۵۶- فضیلت دعا
دعا در اسلام از اعتباری بالا و جایگاهی والا و منزلتی رفیع برخوردار است، چرا که عالیترین عبادات و عظیمترین طاعات و سودمندترین کارهای نیک است، و به همین خاطر نصوص بسیاری در کتاب خداوند و سنت فرستادهاش جآمده که نشاندهندهی فضیلت دعا و یادآور جایگاه و بزرگی منزلت آن، و متمایل سازنده بدان و تشویقکنندهی به آن است. ارشادات و راهنماییهای این نصوص که نشاندهندهی فضیلت دعایند به انواع مختلف بیان گردیدهاند؛ در برخی از آنها دستور به دعا و واداشتن به آن آمده، و در برخی دیگر هشدار نسبت به ترک آن و کبر ورزیدن از آن مطرح شده، و در برخی دیگر عظمت پاداش آن و بزرگی اجرش نزد خداوند بیان شده، و در برخی دیگر مؤمنین به خاطر انجام دعا مورد و ستایش قرار گرفتهاند. به همراه دیگر انواع ارشاداتی که در قرآنکریم مبنی بر بزرگی فضیلت دعا آمده است. بلکه حتی خداوند سبحان کتاب والایش را با دعا آغاز کرده و با آن به پایان رسانده است، سورهی «الحمد» که سرآغاز قرآنکریم است مشتمل بر دعا به درگاه الهی برای طلب ارجمندترین درخواستها و کاملترین خواستههاست که همان تقاضا از خداوند برای هدایت به راه راست و یاری بر انجام عبادت و اقدام به اطاعت است، و سوره «الناس» که پایان قرآنکریم است مشتمل بر دعا به درگاه الهی است بدین شکل که آدمی از شر وسوسهگر پنهانشونده و بازگردنده، که در دلهای مردم وسوسه میکند، اعّم از جن و انس، به خداوند پناه میبرد. شکی در این نیست که آغاز قرآنکریم با دعا و پایانش با آن دلیلی بر بزرگی جایگاه دعاست و اینکه دعا روح عبادات، و هسته و جوهرهی آن است.
بلکه خداوند والا و بلندمرتبه در آیاتی از قرآن دعا را عبادت نامیده است که خود بیانگر قدر و منزلت والای آن است، مانند این سخن خداوند که میفرماید:
﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِي سَيَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ٦٠﴾[المؤمن: ۶۰].
«و پروردگارتان گفت: مرا [به دعا] بخوانید تا برایتان اجابت کنم. آنان که از عبادتِ من کبر می ورزند، با خواری به جهنّم درمیآیند».
و یا مانند این سخنش که از قول پیامبرش ابراهیم ÷میفرماید:
﴿وَأَعۡتَزِلُكُمۡ وَمَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَأَدۡعُواْ رَبِّي عَسَىٰٓ أَلَّآ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبِّي شَقِيّٗا ٤٨ فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَۖ وَكُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا ٤٩﴾[مریم: ۴۸-۴۹].
«و از شما و آنچه به جای خداوند می پرستید، کناره میگیرم و پروردگارم را [به نیایش] میخوانم، امید میرود که در پرستش پروردگارم ناامید نباشم (۴۸) پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند میپرستیدند، کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک [از آنان] را پیامبر گرداندیم».
و دیگر آیات مانند این. همچنین خداوند دعا را دین نامیده، همچنان که میفرماید:
﴿فَٱدۡعُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ﴾[المؤمن: ۱۴].
«پس خدا را -با پرستشی خالص برای او- یاد کنید».
و آیاتی شبیه اینها.
همهی اینها مقام و منزلت عظیم دعا، و اینکه پایه و اساس بندگی و روح آن است را برای ما واضح و آشکار میکنند. دعا نشانهی کرنش کردن و به زانو درآمدن و درهم شکستن در برابر پروردگار، و اظهار احتیاج و نیازمندی به او است، و به همین خاطر خداوند بندگانش را به انجام آن تشویق کرده، و در آیات بسیاری از قرآنکریم آنان را بدان ترغیب نموده است، خداوند میفرماید:
﴿ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةًۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ٥٥ وَلَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا وَٱدۡعُوهُ خَوۡفٗا وَطَمَعًاۚ إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٦﴾ [الأعراف: ۵۵-۵۶].
«پروردگارتان را با تضرّع و نهانی [به نیایش] بخوانید. بیگمان او از حد گذرندگان را دوست نمیدارد (۵۵) و در زمین، پس از اصلاحش فساد مکنید و او را با بیم و امید [به نیایش] بخوانید. که رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است».
و یا میفرماید:
﴿هُوَ ٱلۡحَيُّ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱدۡعُوهُ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَۗ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٦٥﴾ [المؤمن: ۶۵].
«اوست زنده. هیچ معبود [راستینی] جز او نیست، پس او را -با پرستشی خالص برای او- پرستش کنید. ستایش خدای راست، پروردگار جهانیان».
خداوند سبحان -در حالی که بندگانش را به دعا کردن متمایل میسازد- خبر میدهد که به بندگانش نزدیک است و دعایشان را پذیرفته، و امیدشان را برآورده ساخته، و درخواستشان را اعطا میکند؛ میفرماید:
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌۖ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَلۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ ١٨٦﴾[البقرة: ۱۸۶].
«و چون بندگانم دربارهی من از تو بپرسند، [بگو:] به راستی که من نزدیکم. دعای دعاکننده را هنگامی که مرا [به دعا] بخواند، روامیدارم. پس باید که از من فرمان پذیرند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند».
و یا میفرماید:
﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ﴾[النمل: ۶۲].
«نه بلکه [سؤال این است] چه کسی [دعای شخص] درمانده را، چون او را بخواند، میپذیرد و سختی را برمیدارد و شما را جانشینان زمین میسازد؟»
به همین خاطر هر قدر و هر زمان که شناخت و معرفت آدمی به خداوند افزایش یابد و پیوندش با او مستحکمتر گردد دعا و درخواستش به درگاه او فزونتر میگردد، و فروتنیاش در برابر او شدیدتر میشود، و به همین خاطر پیامبران و رسولان خداوند در همهی احوالاتشان و در همهی کارهایشان بسیار بیش از دیگر مردمان به دعا روی آورده و بدان پرداخته و آن را انجام دادهاند، و خداوند به همین خاطر در قرآنکریم آنان را ستوده است و بخشی از دعاهای آنان در حالتهای متعدد و مناسبتهای گوناگون را بیان داشته است. خداوند در توصیف آنان میفرماید:
﴿إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠﴾ [الأنبیاء: ۹۰].
«بیگمان آنان به نیکوکاری میشتافتند و ما را با امید و بیم [به دعا] میخواندند و برای ما فروتن بودند».
از جمله دعاهای انبیاء، دعایی است که خداوند از پیامبرشابراهیم÷نقل کرده:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى ٱلۡكِبَرِ إِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ ٣٩ رَبِّ ٱجۡعَلۡنِي مُقِيمَ ٱلصَّلَوٰةِ وَمِن ذُرِّيَّتِيۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلۡ دُعَآءِ ٤٠ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡحِسَابُ ٤١﴾[إبراهیم: ۳۹-۴۱].
«ستایش خداوندی راست که به رغم پیری اسماعیل و اسحاق را به من بخشید. آری پروردگارم شنوای دعاست (۳۹) پروردگارا، مرا و [نیز کسانی] از فرزندانم را، نمازگرار قرار ده. و پروردگارا، دعای مرا بپذیر (۴۰) پروردگارا، مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را، روزی که حساب برپا میگردد، بیامرز».
خداوند سبحان دعای پیامبرش نوح ÷را بیان کرده، آنگاه که او از پروردگارش خواست تا او را در برابر قومش که او را تکذیب کرده و در مقابلش موضع خصمانه گرفتهاند، یاری دهد. خداوند میفرماید:
﴿۞كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩ فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠ فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١ وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢ وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣ تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ ١٤﴾[القمر: ۹-۱۴].
«قبل از آنان هم قوم نوح به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغپرداز شمردند و گفتند: دیوانه است و [با او] به درشتی رفتار شد (۹) آنگاه پروردگارش را [به دعا] خواند: به درستی که من مغلوب شدهام. پس [از آنان] انتقام بگیر (۱۰) سپس درهای آسمان را به آبی فرو ریزنده گشودیم (۱۱) و از زمین چشمهها جوشاندیم. سپس [آن] آب برکاری که مقدّر شده بود، فراهم آمد (۱۲) او را بر [کشتیِ] ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم (۱۳) زیر نظرِ ما روان بود. برای انتقام به خاطر کسی بود که انکارش کرده بودند».
خداوند دعای پیامبرش ایوب ÷، آنگاه که به بیماری مبتلا شده بود را بیان کرده است و میفرماید:
﴿۞وَأَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٨٣ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَكَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِينَ ٨٤﴾[الأنبیاء: ۸۳-۸۴].
«و ایوب را [نیز یاد کن]، چون پروردگارش را ندا داد که: آسیبی به من رسیده است و تو مهربانترین مهربانانی (۸۳) پس [دعایش] را اجابت کردیم و رنجی را که در خود داشت دور ساختیم و خانوادهاش و [نیز] مانند آنان را با آنان به رحمتی از جانب خویش و به جهت پندی برای عبادتگزاران به او بخشیدیم».
خداوند دعای پیامبرش یونس ÷، آنگاه که ماهی او را بلعید، را بیان کرده است. یونس ÷در حالی که در شکم ماهی و در اعماق دریا بود به درگاه پروردگارش دعا کرد و خداوند دعایش را پذیرفت. خداوند میفرماید:
﴿وَذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَيۡهِ فَنَادَىٰ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٨٧ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَنَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّۚ وَكَذَٰلِكَ نُۨجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٨٨﴾[الأنبیاء: ۸۷-۸۸].
«و ذیالنّون را، چون خشمگین رفت، و گمان کرد [کار را] بر او تنگ نمیگیریم و در تاریکیها ندا در داد که معبود [راستینی] جز تو نیست. تو پاک [و منزهی] به راستی من از ستمکاران بودم (۸۷) پس [دعایش را] اجابت کردیم و از غم رهاییاش دادیم و مؤمنان را بدینسان نجات میدهیم».
به همین ترتیب کسی که در قرآنکریم بیندیشد مطالب بسیاری از دعاهای انبیاء و درخواستشان از پروردگار و اینکه در تمامی احوالشان خود را به درگاه الهی انداخته و بدان پناه بردهاند را در آن مییابد.
همچنان که خداوند پیامبران را به دعا نمودن توصیف کرده و آنان را برای انجام این کار مورد تعریف و تمجید قرار داده است؛ همچنین مؤمنین صادق و بندگان نیکوکارش را بدان تعریف نموده و میفرماید:
﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ١٦ فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧﴾ [السجدة: ۱۶-۱۷].
«پهلوهایشان از بسترها جدا میشود. با بیم و امید پروردگارشان را میخوانند و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند (۱۶) پس هیچکس نمیداند که از آنچه مایهی روشنی چشم است چه چیزی برایشان نهان داشته شده است. به [پاس] آنچه میکردند [پاداش یافتند]».
و یا میفرماید:
﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَكَ مَعَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥۖ﴾ [الکهف: ۲۸].
«و خودت را در همراهی با کسانی که پروردگارشان را به صبح و شام در حالی که خشنودی او را میجویند، به [دعا میخوانند] پای بند کن».
و یا خداوند در توصیف اهل بهشت آن گاه که با اطمینانخاطر و بدون هیچگونه خوف و هراسی بدانجا وارد میشوند، میفرماید:
﴿تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٩ دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠﴾[یونس: ۹-۱۰].
«در باغهای پرناز و نعمت بهشتی، جویباران از فرو دستِ [مساکنِ] آنان جاری است (۹) دعاشان در آنجا «سبحانک اللّهّم»و درودشان در آنجا «سلام» است و پایان دعاشان [این است] که:«الحمدلله ربّالعالمین»».
درنتیجه دعا، روح این دین، و توشهی مؤمنان متقی، و نشانهی به التماس افتادن و به زانو درآمدن در پیشگاه پروردگار جهانیان است. خداوند ما و شما را از زمرهی دعاکنندگان، و آنان که بدان جامهی عمل میپوشند قرار دهد؛ بیشک او شنوندهی دعا و اجابتکنندهی آن است.