت اشاره بطرف حجرالأسود نماید، و بعد از بوسه زدن یا تکبیر گفته اشاره نمودن طواف کند.

مسئله ۱۰۸۵: طواف عبارت از گردش به دور خانه کعبه است از دست راست خود و از نزدیکی درب خانه شروع به طواف کند، و همینکه به حجرالأسود رسید یک طواف کامل شد.

مسئله ۱۰۸۶: هفت مرتبه طواف کند، و در سه مرتبه اول پهلوانه برود و در بقیه بحال عادی برود.

مسئله ۱۰۸٧: در هر طوافی بوسه زدن سنگ به شرطی که به دیگران اذیت نرساند سنت است، و اگر به واسطه ازدحام بوسه زدن بدون اذیت و تکلیف ممکن نبود از بوسه صرف نظر کرده در مقابل سنگ الله أکبر گفته به طرف سنگ اشاره کند و بگذرد، و در صورت امکان دعاهای ماثوره را بخواند دعاها در کتاب‌هائی است که در خود حرم موجود است، و به فروش می‌رسد.

مسئله ۱۰۸۸: اگر دعاهای ماثوره را یاد نداشت کلمه توحید و تمجید را وظیفه ساخته همیشه بخواند.

مسئله ۱۰۸٩: بعد از اتمام طواف دو رکعت نماز در عقب مقام ابراهیم÷در صورت امکان و یا در هر جائی از مسجد که امکان داشت بخواند، و این را نماز طواف می‌نامند و واجب است، در این نماز سنت است که در رکعت اول فاتحه و «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ»و در رکعت دوم سوره فاتحه و «قُلْ هُوَ اللَهُ»شریف خوانده شود، و بعد از نماز دعاهای ماثوره یا هر دعائی که یاد داشت با آن دعا کند که وقت اجابت دعا است.

مسئله ۱۰٩۰: بعد از نماز طواف نزد آب زمزم رفته از آبش بنوشد و مزه بگیرد، و اگر امکان نداشت خریداری نماید، و در موقع نوشیدن این دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ عِلْماً نَافِعاً، وَرِزْقاً وَاسِعًا وَشِفَاءً مِن کُلِّ داءٍ وَسَقِیمٍ».

ای بار خدایا! از تو طلب می‌کنم علمی با منفعتی، و روزی پر وسعتی، و صحت از هر درد و مرض.

مسئله ۱۰٩۲: بعد از استلام حجرالأسود متوجه صفا شود و پای تپه صفا در حال بالا رفتن این آیه را بخواند: ﴿إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلۡمَرۡوَةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِ [۲۴][البقرة: ۱۵۸].

مسئله ۱۰٩۳: در بالای صفا رو به کعبه ایستاده دست‌ها را بالا نموده «الله أکبر لَا إِلَهَ إلَّا اللهُ»را بخواند، و بعد از صفا پائین آمده بطرف مروه به حالت طبیعی برود، و چون به خط سبز رنگی که بر دیوار کشیده شده رسید، دویدن شروع کند تا به خط سبز دیگر برسد، وبعد به حال طبیعی برود تا بالای تپه مروه، و در بالای مروه باز دست‌ها را بلند نموده «اللهُ أَکبَر لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ»بگوید، و بطرف صفا راه افتد و این کار را هفت مرتبه تکرار کند، یعنی از صفا شروع کرده و به مروه ختم نماید، و اگر دعاهای معینه را یاد داشت بخواند، و اگر یاد نداشت به زبان خود برای خیر آخرت و دنیای خود و مسلمین دعا کند.

مسئله ۱۰٩۴: بعد از تمام شدن سعی بین صفا و مروه داخل مسجد گردد، و دو رکعت نماز شکرانه اداء نماید، و در اینجا عمره متمتع، و قارن، و طواف قدوم حاجی مفرد تمام می‌شود.

مسئله ۱۰٩۵: بعد از افعال بیان شده حاجی متمتع سر بتراشد و با لباس عادی وارد مکه شده اقامت ورزد، و از طواف، و آب زمزم، و نماز در مسجدالحرام استفاده نموده وقت را غنیمت شمرده مشغول ذکر و فکر باشد تا روز هشتم ذی الحجة.

مسئله ۱۰٩۶: حاجی قران بعد از تمام شدن عمره بصورتی که بیان شد به همان احرام خود ادامه بدهد.

مسئله ۱۰٩٧: روز هشتم که زائرین عازم منی می‌شوند حاجی متمتع از مسجدالحرام برای حج احرام ببندد، و دو رکعت نماز اداء نموده نیت حج کند به این طور: «‌اللهُمَّ‌ إنِّي‌ أُرِيدُ‌ الحَجَّ‌ فَيَسِّرهُ لِي‌ وَ‌ تَقَبَّلْهُ مِني‌». بعد تلبیه گویان وارد منی شود.

مسئله ۱۰٩۸: نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء روز هشتم، و بامداد روز نهم را در منی بخواند، و سعی کند که در مسجد خیف اگر امکان داشت به جماعت اداء کند.

مسئله ۱۰٩٩: بعد از اداء نماز بامداد روز نهم در منی متوجه عرفات شده در خیمه‌ها اقامت کند، و وقت خود را صرف دعا، و درود، و تلبیه کنند و به غفلت، یا غیبت یا لهو نگذارند.

مسئله ۱۱۰۰: اگر میسر بود قبل از زوال روز عرفه به مسجد نمره رود، تا نماز ظهر و عصر را با جماعت امام اداء کند، و اگر دشوار بود در خیمه هر نماز را در وقت آن بخواند.

مسئله ۱۱۰۱: در عرفات اگر دعاهای ماثوره را حفظ داشت بخواند، وگرنه هر دعائی که یاد داشت بخواند و از خدا حاجت‌های خود را بخواهد.

مسئله ۱۱۰۲: در عرفات به هر جائی بخواهد توقف نماید غیر از وادی غربی مسجد عرفه که «بطن عرنه» نامیده می‌شود، و توقف خود را در عرفه تا غروب ادامه دهد.

مسئله ۱۱۰۳: رفتن در بالای تپه عرفات بدون اذیت کردن دیگران کاری است پسندیده، و در صورت اذیت رسانیدن به دیگران یا اذیت شدن جائز نیست.

مسئله ۱۱۰۴: بعد از غروب همینکه دستور حرکت بطرف مزدلفه صادر شد حجاج نیز حرکت نمایند.

مسئله ۱۱۰۵: در صورت امکان رسیدن به مسجد در مزدلفه نماز مغرب و عشا را در اول وقت عشا با جماعت بخواند، وإلا در توقفگاه خود ادا نماید.

مسئله ۱۱۰۶: شب دهم را در مزدلفه تا به صبح نزدیک کوه قزح یا هر جائی که ممکن باشد غیر از «وادی محصر» به ذکر و عبادت بگذراند.

مسئله ۱۱۰٧: در اول طلوع صبح صادق روز دهم در تاریکی نماز را اداء کند و مشغول ذکر و استغفار باشد تا خوب روشن شود، و اگر دعاهائی ماثوره را یاد داشت بهتر است آن‌ها را بخواند.

مسئله ۱۱۰۸: شب در مزدلفه هفتاد ریگچه به اندازه هسته خرما جمع کنند، و بعد از روشن شدن صبح رهسپار منی شود در حالی که به آواز بلند تلبیه و تسبیح و درود بگوید.

مسئله ۱۱۰٩: همینکه روز دهم وارد منی شد، اگر اثاثیه همراه دارد در خیمه بگذارد برای جمره زدن نزد جمره عقبه برود، یعنی از میل اولی که نزد مسجد خیف است بگذرد، و همچنین از دومی، و بنزد میل سومی که جمره عقبه نامیده می‌شود رفته از طرف شمال گشته طوری بایستد که دست چپ آن بطرف میل و دست راست بطرف مکه قرار گیرد، آنگاه تلبیه گفتن را قطع کرده هفت ریگ بطرف آن میل بیاندازد.

مسئله ۱۱۱۰: طریق انداختن ریگ‌ها این است که: هر ریگ را پشت انگشت بزرگ خود نهاده و انگشت سبابه را حکم نموده «بِسمِ‌ الله وَ‌ا‌لله اَكبَرُ، رَ‌غماً‌ لِلشَّيطنِ‌ وَ‌حِزبَهِ، وَ‌رِضاً‌ لِلرَّحمنِ». گفته طوری بزند که حداقل پنج متر راه دور انداخته شود، یعنی به نزدیکی میل برسد اگرچه به آن اصابت ننماید.

مسئله ۱۱۱۱: با ریگ‌های بزرگ یا کفش یا اسبابی دیگر که در صورت تصادف باعث اذیت دیگران می‌شود نزند.

مسئله ۱۱۱۲: بعد از تمام شدن ریگ‌ها بطرف جنوب گردیده در حال حرکت این دعا را بخواند: «بِسمِ‌ الله وَ‌ا‌لله اَكبَرُ، رَ‌غماً‌ لِلشَّيطنِ‌ وَ‌حِزبِهِ، وَ‌رِضاً‌ لِلرَّحمنِ اللهُمَّ‌ اجعَلهُ‌ حَجًّا‌ مَبرُوراً، وَ‌سَعياً‌ مَّشكُوراً، وَ‌ذَنباً‌ مَّغفُوراً وَعَمَلاًً صَالِحاً مَقبُولًا وَتِجَارَة لَن تَبُورَ».

مسئله ۱۱۱۳: بعد از جمره به قربانگاه برود، و بعنوان شکرانه گوسفندی یا گاوی یا شتری تحت شرایطی که در قربانی ذکر شد خریداری کرده ذبح کند.

مسئله ۱۱۱۴: بعد از قربانی کردن سر بتراشد یا کوتاه کند، و کوتاه کردن باید شامل همه موها باشد ولی تراشیدن بهتر است.

مسئله ۱۱۱۵: تراشیدن حجاج سرهای یکدیگر را مانع شرعی ندارد، و اشخاصی که سرهای آن‌ها موی ندارد باید وسیله تراشیدن را بر سر خود بکشند.

مسئله ۱۱۱۶: بعد از تراشیدن سر یا کوتاه کردن همه چیزها بر حاجی حلال می‌شود غیر از زن.

مسئله ۱۱۱٧: در همان روز به مکه رفته طبق دستور و آداب مشروحه طواف فرض حج را که طواف زیارت نامیده می‌شود انجام دهد، و اگر این روز طواف زیارت میسر نشد روز پانزدهم و دوازدهم انجام دهد.

مسئله ۱۱۱۸: اگر قبلا در طواف پهلوانه رفته و سعی بین صفا و مروه را بجا آورده فعلا هفت مرتبه بحالت عادی بدورخانه بچرخد به نیت طواف فرض و بعد دو رکعت نماز بخوانند.

مسئله ۱۱۱٩: بعد از طواف زیارت در روز دهم مجددا به منی برگردد و در آنجا مشغول عبادت باشد.

مسئله ۱۱۲۰: در روز دوم و سوم عید قربان یعنی یازدهم و دوازدهم ذی الحجة هر روز بعد از زوال بیست و یک ریگ از ریگ‌های خود برداشته برود، و همینکه به جمره اولی که نزدیک مسجد خیف است رسید پشت به طرف منی و رو بطرف مکه ایستاده هفت ریگ به دستور سابق بزند، و از محل ازدحام یک طرف رفته دعا کند، و بعد به نزد جمره وسطی رفته طبق دستور ریگ‌ها را بزند و دعا کند، و بعد نزد جمره عقبی رفته هفت ریگ را از ده بدون توقف و دعا به خیمه برگردد.

مسئله ۱۱۲۱: توقف نمودن شب و روز سیزدهم در منی اختیاری است.

مسئله ۱۱۲۲: اگر در روز دوازهم ذی الحجة پیش از غروب از منی خارج شد اشکالی ندارد، و اگر تا غروب توقف نمود لازم است شب را در منی بخوابد، و در روز سیزدهم بیست و یک ریگچه طبق دستور بعد از زوال یا پیش از زوال بزند و متوجه مکه گردد.

مسئله ۱۱۲۳: در مکه از طواف و نمار در مسجد الحرام و زمزم و عمره نافله، و زیارت کردن مقامات متبرکه استفاده کند.

مسئله ۱۱۲۴: وقتی که اراده خروج از مکه را داشت طواف وداع را که واجب است بدون پهلوانه رفتن و بدون سعی بین صفا و مروه در آخر ملاقات کعبه انجام دهد، سپس با خانه و ملتزم و حجرالأسود و مقام حضرت ابراهیم ÷و زمزم خداحافظی نموده و به تضرع موفق شدن مرتبه دیگر را از خدا خواسته، از آب زمزم نوشیده و رو و سینه را به ملتزم چسبانیده و به پرده‌های کعبه آویزان نموده حاجات خود را از خدا خواسته عقب عقب اگر امکان داشت از مسجد بیرون شود.

[۲۴] ترجمه: بى‏گمان «صفا» و «مروه» از شعائر خدا هستند.